منابع و سوالات کنکور کارشناسی ارشد کلیه رشته ها

تکنیک های تست زنی و جزوات کنکور سوالات دبیرستان و پیش دانشگاهی

منابع و سوالات کنکور کارشناسی ارشد کلیه رشته ها

تکنیک های تست زنی و جزوات کنکور سوالات دبیرستان و پیش دانشگاهی

فعالیتهای آموزشی ضمن تدریس

فعالیتهای آموزشی ضمن تدریس

« تریتمد » یا نحوه ارائه. همه معلمین می‎دانند که نحوة ارائه چقدر موثر است. گاهر معلمی را می‎بینیم که مسلط است بردرس. اما قدرت انتقال و قدرت کد گذاری، قدرت اراده خیلی قوی ندارند. متأسفانه از چنین آدمی، اغلب دانشجویان گله‎ مندند.
گفتیم علاوه بر تسلط بر علم باید نحوه ارائه را نیز بلد باشد این درمورد فرد. اما در مورد علائم دو قسمت داریم، عنصر و ساخت. در تعریف عنصر می‎گوئیم:

« کوچکترین واحد ارتباطی است .»
مثلاً‌ اگر بخواهیم با جملات با بچه ها ارتباط برقرار کینم هر کلمه من می‎شود یک عنصر و باید در انتخاب عنصر دقت کرد. کلماتی را برای بچه ها بکار می‎بریم باید معنادار باشد. هم او بفهمد من چه می‎گویم وهم مِن معلم . اگر مشترک نباشد نمی‎توا‎نیم ارتباط برقرار کنیم. عنصر مهم است. اما در کنار عنصر، ساخت« استراکچر»‌ داریم. ساخت یعنی چه ؟ نحوه قرارگرفتن عنصر در کنار هم را ساخت گویند.
آیا در فرآیند ارتباط عنصر مهم است یا ساخت. عنصر بدون ساخت و ساخت بدون عنصر نداریم. بنابراین یک ارتباط‎گر هم عنص خوب و هم ساخت خوب را باید انتخاب کند.
بعدعلائم و نشانه های طبیعی داریم . مثل چهره و ضربان بنض. نشانه های تصویری داریم. مانند عکس که هرکدام از اینها تعبیر و تقسیر دارد.
اغلب علائمی که ما در کلاس درس داریم نشانه های قرار داده‎اند. مانند کلماتی که بکار می‎بریم، فرمولهایی که می‎نویسم . اینها قراردادی‎اند. اگر این علائم و پیام را خوب انتخاب کینم باز ما یک کانال و مسیر داریم که حامل پیام است مثل یک فیلم. کانالی که انتخاب می‎کنیم . کانال کوشه چشم است. همه اینها اثر می‎گذارند. حالا دربازه موانع ارتباط بگوئیم . ما دو دسته موانع داریم. موانع درونی ارتباط وموانع بیرونی. موانع درونی آن دسته از عواملی هستند که اختلال در سیستم ایجاد می‎کنند. مثل اینکه فرستنده نتواند خوب بفرستد و یا پیام خوب رمزگذاری نشده باشد و تجارب مشترک وجود نداشته باشد به فیدبکها توجه نکنیم اینها همه عوامل درونی هستند.
اما گاهی عوامل از بیرون اثر می‎گذارند. جریان پیام را مختل می‎کند. برای مثال در کلاس درس. بیان شفاهی خود عامل ارتباط است ولی اگر ازحد بگذرد، موانع ارتباط می‎شود.گوش را اشباع می‎کند و ارتباط را قطع می‎نماید. جالب نبودن پیام. چیزهایی که برای بچه ها می‎گوییم پیام را قطع می‎کند. باز یک موانع داریم تحت عنوان انتقال منفی ؟ انتقال منفی یعنی چه ؟ شاگردان وقتی حرف مرا می‎فهمند که زمینه قبلی داشته باشند یعنی اطلاعات قبلی آنها بتواندبه فهم مطلب جدید آنها کمک کند ولی گاهی پیش می‎آید که اطلاعات گذشته او را به اشتباه بیندازد .
مثلاً‌ دانش آموزی را فرض می‎کنیم که مرغ را دیده و شتر را هم دیده باشد و حالا شما شترمرغ را توضیح می‎دهید آن می‎آید حیوانی را تصور می‎کند که نصف آن مرغ است و نصف شتر اگر بخواهیم این موانع را از بین ببریم باید از علائم و تصاویری استفاده کنیم که کاملاً‌در ذهن بیاید و یا از عوامل فیزیکی استفاده کنیم.
یکی دیگر از موانعی که غالباً‌ در کلاس درس ما وجود داردو دیدریم یا رویا در بیداری است به قول بعضی‎ها خواب در بیداری و یا خیال بافی یا رویایی شدن است. این چیست.؟
شما می‎بینید که دانش‎ آموزان به شما نگاه می‎کند در حالی که این دانش آموز در کلاس حضور ذهنی ندارد و ارتباط قطع گردید. چرا این حالت پیش می‎آید؟ می‎گوییم اگر خاطرات،‌ مفاهیم، ذهنی خود فرد برایش جالبتر از مفاهیم کلاس باشد. مفاهیم کلاس را پس می‎زند. ممکن است همه عوامل بیرونی اثر بگذارد و هم عوامل درونی. معلم خوب، معلمی است که تلاش کند کلاس را بطوری جذاب کند و کانال را به نحوی انتخاب و به عوامل جوری توجه کند که این نوع موانع در کلاس حذف گردد و اگر اینکار را نکند صددرصد دچار مشکل می‎شود.

چه جوری بفهمیم که فرد دچار « دیدریم » ‌شده است ؟
چهره ها را نگاه کنید، چهرها ابهام دارد . به شما نگاه می‎کند ولی آگاه نیست سؤال می‎کنید می‎گوید . بله آقا! همین بله آقا گفتن یعنی اینکه او در کلاس نبود. در این حالت سعی کنید اول از بغل دستی بپرسید ببینید او بیدار می‎شود یا خیر . اگر نشد خودش را صدا کنید ، وقتی بیدار شد بگویید من این را گفتم . نظر شما چیست؟ توصیه می‎کنم بدون اینکه اطلاعات خود را در اختیار او بگذارید از او سؤال نکنید. چون ممکن است شاگرد افکار درونی خود را هویدا سازد که این صحیح نیست.
بنابراین سعی کنید فیدبکها را نگاه کنید ، همین نگاه کردن شاگرد به ساعت فید بک است .یعنی شاگرد خسته شده است. وقتی فیدبکها را توجه کنیم. شاید براساس آن می‎توانیم بسیاری از موانع را حذف و یا کنترل کینم.

