دروس اختصاصی تمام گروه ها
دروس اختصاصی گروه علوم ریاضی
ریاضیات
سؤالات درس ریاضیات در گروه علوم ریاضی به سه بخش عمده تقسیم می شود 1- ریاضیات پایه، 2- حساب دیفرانسیل 3- ریاضیات گسسته 4- هندسه تحلیلی و جبر خطی
در اهمیت این درس همین اندازه بس که نام رشته ریاضی فیزیک از آن گرفته شده است . بنابراین دو درس ریاضیات و فیزیک برای دانش آموزان این رشته نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند.
در سال های اخیر حدود 45 درصد از پرسش های درس ریاضیات مربوط به ریاضیات پایه، 25 درصد سؤالات از درس حساب دیفرانسیل، 15 درصد سؤالات در درس گسسته و 15 درصد مابقی سوالات هندسه تحلیلی است . در این قسمت به بررسی روشها و نکاتی که در هنگام مطالعه ی این دروس باید مدنظر داشته باشید می پردازیم .
علاوه بر این ، درس ریاضیات در کنکور، دارای بیشترین ضریب می باشد که همین امر آن را جزو اصلی ترین دروس رشته ریاضی فیزیک قرار داده است .
توجه : یکی از کاربردی ترین مباحث در ریاضیات مبحث مثلثات است. بیش تر دانش آموزان در یادگیری این مبحث با مشکل مواجه هستند، پس باید با یک برنامه ریزی دقیق به درک و فهم این مطلب پرداخت. برخی از مباحث این درس در فیزیک هم کاربرد دارد.
حساب دیفرانسیل
حساب دیفرانسیل به علت دارا بودن بیشترین درصد پرسش های ریاضی از اهمیت ویژه ای برخوردار است . تقریباً 35 درصد پرسش های ریاضیات از مباحث این درس مطرح می شود.
ریاضیات پایه
ریاضیات پایه شامل ریاضیات در پایه ی اول، دوم و سوم دبیرستان می باشد که از دروس ریاضی 1، ریاضی 2، حسابان، هندسه 1، هندسه 2، جبر و احتمال و آمار و مدل سازی تشکیل شده است. مطالب این دروس، پایه و اساس ریاضیات را شکل می دهند و درک و فهم آن کمک بسیار زیادی در یادگیری بهتر دروس پیش دانشگاهی می کند. پس فهم ریاضیات باید از پایه مورد توجه بسیار زیادی قرار گیرد.
اگر دانش آموز سال سوم هستید و این مطلب را می خوانید از همین حالا حساب جداگانه ای برای درس حسابان باز کنید تا در سال آینده با درس حساب دیفرانسیل مشکلی نداشته و بتوانید در آن پیشرفت خوبی داشته باشید.
در این درس سعی کنید پیوستگی مطالب را حفظ کنید و ابتدا از بحث مثلثات شروع کنید و سعی کنید تمامی نکات و فرمول های مربوط به آن را یاد بگیرید، چون مثلثات در تمامی مباحث بعدی کاربرد دارد و مباحث تابع، حد، پیوستگی ، مشتق و انتگرال را پس از آن بخوانید. در این درس تا می توانید به عنوان تمرین ، تست بزنید و حتماً برنامه ی مرور درس ها و حتی تست ها را در برنامه ی خود قرار دهید.
سعی کنید این دروس را پیوسته و مرتب بخوانید. زیرا پیوسته خواندن این درس ها بسیار مفید است .
تست زدن در این درس بدون درک مفاهیم و بدون توجه به پیوستگی مطالب آن ، کاری اشتباه است و جز حفظ کردن یک سری تست ها که احتمالاً زود هم از خاطر شما خواهند رفت، فایده ی دیگری ندارند. بنابراین ابتدا به مطالب و مفاهیم اساسی احاطه کافی پیدا کنید و پس از حل مسائل کتاب یا مسائل مطرح شده در جزوه ی درسی تان به سراغ تست های کنکور بروید و پس از تسلط کافی به تست هایی با سطح دشواری بالاتر مراجعه کنید، در مراحل اوّلیه تست ها را به عنوان مثال تشریحی برای خودتان حل کنید. اما پس از تبحر کافی حتماً تست ها را با زمان بندی مناسب (در ابتدا حدود یک دقیقه و بیست ثانیه و با کاهش آن به مرور به یک دقیقه) خود را به سرعت معمول برسانید.
ریاضیات گسسته
ریاضیات گسسته که در دوره ی پیش دانشگاهی ارائه می گردد، شامل مطالبی جالب و متنوع و در عین حال متفاوت از آن چیزی است که تاکنون در ریاضیات ارائه شده است. انتخاب نام گسسته برای این کتاب از این جهت است که بر روی اعداد و کمیت های گسسته ای تکیه دارد. کمیت های گسسته در اصطلاح کمیت هایی هستند که شامل واحدهای مستقل و جدا از هم می باشند. برای مثال برای تعیین تعداد نفرات ساکن در یک ساختمان هرگز از عدد 5/43 استفاده نمی کنیم، بلکه این تعداد یا 43 است یا 44 و یا 5/43 معنا ندارد. اما 5/3 متر پارچه دارای مفهوم و معنی است و این نشان دهنده ی این است که «متر» کمیت گسسته نیست.