آموزش کسرها

آموزش کسرها

از دانش‎آموز سؤال می‎کنیم قبل از اینکه برش بزنیم مثلثها چه نوع مثلثی بودند؟
در جواب دانش‎آموز دو ساق را روی هم قرار می‎دهند و می‎گویند که مثلث متساوی‎الساقین است.
در اینجا 8 مثلث داریم که یکی در میان تا می‎زنیم .
سوال از دانش‎آموز : چند تا مثلث داریم:
جواب: 8 تا
سؤال از دانش‎آموز : یکی را باز کنیم چند تا قرمز است؟ چه کسری بدست می‎‎آید.
جواب : 8/7
( به همین ترتیب مثلها را باز می‎کنیم و سؤال می‎کنیم .)
این مثلثها را یکی در میان تا می‎زنیم و با چسب می‎چسبانیم ،‌یک مربع به دست می‎آید. می‎توانیم سؤال کنیم که الان چه کسری قرمز است ؟ 8/4 و چه کسری سفید است؟ 4/8
می‎تواند چهار تا مربع درست کند، با رنگهای مختلف زرد، آبی،‌ قرمز و کنار هم بگذارد و به هر فرمی که دلش خواست کنار هم بچیند .
برای شروع فعالیت بعدی نیز از یک کاغذ مربع شکل استفاده می‎کنیم .مانند حالت قبل قطرها را تا می‎زنیم و باز می‎کنیم و بعد از طول و عرض تا می‎زنیم که چهار مثلث ایجاد شود و سپس یک مربع درست شود. دو طرف مربع را به صورت مثلث بالا می‎بریم و بعد باز می‎کنیم . از دانش‎آموز می‎خواهیم که این مثلثها را ببرد .
سؤال از دانش‎آموز : این مثلثها چه حالتی نسبت به هم دارند؟
جواب :اگر روی هم قرار دهیم می‎بینم که با هم مساوی هستند .
می‎تواینم مثلثها را روی مربع اولیه قرار دهیم تا دانش‎آموزان خودشان تجربه کنند که مساحت این مثلثها با مساحت مربعی که در وسط قرار گرفته برابر است ، مربع را می‎چسبانیم و سپس مثلثها را برعکس در کنار آنها می‎چسبانیم .
سؤال از دانش‎آموز: مربعی که در وسط است، چه کسری از مربع بزرگ گل است؟
چون قبلاً‌ برشها را انجام داده است و امتحان کرده که اینها با هم برابر است متوجه می‎شود که مثلثهای کناری با مربع وسط برابر است. بنابراین مساحت مربع وسطی نصف مساحت مربع بزرگتر است .
دانش‎آموز می‎تواند چند به همین شکل درست کند و در کنار هم قرار دهد تا مربع بزرگتر بدست آید.
روشهای دیگری برای یادگیری کسرها وجود دارد. پنج دانش‎آموز را وسط کلاس می‎بریم روی سر تا 2 تا از آنها کلاه قرمز قرار می‎دهیم. حال می‏‎پرسیم چه کسری از دانش‎آموز کلاه قرمز بر سر دارد؟
جواب: 5/2
چند دانش‎آموز در وسط کلاس هستند ؟
جواب : 5 دانش‎آموز
چند دانش‎آموز کلاس قرمز برسر دارند؟
جواب : 2 دانش‎آموز
چه کسری از دانش‎آموزان کلاه قرمز برسر دارند؟
جواب: 5/2
از دانش‎آموز بخواهید 5 بار صلوات، 3 بار سبحان ا... و 6 بار الله اکبر بگوید و از دانش‎آموز دیگری بپرسید:
چه کسری از این ذکرها الحمدالله بوده، چه کسری الله اکبر بوده ؟
پس درس تعلیمات دینی هم می تواند هوش ریاضی را فعال می‎کند .
می‎توانیم به رنگهای مختلف مثلثهایی را تهیه کنیم و روی کاغذ بچسبانیم و از دانش‎آموز سؤال کنیم که چه کسری از مثلثها قرمز هستند. مثلاً اگر مثلثها به تعدا 9 عدد هستند و 4 تای آنها قرمز است می‎شود 9/4 یا می‎توانیم اشکال هندسی مختلفی را تهیه کنیم، مثلاً ذوزنقه، متوازی‎الاضلاع ، مثلث ، مربع .... و روی کاغذ می‎چسبانیم . از داش‎آموز می‎توانیم سؤالات مختلفی را بپرسیم .
چه کسری ازاین شکلها قرمز هستند؟ چه کسری از این شکلها مربع هستند؟ چه کسری از اشکال بر روی هم منطبق می‎شوند و چه کسری از اشکال دو محور تقارن دارند؟
به همین ترتیب سؤالات دیگری نیز می‎توان پرسید.

مهارتهای یادگیری

مهارتهای یادگیری

اولین فعالیت در واقع نمایش زاویه‎ها توسط ابزار می‎باشد. معلم می‎تواند از ابزارهای ساده‎ای استفاده کند. من در اینجا دو تا دایره تهیه کرده‎ام که یکی از آنها بصورت کاغذی و دیگری بصورت مقوایی است.
دایره مقوائی را با نقاله اندازه‎گیری می‎کنیم و به دانش‎آموز نشان می‎دهیم . اگر دانش‎آموزان ابزار در اختیار داشته باشند می‎توانند انواع زاویه‎ها را با گردش آنها تجربه کنند و برای دانش‎آموزان تفهیم مطلب ساده‎تر است.
این دو طرح را توسط دکمه فشاری به هم وصل می‎کنیم، در هر قسمت شعاع دایره‎ها مشخص شده است. با گردش این دایره‎ها زاویه‎ای که مورد نظرمان است روی صفحه نمایش داده می‎شود.
فعالیتهایی که مربوط به قسمت زاویه‎هاست، یکنواخت است و در همین حد به دانش‎آموز ارائه می‎شود.
فعالیت بعدی،‌یک کاغذ یا یک مقوا آماده می‎کنیم و روی آن چند مثلث با دکمه وصل می‎کنیم . از دانش‎آموزان می‎خواهیم با گردش این شکلکها، زاویه‎های 90 درجه، 180 درجه یا 360 درجه را تجربه کنند . البته اندازه‎هایی که بدست می‎آورند تقریبی است.
از دانش‎آموز بخواهیم به زاویه 80 درجه مثلث را بچرخاند و بعد از او بخواهیم مثلث را به زاویه 180 درجه بچرخاند به همین ترتیب مثلث را می‎چرخانیم و زاویه‎ها را مشخص می‎کنیم.
می‎توانیم این فعالیت را با یک فعالیت هنری شروع کنیم. بدین صورت که از دانش‎آموز بخواهیم یک ماشین درست کند. ابتدا یک تکه کاغذ مستطیلی تهیه می‎کنیم و آن را به کاغذ می‎چسبانیم و دو دایره برای تایرهای آن قرار می‎دهیم . یک مثلث قائم‎الزاویه و یک مستطیل در بالای مستطیل در کنار هم می‎چسبانیم. شکل تبدیل به یک ماشین می‎شود.
در واقع از دانش‎آموز می‎پرسیم که این دایره شعاعهایش کدام هستند. یکبار دیگر خاصیت آن را از او بخواهیم . از دانش‎آموز بخواهیم که مثلث چه نوع مثلثی است و شکل ساخته شده را با دکمه‎ای وصل می‎کنیم.
از دانش‎آموز می‎خواهیم که اگر شکل را 90 درجه بچرخد به چه صورت می‎شود و اگر 180 درجه بچرخد به چه صورت می‎شود. به این ترتیب انواع و اقسام زاویه‎ها را با گرداندن این شکل تجربه می‎کنند. ضمن اینکه یک کارهنری را هم انجام داده است .
فعالیت بعدی، دو تا مثلث تهیه می‎کنیم و از دانش‎آموز می‎خواهیم که این مثلث‎ها را طوری تا بزند که زاویه‎هایشان در کنار هم قرار بگیرد.
از دانش‎آموز سؤال می‎کنیم این سه زاویه مجموعشان چند درجه می‎شود؟
چون روی یک خط قرار گرفته‎‎اند باید احساس کند که 180 درجه است .و می‎تواند این کار را با نقاله انجام دهد تا به این نتیجه برسد.
فعالیت بعدی، حرکت بدنی است. معلم در وسط کلاس قرار می‎گیرد و از دانش‎آموز می‎خواهد که بدنش را به اندازه 90 درجه بچرخاند و بعد از او می‎خواهیم بدنش را به اندازه 180 درجه بچرخاند و به همین ترتیب ادامه می‎دهیم.

مقاله اجتماعی فرهنگی شیوه های نوین تدریس

مقاله اجتماعی فرهنگی شیوه های نوین تدریس

پیشرفت و تعالی دانش آموزان در گرو آموزش و پرورش و شیوه های نوین تدریس
تردیدی نیست که برای حرکت به سوی پیشرفت و سربلندی کشور یکی از اقدامات اصلی و زیربنایی توجه به آموزش و پرورش و مسائل مربوط به آن است. در واقع، ره سپردن به سوی آینده روشن و روبه تعالی در گرو تعلیم و تربیت فرزندان این آب و خاک و توجه و دقت در شیوه تدریس و بهینه سازی مکان های آموزشی است.
زمانی که صحبت از کیفیت آموزش به میان می آید یک پرسش اساسی، بهترین شیوه تدریس و ویژگی های یک مدرسه خوب و مطلوب است.
معصومه عارف نیا کارشناس تکنولوژی و گروه های آموزش عمومی آموزش و پرورش درگفتگو با صفحه بانو به این دو موضوع پرداخته است. وی معتقد است که یکی از نقاط قوت آموزش کنونی در سیستم آموزش و پرورش تغییر در نظام ارزشیابی و توجه به نمرات مستمر دانش آموزان است.
به عنوان کارشناس آموزش و پرورش نقاط قوت و ضعف آموزش در مدارس را به شیوه کنونی چه می دانید؟
به عقیده من در حال حاضر آموزش دروس دستخوش تغییراتی مطلوب شده است که از جمله می توان به “توجه بیشتر به ویژگی های مختلف رشد جسمانی، ذهنی، عاطفی و... فراگیران”، “ایجاد فرصت و امکان تفکر بیشتر برای فراگیران”، “تغییر در نظام ارزشیابی توجه به نمرات مستمر“ و “توجه به رویکردهای جدید افزایش مشارکت و حضور فعال فراگیران در تمام مراحل یادگیری” اشاره نمود. باید بدانید فعالیت های یادگیری و محتوای برنامه های درسی به گونه ای طراحی گردیده است که تا حد ممکن با زندگی روزمره دانش آموزان مرتبط باشد و از موارد شایان ذکر دیگر در پاسخ به سوال شما در مورد نقاط قوت آموزش در مدارس “انطباق مواد آموزشی با فرهنگ جامعه و مسائل روز علمی” و نیز “استفاده از زبان موردعلاقه فراگیران داستان، نمایش و... برای معرفی ارزشها” می تواند باشد. در آموزش کنونی آموزش از حالت مستقیم و تحکم جابرانه و تکیه صرف بر الفاظ به صورت غیرمستقیم به تقویت شخصیت فراگیران مبدل شده است که با توجه به آنچه در قبل ذکر کردم باید بدانید کتب درسی تغییراتی داشته است ولیکن به علت عدم برنامه ریزی صحیح، نبودن بودجه کافی و... متاسفانه فرصت لازم برای همکاران فرهنگی مهیا نمی شود تا قبل از تدریس در پایه موردنظر، آموزش لازم متناسب با آن پایه را ببینند. این مسئله یکی از نقاط ضعفی است که وجود دارد.
به تغییر نظام ارزشیابی به عنوان یکی از نقاط قوت آموزش و پرورش در شرایط کنونی اشاره کردید، لطفا در مورد آن توضیح دهید؟
پیش از تغییر نظام ارزشیابی نمرات دانش آموزان براساس امتحانات میان ترم و پایان ترم مشخص می گردید ولی پس از تغییر این نظام، توجه به نمرات مستمر دانش آموزان و فعالیت های گروهی و فردی آنان در کلاس مدنظر قرار گرفت. به عبارتی در سیستم جدید ارزشیابی، فعالیت های پژوهشی و علمی و... دانش آموزان موردتوجه قرارگرفت. مهم ارائه درس به نحو مطلوب از سوی دانش آموز بود که حتی می توانست به صورت اجرای نمایش، سرودن شعر و یا یک فعالیت گروهی در طول ترم ارائه گردد. این نمرات که نمرات مستمر دانش آموز است به طور مستقیم در تعیین نمره نهایی پایان ترم دخالت دارد. هدف از این نظام ارزشیابی شناخت استعداد دانش آموزان و به فعل درآوردن توانایی های آنان است. در این روش بچه ها تحرک بیشتر و تعامل بهتری با معلمان پیدا می کنند و به ایجاد یک مدرسه شاد و پویا کمک می شود.
نظر شما در خصوص ارائه طرح های نوین آموزشی و تغییر روشهای قدیمی که مبتنی بر حفظیات بوده است، چیست و بهبود کیفیت آموزشی مرهون چه فاکتورهایی است؟
در دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، در هر لحظه علم جدیدی تولید می گردد. ما به عنوان افرادی که تعلیم و تربیت کودکان این مرز و بوم را برعهده داریم می باید کودکان را برای زندگی در این دنیا آماده کنیم مسلما حفظ پاره ای از مطالب نمی تواند کارساز باشد. می باید روشهای قدیمی که پاسخگوی مسائل جدید نیستند را کنار گذارد و از طرح های نوین و کارآمد بهره جست و از آن حمایت نمود.
به عقیده من برای بهبودکیفیت آموزش و تعلیم و تربیت کودکان از شیوه ها و ابزارهای مختلفی می توان بهره گرفت. از آن جمله می توان به استفاده از وسایل رسانه های آموزشی و کمک آموزشی اشاره کرد که در آن میان “کتاب” از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دیگر عادت به مطالعه و مطالعه صحیح است. دلپذیر نمودن جو کتابخانه ها و تاسیس کتابخانه هایی مخصوص کودکان و نوجوانان می تواند بسیار کارساز باشد. آموزش روشهای نوین تدریس به معلمان مانند شیوه حل مسئله، یادگیری اکتشافی و... نیز از اقدامات موثری است که می تواند به بهبود کیفیت آموزشی کمک کند. برگزاری کارگاه های کوتاه مدت بازآموزی برای آموزگاران و دبیران به منظور آموزش آنها در استفاده از کتابهای درسی در ارتقای سطح آموزش موثر است. شاید اگر بخواهم فهرست وار به برخی از موارد قابل اهمیت و تاثیرگذار در این زمینه اشاره کنم می توانم به “تجهیز مراکز یادگیری و کارگاه ها همراه با آموزش همکاران”، “تقویت و توسعه آموزش های ضمن خدمت”، “بازنگری در محتوای کتب درسی”، “تقویت کلاسهای آموزش خانواده در جهت همسویی خانه و مدرسه”، “تجدیدنظر در شیوه های ارزشیابی”، “تطبیق محتوای کتب درسی با شرایط اقلیمی، فرهنگی و جغرافیایی کشور”، “استفاده از ابزارهای مختلف تشویقی و ایجاد انگیزه در معلمان” و آموزش معلمان در این زمینه که چگونه یاد گرفتن را به فراگیران آموزش دهند و تنها به موضوع های درسی اکتفا نکنند را باید مورد توجه قرار دهیم و در این راستا البته باید توجه نمود که تامین رضایت شغلی برای فرهنگیان هم از فاکتورهایی است که قادر است بر کیفیت آموزش تاثیرگذار باشد.
کارگروه های آموزش عمومی در مناطق آموزش و پرورش چیست و چه اهدافی را دنبال می کند؟
گروه های آموزشی معادل اصطلاح انگلیسی Educational Group می باشد و در واقع تشکل هایی از معلمان آموزش و پرورش است که با هدف جلب مشارکت، همکاری و استفاده هرچه بهتر از تجارب معلمان و کارشناسان در تحقق ماموریت های مطلوب به فعالیت می پردازند و به عنوان مجمعی علمی و یاری دهنده به معلمان بیش از دو دهه درمتن نظام تعلیم و تربیت منشاء خدمات بسیاری بوده است به گونه ای که آموزش و پرورش کشور در مرحله گذار از رشد کمی و ورود به مولفه های کیفی تا حدود بسیار زیادی وام دار این نهاد علمی می باشد.
گروه های آموزش و پرورش سازمان یادگیرنده ای است که همه اعضای آن تلاش می نمایند ضمن شناسایی حوزه های یادگیری، مهارت های یاددادن و یادگرفتن را از یکدیگر بیاموزند و بدان عمل کنند و معلمان مخاطب خود را به چنین ویژگی مجهز نموده و با اعتقاد به این پژوهش مستمر اقدامات خود را بررسی و ارزشیابی نمایند.
یک مدرسه خوب دارای چه ویژگی هایی است. مدرسه ای که مایلید فرزند شما در آنجا درس بخواند؟
مدرسه خوب و مطلوب مدرسه ای است که دارای ویژگی های خاصی باشد شاید بتوانم فهرست وار این طور خدمتتان عرض کنم که یک مدرسه خوب مدرسه ای است که:
اول مدیر مدرسه یک رهبر آموزشی است و کارها را از طریق مشارکت جلو می برد.
دوم معلم خود را وقف بچه ها می کند.
سوم در این مدرسه به توانمندی ها و علایق بچه ها توجه می شود.
چهارم مدرسه دارای برنامه است و همه تلاش ها در جهت و همسو با همان برنامه است.
پنجم مدرسه ای شاد و بانشاط است.
ششم فضایی زیبا و آرام بخش و نظافت و تمیزی قابل توجه دارد.
هفتم در این مدرسه همه همدیگر را دوست دارند و برای یکدیگر احترام قائلند.
هشتم مدرسه ای که فرزندم را درگیر یادگیری می کند.
نهم مدرسه ای که معلم فرزندم شیفته کارش است.
دهم مدرسه خوب مدرسه ای است که کوشش و تلاش فراگیران در این مدارس نادیده گرفته نمی شود و آنها موردتشویق و تحسین قرار می گیرند.
یازدهم در چنین مدرسه ای آموزش معلمان به کارآیی فراگیران منجر می شود.
دوازدهم ارتباط رضایت بخش بین معلم و والدین برقرار است.
سیزدهم در مدرسه مطلوب، فرآیند یادگیری ثمربخش است و همه عوامل مدرسه در خدمت فرآیند یادگیری هستند.
چهاردهم در این مدرسه معلم صلاحیت لازم علمی، اعتقادی، عاطفی و اجتماعی لازم را دارد.
پانزدهم مدرسه برای دانش آموزان جاذبه دارد.
شانزدهم دانش آموزانی که از این مدرسه فارغ التحصیل می شوند مطالعه کنندگان خوب و شهروندانی مطلوب هستند.
فکر می کنم در این مختصر به پاره ای از ویژگی های یک مدرسه مطلوب اشاره شد هرچند که ممکن است بتوان فاکتورهای دیگری به آن افزود. به هرحال من امیدوارم که روزی فرا برسد که بتوانیم بگوییم همه مدارس کشور ما در زمره مدارس خوب و با ویژگی های مطلوب قرار دارند.