پیش از مطالعه ی فصول، احتمال و ترکیبات در کتاب گسسته، حتماً به کتاب جبر و احتمال مراجعه کنید، زیرا در کتاب گسسته اشاره ای به مطالب پایه ای نشده و تنها به ادامه ی آن ها پرداخته است.
به شما پیشنهاد می شود قبل از این که به سراغ تست ها بروید حتماً تعدادی مسائل تشریحی حل نمایید. اهمیت این تمرین در بخش نظریه ی اعداد و احتمال بیش تر از قسمت های دیگر است. اما در بخش گراف بیش تر به حل تست بپردازید تا از این طریق به مهارت کافی دست یابید. در این بخش از روش شهودی و رسم شکل نیز بهره ببرید. البته لازم به ذکر است به علت گستردگی موضوعات این کتاب، در آزمون سراسری در اکثر سال ها قالب های مشخصی در طراحی سوالات در نظر گرفته شده است. بدین معنا که ساختار سوالات در سال های مختلف به هم شبیه است. از این رو، حل سوالات کنکور سال های گذشته اهمیت ویژه ای دارد و علاوه بر آشنا کردن شما با ساختار سوالات شیوه ی مطالعه ی شما را نیز اصلاح می کند.
این درس در سال های اخیر وارد مباحث نظام آموزشی کشور شده است که ترکیبی از مباحث ریاضیات جدید و هندسه ی نظام قدیم است و همان طور که می دانید با حذف این کتب از نظام آموزشی، نقص هایی در زمینه ی طراح بعضی از مباحث گسسته ایجاد شده که دانش آموز باید از طریق تلاش در یادگیری مفهومی مطالب بر این مشکل فائق آید. پایه ی برخی از مباحث این درس در سال سوم و مربوط به درس جبر و احتمال می باشد. از آن جمله بخش های احتمال و ترکیبات، که لازم است حتماً قبل از مطالعه ی این مباحث در کتاب گسسته، به مطالعه ی این مباحث در کتاب جبر و احتمال بپردازید. به شما پیشنهاد می شود بعد از مطالعه ی دقیق مباحث کتاب و جزوات درسی تان به سراغ سوالات تشریحی ساده یا مسائل کتاب درسی بروید تا از طریق حل این مسائل با فرمول ها و عناوین مهم طرح شده ارتباط بیش تری برقرار سازید، سپس به سراغ تست های در حد و اندازه ی تست های کنکور بروید و بعد از تعمین و تسلط کافی در صورت تمایل به سراغ سوالات دشوارتر بروید.
البته لازم به ذکر است به علت گستردگی موضوعات این کتاب، در آزمون کنکور سراسری در اکثر سال ها قالب های مشخصی در طراحی سؤالات درنظر گرفته شده که شما می توانید با تمرین و ممارست کافی در سؤالات کنکور و سؤالات مشابه آن به مهارت کافی دست یابید
هندسه تحلیلی و جبر خطی
این دروس حدود 20% پرسش های کنکور را به خود اختصاص داده است . در این میان 60 درصد پرسش ها از هندسه تحلیلی و جبرخطی و مابقی از هندسه 1 و 2 و هندسه ی فضایی می باشد.
برای نتیجه گیری بهتر در هندسه 1و2 (به خصوص بخش فضایی هندسه2) فهرستی از قضایا و صورت تمرینات مهم کتاب درسی تهیه نمایید و آن را در دراز مدت چندین مرتبه مرور کنید، از این طریق شما در حل تست هایی که صرفاً به تعریق یک قضیه اشاره دارد، تبحر کافی را به دست خواهید آورد.
معمولاً تست های هندسه تحلیلی در یک قالب مشخص می باشند، در هر بخش به خصوص مبحث خط و صفحه درک تمام قضایا و نکات (و نه صرفاً حفظ آنها) الزامی است . علاوه بر این، باید بدانید که کاربرد این قضایا چیست و از چگونگی استفاده ی آن ها در حل تست ها مطلع شوید. توجه داشته باشید که برخی از تست های هندسه وقت گیر هستند و تنها درصورت داشتن وقت کافی باید به حل آن ها بپردازید.
فیزیک
درس فیزیک در کنکور رشته ی علوم ریاضی پس از درس ریاضیات دارای بالاترین ضریب می باشد. اگر قصد قبولی در یک رشته ی مهندسی و در یک دانشگاه خوب را دارید، به این درس توجه زیادی داشته باشید و خود را برای درصد بالایی در این درس (بالاتر از 70) آماده کنید.