بهترین شیوه تدریس دارای چه مشخصاتی است؟
بهترین شیوه تدریس،تدریسی خواهد بود که:
“براساس رشد ذهنی و نیازهای درونی یادگیرنده باشد”، دیگر اینکه“ برعلاقه و ادراکات شاگردان تاثیرگذار باشد و به توسعه ذهنی آنها بینجامد در واقع یادسپاری صرف نباشد”. بهترین شیوه تدریس “مبتنی بر ایجاد تفکر خلاق و اعتقادی در فراگیران است.” شیوه تدریس صحیح و مطلوب “موجب تسهیل امر یادگیری می گردد” و “موجب افزایش علاقه و شوق به تحصیل در فراگیر خواهد شد.” تدریس خوب موجب افزایش توانمندی شاگرد از سطح دانش تا سطوح بالاتر مانند ارزشیابی و آفرینندگی می شود. این شیوه “دارای تنوع و تازگی می باشد” و “به جای برانگیختن بیرونی، خودانگیختگی درونی ایجاد می کند” تدریس با کیفیت مطلوب “موجب برقراری ارتباط دوسویه در کلاس می گردد”.
اگر یک معلم در ارائه آموزش توانایی نداشته باشد،چه کسانی آن را تشخیص می دهند و چه مراحلی برای بالابردن کیفیت آموزشی او طی می شود؟
تشخیص کاستی ها در امر آموزش بعضی از معلمین از طریق حضور سرگروه های آموزشی در حین تدریس و یا از طریق گروه های آموزشی تشکیل شده در مدارس و در درس بخصوص و یا پایه معینی و یا از طریق مدیریت مدرسه مشخص می شود.
مراحلی که برای بالابردن کیفیت آموزش طی می شود:
1- فراهم نمودن شرایط لازم و مناسب برای تبادل تجربه و تعامل افکار واندیشه ها
2- تشکیل کلاس های کارگاهی و استفاده از اساتید مجرب جهت دانش افزایی
3- تشکیل کلاس های ضمن خدمت
4- ایجاد زمینه مناسب برای آشنایی با نظریه های یادگیری
5- ایجاد زمینه مناسب برای آشنایی با الگوهای فعال تدریس
6- آشنا نمودن با شیوه های ارزشیابی
7- اجرای پژوهش های علمی و کاربردی در ارتباط با الگوهای تدریس است

تدریس

تدریس

مقدّمه
تدریس یکی از ارکان اصلی هر سیستم آموزشی به شمار می‌رود که کارآیی هر نظام آموزش بستگی به آن دارد. یکی از مشکلات نظام تعلیم و تربیت، مربوط به عدم آشنایی و عدم استفاده از الگوها و روش‌های پیشرفته تدریس است.
مشاهدات مکرر نشان داد که متأسفانه بسیاری از اساتید، هنوز از روش‌های سنتی و غیرکاربردی استفاده می‌کنند. استادان دروس معارف اسلامی نیز از این امر مستثنی نبوده و برخی استادان هنوز هم از روش‌های منسوخ بهره می‌گیرند و در نتیجه در زمینه تأثیرگذاری از موفقیت‌ کمتری برخوردارند.
از این رو در این نوشتار سعی شده به برخی از شاخصه‌های تدریس موفق در حوزه‌های مختلف علمی، مهارتی، عاطفی و تأثیرگذاری اشاره گردد.
امید است اساتید محترم با مطالعه این نوشتار با معیارها و انتظارات از استاد معارف بیشتر آشنا شوند، ضمن اینکه توصیه می‏شود اساتید بزرگوار برای اطلاع بیشتر به کتبی که در این زمینه نوشته شده مراجعه فرمایند.