درس فیزیک برعکس ظاهر سختی که دارد، اگر با آن همراه شوید و در هنگام مطالعه به مفاهیم آن توجه کنید، برای شما جزو دروس شیرین و به یادماندنی خواهد شد.
یک توصیه ی مهم: در درس فیزیک به جای مطالعه به ترتیب فیزیک 1- 2- 3 و پیش دانشگاهی 1- 2 مباحث را موضوعی مطالعه کنید مثلاً وقتی می خواهید بحث مکانیک را بخوانید ابتدا به سراغ فیزیک (2) بروید و مبحث مکانیک را در آنجا بخوانید و مسائل مربوط به آن را حل کنید و سپس مبحث مکانیک را در فیزیک پیش دانشگاهی1 مطالعه کنید. با این کار هم در زمان صرفه جویی کرده اید و هم به علت اینکه مباحث پایه ای را خوانده اید در بحث جدید نیز یادگیری بیشتری خواهید داشت .
اساس کار خود را در مطالعه ی درس فیزیک بر روی کتاب درسی و موضوعات مطرح شده درآن بگذارید و سپس در صورت لزوم به جزوات دیگر مراجعه کنید.
در حال حاضر پرسش های این درس به سمت مفهومی شدن پیش می رود. قبلاً برای تسلط بر فصل حرکت شناسی در مبحث مکانیک یک دانش آموز می بایستی حداقل 30 تا40 نکته ی کنکوری که اغلب هم خارج از کتاب درسی بودند، حفظ می کرد؛ ولی اکنون احاطه بر مطلب درسی به اضافه چند نکته ی اساسی ، راه گشا می باشد. البته منظور این نیست که نکات و فرمول های تستی را یاد نگیرید، بلکه شما باید ابتدا مطالب را به صورت مفهومی یاد گرفته و سپس نکات تستی را استفاده کنید. علاوه بر این اگر نگاهی گذرا به پرسش های فیزیک در سال های گذشته داشته باشید، خواهید دید که اکثر پرسش های این درس تکراری هستند، یعنی چیزی حدود 70 الی80 درصد این پرسش ها مشابه پرسش های کنکور سال های قبل می باشد. پس حتماً بررسی تست های کنکور سال های قبل را در این درس در برنامه ی خود بگنجانید.
نکته ی دیگر توجه به مبحث مکانیک است که این بحث 20 الی 25 درصد پرسش ها را به خود اختصاص داده است . در مکانیک برای یادگیری بهتر، تا می توانید تست های متنوع و مسائل مختلف را که در سطح کتاب درسی است ، حل کنید.
* به این نکته نیز در حل تست ها در کنکور دقت داشته باشید که واحدها در سیستم SI می باشد، پس بهتر است قبل از شروع مبحث فشار و مکانیک، موضوع فیزیک و اندازه گیری را کاملاً یاد بگیرید. مثلاً تقریباً هر دو سال یک بار یک تست از چگالی می آید که منظور از طرح این تست در کنکور تبدیل واحدها در آن می باشد. در این درس نیز مرور را فراموش نکنید و هر چند وقت یک بار (طبق برنامه ی مرورها) به مباحثی که قبلاً خوانده اید، باز گردید و آن ها را مرور کنید تا مطالب یادآوری شوند.
بنابراین در خواندن درس فیزیک به 3 نکته ی زیر توجه داشته باشید:
1- از درک عمیق و مفهومی فیزیک غافل نشوید و هرگز یک مفهوم فیزیک را با ژرفایی که دارد، در حد یک تعریف خشک پایین نیاورید.
2- پس از مطالعه ی هر بخش از کتاب به صورتی که در بالا آمد، ابتدا مسائل و تمرین های مربوط به آن را حل کنید و وقتی به آن ها احاطه کافی یافتید، به سراغ تست بروید. بنابراین در دروس ریاضی و فیزیک توجه داشته باشید:
مطالعه ی مفهومی و دقیق افزایش توانایی در حل مسائل و تمرین ها مرور
3- پس از هر بار خواندن از نکات و فرمول های مهم یادداشت برداری کنید و برای مرور از این یادداشت ها استفاده کنید.
شیمی
درس شیمی در کنکور از دروسی است که دانش آموزان رشته ریاضی کمتر به آن اهمیت می دهند و معمولاً درصد کمی در این درس به دست میآورند زیرا بر این باورند که این درس در موفقیت آنها در رشته های مهندسی تأثیر چندانی ندارد. البته این امر تا حدودی در چند سال گذشته با افزایش ضریب این درس در کنکور رفع شده است . علاوه بر این با توجه به اینکه اکثر دانش آموزان رشته ریاضی در این درس درصد بالایی نمی زنند از انحراف معیار بسیار بالایی برخوردار می باشد. به این نکته توجه داشته باشید که شیمی در کنکور معجزه می کند مخصوصاً اگر درصدی بالای 70-80 درصد را کسب کنید.