الف) عامل علمی
مراد از عامل علمی، مجموعه عناصری است که توانمندی و تسلط علمی استاد را در مقام ارائه درس نشان می‏دهد. به عبارت دیگر، محور اصلی در این عامل، تسلط علمی استاد بر موضوع درس می‏باشد؛ از این رو یکی از مهم‏ترین اصول آموزش و نیز ویژگی‏های استاد، تسلّط بر محتوا و موضوع درس و آگاهی کافی و گسترده درباره مطالب آموزشی است، به نحوی که استاد را توانا سازد تا با تسلّط کامل مطالب درسی را ارائه دهد.
استادی که تسلّط علمی کافی ندارد شاید بتواند متن درس را آماده کرده و به شکل کامل و صحیح در کلاس ارائه کند؛ اما به دلیل ضعف علمی و عدم احاطه کامل بر مطالب آموزشی، نکات مهم درس تشخیص داده نمی‏شود و اگر ارائه خوب درس نیاز به خلاقیت (مثل تقدّم و تأخّر مطالب و...) و یا ذکر مطالب تکمیلی و... داشته باشد استاد از عهده آن بر نمی‏آید.علاوه اینکه نمی‏تواند پاسخگوی سؤالات و ابهامات فراگیران باشد و استادی که در مسائل علمی ضعیف باشد و نتواند به پرسش‏های فراگیران خود پاسخ دهد و روحیه پرسشگری و نقّادی آنها را اقناع و ارضا نماید مسلّماً در کار خود شکست خواهد خورد.
از این رو مطالعه دائم و مستمر استاد در زمینه موضوع مورد بحث، امری ضروری و لازم می‏نماید؛ زیرا این امکان را به استاد خواهد داد تا ضمن تقویت بنیه‏های علمی خود، با شبهات و یافته‏های جدید در زمینه کار خود آشنا شده و در نتیجه بتواند با تسلّط و آمادگی بیشتری در کلاس حضور پیدا کند؛ چراکه گاهی کمبود وقت و یا احیاناً سهل‌انگاری ممکن است سبب شود استاد با عدم آمادگی کافی وارد کلاس شود. در چنین مواردی ممکن است استاد برای تظاهر به داشتن آمادگی جهت تدریس، معلومات نادرست ارائه دهد و یا صرفاً به نوشته کتاب یا جزوه اکتفا کند.
علاوه اینکه عدم آمادگی استاد و نداشتن مطالعه کافی پیرامون موضوع مورد بحث، این فرصت را از وی خواهد گرفت تا هنگام تدریس، نکات اصلی و کلیدی درس را گوشزد نماید و نیز مشکلات و شبهات احتمالی درس را پیش‏بینی نموده و آنها را جهت ارتقای سطح علمی فراگیران در کلاس مطرح و به بحث و گفتگو بگذارد. و چه بسا این امر باعث شود تا استاد یا اصلاً علاقه‏ای برای طرح چنین سؤالات و شبهاتی را از خود نشان ندهد که این حالت، موجب رکود و خمودی کلاس شده و مانع رشد، تکامل، خلاقیت و نوآوری فراگیر است؛ و یا اگر هم چنین مسائلی از طرف فراگیران مطرح شود این عدم آمادگی سبب می‏شود تا استاد از پاسخ دادن به سؤالات منطقی و معقول آنها طفره رفته و با داستان‌سرایی در مقام پرده‌پوشی از این ضعف برآید.
از این رو، سزاوار است استاد از قبل، آمادگی لازم را برای ارائه درس کسب نماید تا ضمن تسلّط لازم بر موضوع بحث، به هنگام تدریس مکرّراً به کتاب یا جزوه مراجعه ننماید.
البته توقّع نمی‏رود که استاد همیشه همه محتوای درس را حفظ باشد، بلکه طبیعی است گاهی نیم‌نگاهی به طرح درسی که از پیش تهیه کرده است، داشته باشد؛ ولی رجوع مکرّر به کتاب یا جزوه باعث مکث مخلّ به تدریس و از بین رفتن نشاط کلاس می‏شود.
 
در مورد عامل علمی دو نوع شاخص فرعی وجود دارد:
* )شاخص‏هایی که با درس خاصی ارتباط نداشته، بلکه در هر درسی لازم و ضروری هستند.
* )شاخص‏هایی که به درس خاصی اختصاص دارند.
به عنوان مثال کامل بودن مطالب ارائه شده و یا صحت آنها در هر درسی لازم است. اما تحلیل مطالب تاریخی و نتیجه‏گیری از آنها فقط در دروسی نظیر درس تاریخ تحلیلی اسلام و یا انقلاب اسلامی ضرورت می‏یابد و یا توجه به مباحث نظری علم اخلاق که فقط در درس اخلاق اسلامی مورد توجه قرار می‏گیرد.
در اینجا ابتدا به توضیح شاخص‏های علمی مشترک پرداخته و سپس شاخص‏های علمی اختصاصی هر یک از گرایشهای پنج‌گانه دروس معارف اسلامی را بیان می‏کنیم.
الف) شاخص‏های علمی مشترک
*) کامل بودن مطالب ارائه شده: بدیهی است مطالبی که از سوی استاد ارائه می‏شود بایستی با توجه به متن و سر فصلهای درس کامل باشد، به این معنا که مطالب ارایه شده ضمن اینکه بایستی تمامی سر فصلهای مورد نظر را پوشش دهد، لازم است تمام مباحث مورد نیاز و مرتبط با هر سرفصل را نیز مطرح سازد؛ و به طور کلّی محتوای درس باید تمام حقایق، مفاهیم و اصولی را که لازم است فراگیران بیاموزند، در برداشته باشد.
*) صحّت مطالب ارائه شده: لازم به ذکر است که مطالب ارائه شده توسط استاد بایستی قوی، مورد قبول و خدشه‏ناپذیر ارایه گردد و تحقق این أمر مستلزم این است که محتویات و مباحث طرح شده به گونه‏ای ارائه گردد که از صحّت و اتقان لازم برخوردار بوده و اصول و مسلّمات علمی در آنها رعایت شود، چه اینکه یادگیری هنگامی اثربخش خواهد بود که مطابق با واقعیات بوده و از دقت و صحّت لازم برخوردار باشد؛ زیرا اگر فراگیر احساس کند که با بعضی از مسائل، غیر علمی و بدون دقت کافی برخورد شده است هر آینه ممکن است بقیه مباحث و مطالب را ـ هر چند حق هم باشند ـ نپذیرد و با دید منفی به آنها بنگرد و به این ترتیب اعتماد فراگیر به درس و استاد کاسته شده و نفوذ کلام استاد نیز کم می‏شود.
*) استفاده از منابع متعدد و ارجاع به آنها: ضروری است استاد به مطالب آموزشی موجود در متن اکتفا نکند، بلکه از هر فرصتی برای توسعه فکری و اطلاعات فراگیران استفاده نماید.
از این رو، جهت عمق بخشیدن به اطلاعات و ارائه تدریسی شایسته، لازم است استاد آشنایی کامل با منابع معتبر و گوناگونی که در زمینه موضوع درس وجود دارد، داشته باشد و متناسب با واحد درسی، سطح علمی فراگیران و... از آن منابع ـ که عمدتاً اصلی و معتبر باشند ـ در تهیه و ارایه محتوای درس استفاده کند؛ زیرا مطالعه مستمر و مراجعه به منابع متعدد در زمینه موضوع مورد بحث، این امکان را به استاد می‏دهد که ضمن بالابردن توان علمی خود، با دیدگاههای مختلفی که پیرامون موضوع مطرح است نیز آشنا شده و در نتیجه بتواند با تسلّط و آمادگی بیشتری به تدریس بپردازد.
البته تذکر این نکته ضروری است که همواره در این امر باید حدّ اعتدال را رعایت کرد تا محتوای درس انباشته‏ای از گفته‏ها و سخنان دیگران نشود.
*) نگارش و تلفظ صحیح آیات، روایات، اسامی، اصطلاحات و عبارات تخصصی: در موضوعات و مباحثی که استاد احساس می‏کند باید از آیات، روایات، اسامی یا اصطلاحات خاص استفاده کند باید توجه داشته باشد که نگارش و تلفّظ آنها به طور صحیح باشد؛ ضمن اینکه لازم است کاربرد آنها کاملاً بجا و بر حسب ضرورت باشد و حتی‏الامکان از استفاده مکرر از اصطلاحات تخصصی غیر ضروری خودداری شود.
*) پاسخگویی صحیح به سؤالات دانشجویان: مقصود از این شاخص، صرف اسکات فراگیران در مقام بحث و سؤال نیست، بلکه استاد باید بتواند پاسخ صحیح، علمی و قانع‏کننده ارائه کند و با پاسخگویی صریح و منطقی به سؤالات و مشکلات علمی فراگیران و دفاع صحیح و معقول از مبانی دین و انقلاب اسلامی، موجبات نشاط علمی کلاس را فراهم آورد. لازمه چنین امری این است که:
اولاً استاد توان علمی لازم را دارا باشد. ثانیاً سؤالهای احتمالی را حتی‏الامکان پیش‏بینی نماید که لازمه دست یافتن به این مهم، داشتن طرح درس مناسب و سنجیده‏ای است که استاد قبل از تدریس برای یک جلسه درس تهیه می‏کند، چنین طرح درسی به وی فرصت خواهد داد تا سؤالات و ابهامات احتمالی تدریس را پیش‏بینی کند و پاسخ لازم و متناسب با آنها را بیابد.
تذکر این نکته ضروری است که اگر استاد، پاسخ سؤالی را به هر سببی ندانست لازم نیست که با داستان‏سرایی در مقام پرده‏پوشی بر آنچه که نمی‏داند بر آید، بلکه باید صراحتاً ارائه پاسخ صحیح را به جلسه آینده موکول نماید.
*) دارا بودن جامعیت نسبی در معارف اسلامی: استادان گروه معارف اسلامی افزون بر اینکه باید تسلط و توان علمی لازم را در گرایش مورد نظر داشته باشند در زمینه‌های دیگر معارف دینی از جامعیت نسبی بر خوردار باشند؛ چراکه رسالت یک استاد معارف صرفاً در فعالیت‌های آموزشی خلاصه نمی‌شود، بلکه یکی از مهم‌ترین رسالت آنان تبلیغ دین در کنار آموزش می‌باشد. همان‌گونه که در اهداف تک‌تک دروس معارف آمده است، محوریت در تدریس این دروس، دین با نگاه تبلیغی و ترویجی و در نهایت تأثیرگذاری است. استاد تاریخ اسلام یا انقلاب اسلامی و... صرفا بیانگر حوادث و وقایع تاریخی نیست، بلکه به همراه تحلیل وقایع و توجه به عبرت‌آموزی آن به نکات اخلاقی، اعتقادی و مذهبی مبتنی بر باور‌های دینی نیز توجه دارد؛ مثلاً استاد اخلاق باید در زمینه مباحث اعتقادی، تاریخی، سیاسی، احکام شرعی و... دارای اطلاعات باشد تا در صورت لزوم توان پاسخگویی را داشته باشد. همچنین نکات اخلاقی را باید با باورهای دینی پیوند دهد و...
یا مثلاً استاد در درس اندیشه اسلامی *ـ*، باید اطلاعات اجمالی نسبت به تاریخ اسلام و تاریخ معاصر داشته باشد یا استاد انقلاب اسلامی نیز باید با احکام شرعی یا مباحث قرآنی و روایی آشنا باشد.
*) آمادگی در ارائه درس: کمبود وقت و یا احیاناً سهل‌انگاری ممکن است سبب شود استاد با عدم آمادگی کافی وارد کلاس شود. در چنین مواردی ممکن است استاد برای تظاهر به داشتن آمادگی جهت تدریس، معلومات نادرست ارائه دهد و یا صرفاً به نوشته کتاب یا جزوه اکتفا کند.
علاوه اینکه عدم آمادگی استاد و نداشتن مطالعه کافی پیرامون موضوع مورد بحث، این فرصت را از وی خواهد گرفت تا حین تدریس، نکات اصلی و کلیدی درس را گوشزد نماید و نیز مشکلات و شبهات احتمالی درس را پیش‏بینی نموده و آنها را جهت ارتقای سطح علمی فراگیران در کلاس مطرح و به بحث و گفتگو بگذارد. و چه بسا این امر باعث شود تا استاد یا اصلاً علاقه‏ای برای طرح چنین سؤالات و شبهاتی را از خود نشان ندهد که این حالت، موجب رکود و خمودی کلاس شده و مانع رشد، تکامل، خلاقیت و نوآوری فراگیر است؛ و یا اگر هم چنین مسائلی از طرف فراگیران مطرح شود این عدم آمادگی سبب می‏شود تا استاد از پاسخ دادن به سؤالات منطقی و معقول آنها طفره رفته و با داستان‌سرایی در مقام پرده‌پوشی از این ضعف برآید.
از این رو، سزاوار است استاد از قبل، آمادگی لازم را برای ارایه درس کسب نماید تا ضمن تسلّط لازم بر موضوع بحث، به هنگام تدریس، مکرّراً به کتاب یا جزوه مراجعه ننماید. البته توقّع نمی‏رود که استاد همیشه همه محتوای درس را حفظ باشد، بلکه طبیعی است گاهی نیم‌نگاهی به طرح درسی که از پیش تهیه کرده است، داشته باشد؛ ولی رجوع مکرّر به کتاب یا جزوه باعث مکث مخلّ به تدریس و از بین رفتن نشاط کلاس می‏شود.