در درس شیمی توجه به شیمی پایه بسیار الزامی است و در کنکور نیز بخشی از تست ها از شیمی 2 و 3 مطرح می شوند. معمولاً دانش آموزان رشته ریاضی ، شیمی را جزو درس های حفظ کردنی قرار می دهند ولی باید به این امر توجه داشته باشند که اکثر مطالب شیمی مفهومی است و تا به این مفاهیم احاطه کافی نیابند، مطالب حفظی کمک چندانی به آنها نمی کند.
برای حفظ کردن مطالب حفظی که گاهاً پایه ای می باشند، استفاده از فیش برداری و مرور آنها بسیار مفید است .
توجه داشته باشید که کسب درصد بالا در این درس می تواند جبران کننده دروس ریاضی و فیزیک باشد. اگر می خواهید در رشته های مهندسی و در یک دانشگاه خوب قبول شوید کسب درصد بالای 70 الزامی به نظر می رسد و برای کسب رتبه های عالی درصد بالای 85 مناسب است .
در این درس مطالعه ی دقیق کتاب درسی الزامی است . مطالب این درس را خیلی دقیق بخوانید. توجه به اشکال ، زیرنویس ها و نمودارها و.... شما را در درک مفاهیم درسی و درنتیجه در تست زنی بهتر کمک می کند.
به خاطر فرّار بودن مباحث این درس سعی کنید مرورهای مرتب را در برنامه ی خود قرار دهید.
در درس شیمی توجه به خواص فلزات ، نافلزات و خواص و ویژگیهای مولکولها، عناصر و ترکیبات آنها و رفتارهای غیرعادی عناصر، همچنین توجه به پیوندها و آزمایش ها و واکنش های شیمیایی بسیار مهم است .
علاوه بر مطلب بالا شناخت کلی از جدول مندلیف و درک درست گروهها و دوره ها لازم است و شما باید کاملاً به جدول مندلیف تسلط داشته باشید. گروههای مهم مانند گروه اوّل دوم، هفتم و هشتم را با توجه به عناصر و خواص گروه به خاطر بسپارید. یکی از راههای کسب این شناخت کلی مراجعه ی مکرر به جدول در سال های قبل از کنکور می باشد. در شیمی نیز از یادیارها می توانید استفاده های زیادی بکنید. مثلاً
I ) اکسید و هیدروکسید عناصر سارق (حروف اوّل سرب، آلومینیوم، روی، قلع ) آمفوتر هستند یعنی دربرابر بازها خاصیت اسیدی و دربرابر اسیدها خاصیت و خصلت بازی دارند.
II ) سولفات های کاسب (حرف اوّل کلسیم ، استرانسیم ، سرب ، باریم ) رسوب کننده هستند یعنی انحلال پذیری آنها در آب خیلی کم است .
III ) عناصر پتاس بژ (حرف اوّل پلونیم، تلور، آرسنیک، سیلیسیم، بور، ژرمانیم ) عناصر شبه فلز در جدول تناوبی می باشند.
IV ) و یا عناصر گروه سوم را از پایین به بالا می توان توسط جمله ی زیر به خاطر بسپارید:
V ) و یا عناصر گروه دوم را توسط کلمه ی مخفف بم کاسبر (حروف اول بریلیم، منیزیم، کلسیم، استرانسیم، باریم، رادیم ) می توانید به خاطر بسپارید.
دروس اختصاصی گروه علوم تجربی
زیست شناسی
درس زیست شناسی به خاطر دارا بودن بالاترین ضریب (ضریب 12) در کنکور سراسری گروه علوم تجربی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و نقش مهم و کلیدی را در ورود شما به دانشگاه به عهده دارد.
اگر تصمیم دارید در یکی از رشته های خوب رشته ی علوم تجربی مانند پزشکی ، دندانپزشکی ، داروسازی و... قبول شوید، باید در این درس درصدی بالاتر از 80-85 درصد را کسب کنید.
به خاطر تأثیر مهمی که این درس در کنکور دارد، معمولاً دانش آموزان این درس را خیلی خوب مطالعه می کنند. نکته ی مهمی که شما در هنگام مطالعه ی این درس باید به آن توجه داشته باشید مرور است . این درس ، درسی نیست که با یک بار خواندن بتوانید در آن درصد بالایی کسب کنید بنابراین مرورهای متوالی از این درس را در برنامه ی خود قرار دهید. برای کسب یک رتبه ی زیر 1000 مطالعه ی مستمر و حداقل روزانه 2 ساعت الزامی به نظر می رسد.