راز طلایی موفقیت

 روزی از سرخپوستی که به عنوان کارگر روی اسکلت آسمان خراش در ارتفاع چند صد متری زمین کار می کرد پرسیدند ‚ چه چیز باعث شده که تو از آن ارتفاع چند صد متری نترسیو او گفت من اگر از ارتفاع ده متری سقوط کنم همان بلایی سرم میآید که از ارتفاع چهار صد متری. پس چرا باید ترسم بیشتر از کارگری باشد که روی اسکلت یک آپارتمان معمولی کار می کند.
خوب به این نکته ظریف فکر کنید اگر در هر کاری در زندگی بدترین وضعیت ممکن را تجسم کنید و یکبار با تجسم ذهنی خود را در آن وضعیت قرار دهید خواهید دید که وقتی آب از سر بگذرد دیگر یک متر یا صد متر با هم فرقی نمی کند . پس اگر بتوانید در عمق پنج متری شنا کنید در اقیانوس ها ی با عمق بیشتر از پانصد متر هم می توانید غوطه ور شوید.
براستی معنای شکست چیستآیا معنایش این است که چیزی به دلخواه شما یا آن گونه که انتظارش را داشتید پیش نیاید قانون تجربه همواره کامل و بی نقص است. ما اندیشه ها و اعتقاد های درونی خود را به شیوه ای عالی باز می تابانیم. یا یکی از گامها را بر نداشته اید یا اعتقاد باطنی شما این بوده است که لیاقتش را ندارید‚ و یا احساس بی ارزشی کرده اید.
این گفته قدیمی که اگر بار نخست موفق نشدی باز هم بکوش.براستی حقیقت دارد .معنایش این نیست که خود را بکوب و دیگر بار همان شیوه سابق را تکرار کن. معنایش این است که اشتباه خود را دریاب و از راهی دیگر وارد شو تا بیاموزی چگونه درست آن را انجام بدهی.
این حق طبیعی ماست که در تمام مدت عمر خود‚ از موفقیتی به موفقیت دیگر رهسپار باشیم. اگر وضع مااینگونه نیست ‚ یا با تواناییهای ذاتی خود همنوا نیستیم ‚ یا معتقدیم که موفقیت از آن ما نیست ‚ یا موفقیت خود را در نمی یابیم.
اگر نسبت به جایگاه این لحظه خود ‚ معیارهای چنان دور از دسترس برگزینیم _که هم اکنون نتوانیم به آن دست یابیم_ همواره شکست خواهیم خورد.
هنگامی که کودک سرگرم آموختن راه رفتن یا حرف زدن است ‚ تشویقش می کنیم و برای هر پیشرفت کوچک تحسینش می کنیم . کودک به وجد در می آید و می کوشد که بهتر آن را انجام دهد . آیا به هنگام آموزش چیزی تازه ‚ خود را به همین شیوه تشویق می کنید یا اینکه با گفتن کلماتی نظیر احمق یا دست و پا چلفتی یا شکست خورده فراگیری خود را دشوار تر می نمایید
بسیاری از ستارگان و هنر پیشه ها تصور می کنند که از همان نخستین نمایش نحوه اجرایشان باید عالی و بی نقص باشد . اما آنها باید بدانند که هدف نمایش ‚ تمرین و آموختن است . بر روی صحنه می اییم تا اشتباه کنیم و راههای تازه را بیاموزیم و بیاموزیم . تنها با تمرین مکرر چیزی تازه را می آموزیم و آن را جزیی از طبیعت خود می سازیم هر گاه در هر زمینه ای به یک کار تمام شده حرفه ای می نگرید به حاصل ساعتهای بی شمار تمرین چشم می دوزید.اصلا مهم نیست که برای چه مدت زمانی خود را شکست خورده پنداشته اید . می توانید هم اکنون الگوی موفقیت را بیافرینید .اهمیت ندارد که در چه زمینه ای می خواهید کار کنید. اصول یکسانند . لازم است که دانه موفقیت را بکاریم . این دانه ها خرمنی عظیم به بار خواهند آورد.