در هنگام مطالعه ی این درس ، کتاب درسی به عنوان بهترین مرجع مطالعه می باشد، منظور از مرور های متوالی و مطالعه ی مستمر، خواندن طوطی وار مطالب و تنها حفظ کردن آن ها نمی باشد، شما باید برای یادگیری عمیق مطالب از شیوه های صحیح مطالعه استفاده کنید. دقت کنیدکه شیوه ی مطالعه و یاد گرفتن از خود مطالعه مهم تر می باشد. استفاده از روش SQ4R (پس ختام ) می تواند خیلی مؤثر باشد، مطالعه ی اجمالی اوّلیه در شکل گیری یک ذهنیت کلی به شما کمک می کند. در هنگام مطالعه از هیچ قسمت کتاب غافل نشوید و مطالب آن را خط به خط و با دقت بخوانید و زیر مطالب مهم آن خط بکشید (یا این کار را با ماژیک علامت زن انجام دهید.) به نمودارها و شکل ها دقت کافی داشته باشید. از حاشیه نویسی در این درس استفاده کنید و همچنین از مطالب خوانده شده ، خلاصه نویسی به عمل آورید و مطالب خلاصه شده را به صورت نمودار درآورید و آنها را دسته بندی کنید. برای حفظ مطالب آن از بحث یادیارها که در فصل دوم مطرح شده استفاده کنید و با خلاقیت ، مطالب را در قالب نمودارها و یادیارها و... فرا بگیرید.
در هنگام مطالعه ی فصل های جدید، مطالب فصل قبل را از روی خلاصه های خود بخوانید تا آنها را فراموش نکنید و بازهم تکرار می کنم : «این درس را چندین بار به طور جدی و فعال مرور کنید.»
با توجه به تغییرات کتاب های زیست شناسی نسبت به سال های گذشته ، دیگر نمی توان به کتاب زیست پایه ی خاصی (مثلاً پیش دانشگاهی) اهمیت بیش تر دارد. اولاً مطالب کتاب های زیست بسیار به هم پیوسته می باشند و برای یادگیری مطالب لازم است تمامی کتاب های زیست را (دوم، سوم، پیش دانشگاهی) به دقت مطالعه کرد و ثانیاً برخلاف سال های گذشته دیگر سهم پایه ی خاصی در پرسش های کنکور بیش تر از پایه ی دیگر نیست و می توان گفت تقریباً تعداد پرسش های برابری از هر سه پایه مطرح می شود.
در این درس بررسی تست های سال های قبل کنکور سراسری و دانشگاه آزاد بسیار مهم است . تقریباً نیمی از پرسش ها در این درس در سال های قبل به نحوی آمده است . (مثلاً به صورت پرسش های مشابه ) که این امر خود اهمیت مرور و بررسی تست های سال های اخیر آزمون سراسری را در این درس نشان می دهد.
شیمی
با توجه به ضریبی که این درس در کنکور سراسری دارد (ضریب 9) یکی از بااهمیت ترین دروس اختصاصی گروه علوم تجربی است (یعنی بعد از زیست شناسی مهم ترین درس به حساب میآید.) قبولی در رشته پزشکی بدون کسب یک نمره ی بالا در این درس امکان ندارد. درصد این درس جبران کننده دروس فیزیک و ریاضی است . برای کسب یک نمره ی خوب علاوه بر جزوات اساتید حتماً کتاب درسی را نیز بادقت مطالعه کنید و از حل و توجه به تمرینات هر فصل نیز غافل نشوید. دقت داشته باشید برای کسب رتبه ی زیر 2000 باید حداقل 70 درصد و برای کسب رتبه های سه رقمی (زیر 1000) نیاز به درصد بالای 80 دارید. با نگاهی گذرا به درصدهای کسب شده در این درس توسط دانش آموزان رشته تجربی متوجه خواهید شد این درس دارای میانگین بالایی است بنابراین سعی کنید از هم قطارهای خود عقب نمانید.
برای مطالعه ی مؤثر این درس به نکاتی که در شیمی رشته ریاضی توضیح دادیم دقت کنید. البته به این نکته نیز توجه داشته باشید که پرسش ها ی شیمی رشته تجربی سخت تر از پرسش های شیمی رشته ریاضی می باشد.
ریاضی
برخلاف تصور اکثر دانش آموزان رشته ی علوم تجربی این درس از اهمیت زیادی در کنکور برخوردار است . معمولاً دانش آموزان رشته ی علوم تجربی اعتقاد دارند درس ریاضیات با ضریب 6 در کنار دروسی مانند زیست شناسی که ضریب 12 و شیمی که ضریب 9 دارد از اهمیت کمی برخوردار است . سخت بودن این درس برای دانش آموزان رشته تجربی این مسأله را تشدید می کند.
باید دقت داشته باشید از لحاظ محاسباتی که برای تعیین نمره تراز صورت می گیرد، ارزش یک تست زیست شناسی به خاطر درصد آن به اندازه ی ارزش دو تست ریاضی [ به دلیل انحراف معیار بالای این درس ] نمی باشد. سعی کنید این تصور غلط را از ذهن خودتان دور کنید.
این درس در کنکور از اهمیت خاصی برخوردار است و درست مانند درس عربی در دروس عمومی ، دارای انحراف معیار بسیار بالایی است . اگر می خواهید در رشته ی پزشکی قبول شوید و یا اگر تصمیم دارید رتبه ی بسیار خوبی را کسب کنید باید در درس ریاضی نیز نمره ی بالایی کسب کنید. درصد درس ریاضی در گروه علوم تجربی ، تعیین کننده شهر و دانشگاه است . کسب یک درصد خوب مثلاً 50 درصد یا کسب یک درصد خیلی خوب مثلاً بالای 80 درصد معجزه می کند و به شما در کسب رتبه های زیر 1000 و یا در مورد دوم برای کسب رتبه های دو رقمی کمک فراوانی می کند.
در هنگام مطالعه ی این درس دقت داشته باشید که حل تمرین ها و مسائل ، بسیار مفید و ضروری است . برخی از دانش آموزان تجربی این درس را مانند زیست شناسی مطالعه می کنند، که این کار بسیار اشتباه می باشد. در درس ریاضی پس از مطالعه ی دقیق درس از مسائل حل شده شروع کنید و باحل مجدد آنها، بدون رجوع به کتاب کار را ادامه دهید. سپس مسائل کتاب و یا جزوه درسی تان را با دقت حل کنید و پس از آن که به درس و مسائل احاطه پیدا کردید به سراغ تست بروید. مرور این درس را نیز در برنامه ی درسی خودتان بگنجانید و مطابق برنامه ی مرورها به درس های قبلی بازگشته و آنها را مرور کنید تا دچار فراموشی نشوید.
برخی از دانش آموزان در حل مسائل و تست ها کار را تا اواسط حل ادامه می دهند و سپس به هوای آنکه این تست را فرا گرفته اند، حل مسأله یا تست را رها کرده و به سراغ تست بعدی می روند. اگر می خواهید در کنکور دچار مشکل نشوید این کار را نکنید و مسأله را تا رسیدن به جواب نهایی دنبال کنید. این کار علاوه بر افزایش سرعت و دقت عمل شما در کنکور باعث افزایش توانایی حل مسأله می گردد.
در هنگام پاسخگویی به سؤالات تجربی اکثر دانش آموزان از درس زیست شناسی شروع می کنند و پس از پاسخگویی به شیمی و فیزیک و در آخرِ کار هنگامی که ذهن آنها خسته شده است به سراغ سخت ترین تست ها در این درس می روند.
در این درس معمولاً حدود 8-10 تست بسیار ساده طرح می شوند. پیشنهاد می شود اگر این درس را خوب مطالعه کرده اید در ابتدا به سراغ این 8-10 تست بروید و آنها را در فرصتی حدود 20 دقیقه حل کنید از زمان 35 دقیقه ی ریاضی هنوز 15 دقیقه باقی است .
پاسخگویی صحیح به این 8 الی 10 تست درصدی بین 25 تا 5/33 را برای شما به همراه دارد که یک درصد پایه ای و مناسب برای شما با توجه به زمان حل آنها می باشد. سپس به سراغ تست های زیست شناسی ، شیمی و فیزیک بروید و آنها را بادقت حل کنید. اگر فرصت اضافی داشتید به سراغ بقیه ی تست های ریاضی بروید.
البته شما باید نحوه ی پاسخ گویی به دروس مختلف را در آزمون های آزمایشی (قبل از کنکور) امتحان کرده و بهترین شیوه ی پاسخ گویی متناسب با ویژگی های تحصیلی و فردی خودتان را انتخاب کنید.
درصورتی که دانش آموز ضعیفی در این درس هستید، این درس را رها نکنید. حداقل مباحثی را که آنها را راحت تر یاد می گیرید و یا مباحثی که سؤال خیز هستند (با مشورت معلم ریاضی تان ) انتخاب کنید و در آنها به یادگیری در حد تسلط برسید و در کنکور سعی کنید به سراغ آنها رفته و حداقل به تست های ساده پاسخ دهید.
فیزیک
در این درس دانش آموزان رشته ی تجربی دارای میانگین درصدی پایین تر از زیست شناسی و شیمی می باشند. این درس نیز به دلیل ضریبی که دارد در رشته ی تجربی از اهمیت خاصی برخودار است و کسب یک درصد بالا می تواند بسیار حائز اهمیت باشد.
توضیحات مربوط به مطالعه ی این درس در یک توصیه ی مهم در درس فیزیک رشته ریاضی آمده است . همانطور که در آنجا بیان شد، تسلط بر مفاهیم ، حل مسائل ، حل تست ها از جمله تست های آزمونهای سراسری و دانشگاه آزاد و همچنین مرور، بسیار مهم است . برای آشنایی بیش تر بخش ذکر شده را مطالعه کنید.