 * سخنی چند از بزرگان علم
ـ وظیفه آموزش این است که ذهن های خالی را به ذهن های باز تبدیل کند نه ذهن های پر.
ـ دوستانی انتخاب کنید که اهل زحمت باشند و شما را به درس خواندن و زحمت کشیدن تشویق کنند.
ـ خوشبخت کسی است که به یکی از این دو دسترسی داشته باشدیا کتابهای خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند.
ـ یک تمبر پستی موفقیتش را تضمین می کند چون این توانایی را دارد که تا رسیدن به هدف به چیزی بچسبد.
ـ موفقیت مانند سایه به دنبال پشتکار است.
ـ شرط پیروزی داشتن اراده قوی است شرایط دیگر اهمیت چندانی ندارد.
ـ خواندن بدون فکر کردن همانند خوردن بدون هضم کردن است.
ـ برای آدمهای مصمم و جدی همیشه وقت و فرصت فراهم است.
ـ آرمانهای بزرگ همت های بلند می طلبد.
ـ عظمت زندگی در علم نیست بلکه در عمل است.
ـ جدیت مقصد را نزدیک می کند.
ـ در دنیا لذتی نیست که با لذت مطالعه برابری کند.
ـ فردا وقتیست که تنبلها کار خواهند کرد.

نکاتی در مورد یادگیری آسان تر مطالب
 ـ نکته *)مطالبی که در آغاز و در پایان مطالعه می خوانید بهتر در حافظه می مانند و مطالبی که در میان قرار دارند ‚احتمال فراموش کردنشان بیشتر است .
پس بخش های میانی مطالعه به تمرین زیادتری نیاز دارند. پس مدت زمان مطالعه نباید به حدی باشد که مطالب زیادی در بین شروع و انتهای آن قرار گیرند .
بهترین زمان مطالعه ** دقیقه و ** دقیقه استراحت است. مطالعه برای مدت زمان طولانی و مستمر نه تنها سبب یادگیری بیشتر نمی شود بلکه به علت خستگی از کارایی تان نیز کم می شود. دقت کنید این زمان تنها برای استراحت است ‚ مرور کردن مطالب و حتی فکر کردن به آن چه که مطالعه کردید نیز سبب خستگی شما می شود.
ـ نکته *) مطالعات نشان می دهد که ایجاد تداعی های ذهنی در قدرت به خاطر سپاری مطالب بسیار موثر است .یعنی بین موضوعی دیگر ارتباط برقرار کنید تا در ذهنتان باقی بماند . لزومی ندارد که تداعی ها طبیعی یا منطقی باشند .اگر آنها حالت مضحک و غیر عادی هم داشته باشند حتی موثر تر هم هستند. تداعی باید حتما از خود شما باشد و استفاده از تداعی های دیگران در مورد شما موثر نیست.
ـ نکته *) حتما مطالب را مرور کنید.
ـ نکته *) از مطالب مهم و مطالبی که دیر به ذهن سپرده می شوند در کاغذهای کوچک فیش و خلاصه بردارید .گمان نکنید این کار باعث اتلاف وقت می شود با امتحان این عمل متوجه می شویدکه چقدر خلاصه نویسی برای شما مفید است.
ـ نکته *) باید دانست تکرار یکنواخت و پی در پی مغز را خسته می کند و در نتیجه به شخص حالت خواب آلودگی دست می دهد ‚ به این جهت باید از طوطی وار از بر کردن و تکرار بی معنی خودداری کنید.
* منظور از ترک تحصیل
دانش آموزانی که زودتر از موعد مقررمدرسه را ترک می کنند و یا به عبارتی قبل از اتمام یک دوره قادر به ادامه تحصیل نمی باشند و به ناچار مدرسه را ترک می کنند.ترک تحصیل معمولا به دنبال تکرار پایه و ناتوانی و عدم کارایی مدرسه می باشد. همچنین ترک تحصیل منجر به افزایش بی سوادی در جامعه می گردد.
* روند ترک تحصیل در ایران
ترک تحصیل یکی از معضلات آموزش در جهان می باشد. امروزه ترک تحصیل و افت تحصیلی در تمام کشور های جهان از عمده ترین مباحث و مسائل آموزش و پرورش و حتی مسئولان نظام آموزشی است.نظام آموزشی ایران مانند بسیاری از کشور های در حال رشد از یک سلسله بیماری رنج می برد و این مسائل عمدتا از رژیم قبل به ارث رسیده اند. و علی رغم کوشش هایی که تا به حال انجام گرفته هنوز این مشکل لاینحل باقی مانده است.

معلم

معلم

تاثیر شخصیت علمی معلم بر فرایند تدریس
معلم هر اندازه دارای رفتار انسانی مطلوبی باشد، ولی از نظر علمی ضعیف و ناتوان تلقی شود، مورد قبول شاگردان واقع نخواهد شد. شخصیت متعادل همراه با تسلط علمی معلم ، او را از نظر شاگردان با ارزش و اعتبار می‌سازد. معلمی از نظر علمی قوی است که به روش‌های ارائه محتوا و چگونگی برقراری ارتباط، آگاه و بر آنها مسلط باشد.
روش تدریس باید متناسب با اصول و پرورش و خصوصیات شاگردان انتخاب شود. زیرا وظیفه اصلی معلم فقط درس دادن و پس گرفتن درس نیست، بلکه مهمترین وظیفه او همکاری و راهنمایی یکایک شاگردان برای رسیدن به هدف‌های مطلوب تعلیم و تربیت است.

کاربردها
تسلط بر محتوای درس ، از ویژگی‌های معلم است، با وجود اینکه دامنه علوم حتی در یک رشته خاص بسیار وسیع و گسترده شده است و کمتر کسی می‌تواند به همه آنها دست یابد، لازم است که معلم حداقل بر مطالبی که تدریس می‌کند، مسلط باشد. آموزش و پرورش هر جامعه با توجه به تاریخ و فرهنگ آن جامعه شکل خاصی به خود می‌گیرد.

    معلم آگاه و مسلط باید با تاکید بر آن فرهنگ خاص و با توجه به شرایط تاریخی جامعه کوشش کند تا شاگردان را به ارزش‌های والای جامعه پیشرفته و انسانی آشنا کند.

    معلم علاوه بر داشتن محتوای غنی علمی ، باید از فنون و مهارت‌های آموزشی آگاه باشد. او باید هدف‌های آموزش و پرورش را بشناسد و با این شناخت به فعالیت‌های آموزش خود جهت بدهد.

    معلم ، باید علاوه برداشتن محتوای غنی علمی و آشنایی با روش‌های تدریس ، با برنامه‌ریزی طراحی آموزشی آشنا باشد.

    معلم باید در زندگی اجتماعی نیز راهنمای شاگردان باشد. راهنمایی معلمان سبب می‌شود که زندگی واقعی در نظر شاگردان معنی پیدا کند.

    معلم چه شاگرد نگر باشد چه درس نگر ، ممکن است در رفتار خود با شاگردان رفاقت‌طلب یا اقتدار‌طلب باشد. اما در حالت کلی باید میانه‌روی را نیز مدنظر داشته باشد تا دچار مشکل نشود.

ارتباط با سایر علوم
عوامل موثر بر تدریس و از جمله عامل شخصیت رفتاری و علمی معلم از مباحث بسیار مهم در علوم تربیتی و روان‌شناسی ، مهارت‌های آموزشی ، فنون تدریس و حتی علوم اجتماعی و... می‌باشد.

چشم انداز
آشنایی با ویژگی‌های شخصیتی معلمان ، برای کلیه دست‌اندرکاران تعلیم و تربیت و دانشجویان که می‌خواهند در آینده به شغل شریف معلمی اشتغال ورزند، بسیار مفید خواهد بود. زیرا باعث می‌شود که آنان در درجه اول ، خود را از دریچه چشم دیگران ببینند و ارزیابی کنند و پس از شناسایی خود بکوشند تا خود را اصلاح کنند و هر روز گامی به جلو بروند و از این واقعیت غافل نباشند که شخصیت معلم همانند شخصیت شاگردان به مرور زمان کامل خواهد شد.

نظریه یادگیری اکتشافی برونر

نظریه یادگیری اکتشافی برونر
 مقدمه

یادگیری اکتشافی (از ریشه لغوی discovery learning ) یعنی تغییر رفتار ، اما نه هر گونه تغییری ، بلکه تغییری که بر اثر تجربه حاصل شده باشد. بنابراین به تغییرات ناشی از رشد و بلوغ شیمیایی و مکانیکی به هیچ وجه یادگیری گفته نمی‌شود. از نظریه‌های شناختی می‌توان به نظریه برونر که یادگیری اکتشافی نام دارد، اشاره کرد.

او در نظریه خود به فرایند کسب معرفت بیشتر از حفظ کردن واقعیت‌های علمی توجه دارد. و برونر در تحقیقات خود به مطالعه فرایند یادگیری در کلاس می‌پردازد و به مطالعه یادگیری حیوانات از جمله موش و پرندگان ، کمتر رغبت نشان می‌دهد.

تاریخچه

برونر یکی از روانشناسان آمریکاست که در زمینه یادگیری شناختی بویژه درباره فعالیت آموزشی و کلاس به فعالیت و تحقیقی پرداخته است. برونز طی سالها سعی می کرد تا تحقیقاتش را طوری جلو برد که جوابگوی این سوال باشد که چگونه می‌توان بهتر و بیشتر آموخت نه این که صرفا به تشریح و توصیف یادگیری بپردازد. بلکه باید فرد را با مسئله روبرو کند تا خود به کشف بپردازد.

روانشناسان و علمای تعلیم و تربیت ، تحقیقات بسیاری در زمینه یادگیری انجام داده‌اند و حاصل یافته‌های آنان به صورت نظریه‌های یادگیری ارائه شده است. که مجموع آنها را می‌توان در دو مقوله شرطی و شناختی تقسیم کرد. که نظریه شرطی بر یادگیری‌هایی تاکید دارد که از طریق عادت و شرطی شدن حاصل می‌شوند و این در حالیست که نظریه‌های شناختی بر شناخت و یادگیری از راه بصیرت تاکید می‌ورزد.

طرز کار

برونر حطیه عمل فعالیت‌های آموزشی را در چهار زمینه عمده تحت تاثیر قرار داده است.
*تاکید بر فرایند یادگیری: به نظر او کسب معرفت مهم است نه حفظ حقایق و کسب معرفت یک فرایند است نه یک محصول. یعنی تاکید او بیشتر بر چکونگی یادگیری است، نه آنچه آموخته می‌شود.


*تاکید بر ساخت یادگیری: اگر مطالب یا محتوای آموزشی به شکل منطقی سازمان‌دهی شود، شاگردان آن را بهتر یاد می‌گیرند. مانند تقسیم موجودات به دو دسته جمادات و جانداران. همچنین وجود ساخت یادگیری به معلم کمک خواهد کرد تا میان داشتن مقدماتی و عالی رابطه برقرار کند و از پیچیدگی مفاهیم آموزشی کاسته می‌شود.


*تاکید بر اهمیت شهود: برونر علاوه بر تاکید بر جریان و ساخت یادگیری ، بر اهمیت شهود و اشراق و راز آشنایی تاکید می‌کند و اصرار می‌ورزد. او بر این باور است که حفظ کردن علوم ریاضی و کلامی هدف شایسته‌ای برای آموزش و پرورش نیست. بلکه هدف آموزش و پرورش باید ارتقا سطح بینش و فهم شهودی باشد. عملکرد آموزش باید چنان باشد که شاگردان با یک نگاه تیز و ژرف موضوع را درک کنند.


*تاکید بر اهمیت انگیزش درونی: انگیزه درونی آن است که فعالیت صحیح و موفقیت‌آمیز موجب رضایت خاطر و تقویت رفتار گردد نه پاداش‌های بیرونی به نظر برونر پاداش‌های درونی بسیار موثرتر از پاداش‌های بیرونی‌اند.

نقش و تاثیر در زندگی

از آنجا که این نظریه بر شناخت و یادگیری از راه بصیرت بینش تاکید دارد، طبیبعتا در آموزش و پرورش و در کلاس درس که حیطه مهمی از زندگی افراد است و همه در پی کسب آن از طرق مختلف هستند، بسیار تاثیرگذار است.

کاربرد

در نظریه برونر ، نگرش و بینش شاگرد بسیار مهم است. طبق این نظر ، معلمان باید به جای کنترل رفتار شاگردان و ایجاد رفتارهای پیش بینی شده بر اساس عادت ، به ایجاد وضعیت مطلوب یادگیری اقدام کنند و سبب شوند که آنان به کشف روابط و حل مسائل نائل گردند تا بتوانند کاربرد آموخته‌هایشان را در زندگی واقعی بیابند. در چنین برداشتی هر شاگرد باید مطابق با استعدادهای خود و توانایی‌های خود مسائل را حل کند و پیش برود.

باید به میزان مواد درسی و تفاوت‌های فردی نیز توجه شود. به شاگردان خردسال باید اصول و مفاهیم را اغلب به طور مستقیم آموخت. زیرا آنان برای یادگیری اکتشافی تجربه و حوصله کافی ندارند. برعکس در دوره‌های عالی ، یادگیری اکتشافی موجب رضایت خاطر شاگردان می‌شود. از طرف دیگر ما دیگری از طریق اکتشاف احتیاج به معلمان کار آزموده و توانا دارد زیرا در غیر این صورت کلاس به بی‌نظمی کشیده می‌شود.

ارتباط با سایر علوم

این نظریه یا هر نظریه مشابه دیگر که در حیطه یادگیری باشد با علوم مختلف از جمله علوم تربیتی و فنون تدریس مرتبط باشد و از طرف دیگر برای شناخت طرز عملکرد آن نیاز به علم روان‌شناسی و برای سنجش آن به علم روان‌سنجی ، آمار و علوم مشابه مرتبط است.

چشم انداز یا آینده بحث

طبق این نظریه پیشنهاد می‌شود محیط آموزشی محیطی کاملا آرام و دور از اضطراب و تنش باشد و شرایط آموزشی به گونه‌ای تنظیم شود به شاگردان بتوانند عقاید خود را با آزادی بیان کنند، با علاقه به گفتار دیگران گوش دهند ، در مورد مسائل مختلف بیندیشند و به سازماندهی مفاهیم ذهنی خود بپردازند تا بدین وسیله نیروی تفکر در آنها تقویت شود. پیشنهاد می‌شود معلم وسایل کافی در اختیار شاگردان قرار دهد و سوالاتی را مطرح کند تا آنان با به کار گیری وسایل ، راه حل آنها را کشف کنند و بینش لازم را بدست آورند.