حتی اگر دانش آموز ضعیفی در این درس هستید، حتماً سعی کنید که این درس را در برنامه ی درسی خود بگنجانید یا حداقل مباحثی را که راحت تر یاد می گیرید، حتماً بخوانید. چنان چه احساس می کنید به تمامی مباحث به یک اندازه تسلط دارید، بهتر است که مطالب ر ابه ترتیب زیر مطالعه کنید: 1- نور 2- فشار 3- گرما و ترمودینامیک 4- مکانیک 5- الکتریسته 6- مو
زمین شناسی
این درس در برخی از رشته ها مانند زمین شناسی و شیمی و... دارای ضریب هستند و برای بقیه ی رشته ها دارای ضریب صفر است . به این دلیل اکثر دانش آموزان از مطالعه ی این درس و پاسخ دادن به سوالات زمین شناسی صرف نظر می کنند. اما باید توجه داشته باشید که کسب یک نمره ی متوسط یا بالا تاثیر زیادی در رتبه ی کشوری شما می گذارد و قبول شدن در رشته هایی که به صورت کشوری در آن ها گزینش صورت می گیرد، متاثر از رتبه ی کشور شما خواهد بود. شما می توانید با گنجاندن مطالعه ی این درس در برنامه ی درسی خود حتی در سه یا دو ماه قبل از آزمون و پاسخ دان به پرسش های این درس رتبه ی کشوری بهتری کسب کنید. در بحث روش های مطالعه ی این درس به مباحث مطرح شده در درس زیست شناسی مراجعه کنید. (زیرا روش های مطالعه ی این دو درس بسیار شبیه به هم هستند.)
دروس علوم انسانی
به قول سقراط «فقط نهایت جهل یا نهایت هوشمندی می تواند در مقابل تغییر مقاومت کند» پس عزیزان تا چراغ کنکور سبز است سعی کنید با قایق خویش از این مسیر رنگی عبور کنید.
همیشه تعداد داوطلبان انسانی بیش از سایر گروه هاست و برعکس، پذیرش دانشگاه ها، کم تر از سایر گروه ها می باشد. ولی با این وصف، اگر کسی آگاهانه و هدف مند در جریان کنکور قرار گیرد می تواند نتیجه ی مطلوبی بگیرد، حتی اگر آن شخص، از جمله ی دانش آموزان ضعیف و متوسط باشد؛ زیرا بر خلاف گروه های ریاضی و تجربی، در گروه انسانی، داوطلب می تواند با درک موقعیت خود و شرایط موجود کنکور انسانی و در نظر گرفتن نقاط ضعف و قوت آن، گام های خود را محکم تر و موثرتر بردارد. به عنوان نمونه در سال های اخیر، دانش آموزی داشتیم که معدل دیپلم او 57/10 بود و از مدرسه نیز اخراج شده بود ولی با انگیزه ی بسیار خوب و با تلاشی هدف مند به نتیجه رسید و نفر اول کنکور شد: "به عمل کار برآید"
* عمیق خواندن بعضی دروس به جای خواندن همه ی درس ها
تجربه ثابت کرده است، آن هایی که از 100% مطالب درسی و کتاب ها را با عمق 75% می خوانند به مراتب کم تر از داوطلبانی نتیجه می گیرند که 75% مطالب را با عمق 100% می خوانند.
* «ترک کردن عادت های بد»
شاید داوطلب، یک یا چند عادت مطالعاتی بد داشته باشد که باید به تدریج بتواند آنها را محدود یا حذف کند. مثل:
1-مطالعه ی پیوسته ی یک درس یا کتاب در یک روز: این روش مخصوصاً برای کسی که چند روز دیگر همه ی دروس را باید در زمان محدودی پاسخ دهد، خوب نبوده و آزار دهنده خواهد بود.
2- عادت به شب خوانی: الان زمانی است که باید از همه ی فرصت ها استفاده ی مناسب کرد ولی نیاز به خوابیدن و استراحت، نباید فدای مطالعه ی فشرده ی پیش از کنکور شود.
3- عادت به مطالعه در فضای آرام: شاید محل و زمان برگزاری آزمون شما، زیاد آرام و مناسب نباشد و این عادت قبلی و وسواس درباره ی آرامش محل مطالعه و آزمون، مانع رسیدن به نتیجه ی مطلوب شود.
4- عادت های اجرایی: بد خواندن پرسش ها یا گزینهها، بی دقتی در محاسبات ساده (بی توجهی به مثبت یا منفی بودن عدد، عددگذاری اشتباه در فرمول ها)، بی توجهی به فعل منفی جملهی پرسش ( است / نیست، دارد / ندارد، فاقد است/ واجد نیست) عدم توجه به شماره ی پرسش در برگه ی پاسخ نامه ی پرسش ها.
نکته ی 1: در سال های اخیر، داوطلب باید شمار ه ی گروه آزمون خود را در برگه ی پاسخ نامه بر اساس برگه ی پرسش ها، مشخص کند مثلاً آزمون ، ، ، ، یا . بعضی داوطلبان این امر را فراموش میکنند.
نکته ی 2: اگر تا الان درس تاریخ و جغرافیا را مطالعه ی دقیق نکرده اید ولی جزو داوطلبانی هستید که در آزمون های جامع بیشتر از 80% پرسش ها را پاسخگو هستید، حتماً به این درس ها بپردازید، در غیر این صورت، توصیه نمیشود.
روش های تقویت تمرکز حواس و جلوگیری از حواس پرتی
انسان، به سبب ویژگی های بی نظیرش در میان همه موجودات، عنوان اشرف مخلوقات را به خود اختصاص داده است. او استعداد خاص تفکر و یادگیری دارد که به او اجازه می دهد اعمال خاص انجام دهد. نتایج اعمالش را پیش بینی و ارزیابی کند. تغییر و تحولات گوناگون و سریعی را در عرصه علم و فناوری به وجود آورد. آن چنان که به قول تافلر دنیا را به دهکده ای تبدیل کند که اطلاعات را در سریع ترین زمان ممکن از قاره ای به قاره دیگر انتقال دهد.
بنابراین بر اثر پیشرفت سریع و غیر قابل انتظاری که در قلمرو دانش و فناوری طی چند قرن اخیر نصیب انسان شده است حجم اطلاعات و دانسته های بشری روز به روز به طور سر سام آوری در حال افزایش است. بر دانش آموزان و دانشجویان لازم است که هرچه سریعتر خود را با این تغییر و تحولات همگام سازند. در این راستا، بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان کوشش زیاد می کنند. بسیار مطالعه می کنند اما به دلیل عدم توانایی در تمرکز حواس، هنگام مطالعه نمی توانند به نتیجه دلخواه دست یابند.
تمرکز در لغت یعنی تراکم ، فشردگی مجموعه، چکیده، تمرکز در اصطلاح یعنی حفظ و نگهداری توجه و تمرکز حواس، روی موضوعی معین، بدون تمرکز حواس، یادگیری مثمر ثمر نخواهد بود. بنابر این همه افراد توانایی تمرکز دارند و تمرکز نسبی است یعنی کسی نمی تواند ادعا کند کاملا حواس پرت است ویا همیشه تمرکز حواس دارد.
تمرکز گاهی ساده است و گاهی مشکل. تمرکز در موضوع هایی که نیاز به تفکرو تجزیه و تحلیل دارند مشکل و تمرکز در موضوع هایی که جنبه ی تفریحی و سرگرمی دارند، بسیار آسان است.
تمرکز حواس:
یعنی عوامل حواس پرتی را به حد اقل رساندن… تمرکز هر شخص به نسبت کاهش عوامل حواس پرتی او افزایش می یابد و بنا به تغییرات موقعیت ذهنی و محیطی او تغییر می کند. بیشتر افراد گمان می کنند که تمرکز یک امر ذاتی و تغییر آن ناممکن است، در حالی که تمرکز یک امر اکتسابی است و باید هر روز پرورش و جهت داده شود و هر کس با هوش عادی خود می تواند به آن دست یابد. پس برقراری تمرکز حواس به میزان کاهش عوامل حواس پرتی بستگی دارد. یعنی هر چه عوامل مزاحم و مخل تمرکز بیشتر باشند توانایی حفظ تمرکز حواس کمتر است و بر عکس. لذا حواس پرتی؛ یعنی خارج شدن از روند مطالعه یا جریان کاری و فرو رفتن در افکار و تخیلات و یا انجام کار دیگر.
منشاء حواس پراگندگی:حواس پرتی یا منشاء ذهنی و درونی دارد و یا منشاء بیرونی و محیطی
حواس پرتی درونی و ذهنی:
عبارت است از اشکالات فکری انسان و اندیشه هایی که موانعی بر سر راه توجه دقیق به مطالعه و تمرکز حواس ایجاد می کنند. این موقع شامل مواردی از قبیل: درد، رنج، غم وغصه ، نگرانی، گرسنگی و تشنگی ، سردی و گرمی ، ترس و خشم و شادی ، سردرد و … می باشد.
حواس پرتی بیرونی و محیطی:
آنچه که به محیط پیرامون فرد ارتباط پیدا می کند و یا تحریکات غیر عادی که توسط حواس مختلف انسان ایجاد می شوند مانند نور شدید و نور ضعیف، صداهای ناهنجار، روشن بودن رسانه ای صوتی و تصویری و نظایر این ها ممکن است فرایند تمرکز حواس را با اشکال مواجه کنند.
رهایی از حواس پرتی و ایجاد تمرکز حواس در افراد مختلف، متفاوت است و به حالت درونی، تجربه ها مکان و موقعیت آن ها بستگی دارد. برخی از افراد اظهار می دارند که من آدم کاملا حواس پرتی هستم و برخی دیگر می گویند نمی توانم تمرکز حواسم را به روی کاری حفظ کنم. در حالی که این تفکر غلط است و هیچ کس نباید خود را فردی کاملا حواس پرت یا فاقد تمرکز حواس بداند بلکه بهتر است وقتی که تمرکز حواس فردی دچار اختلال شد، بگوید در این لحظه و در محیط فعلی حواس پرتی من بیشتر و میزان تمرکزمن کمتر است. لذا حواس پرتی بیشتر علل درونی دارد و به طبیعت خود فرد، ویژگی ها، حالات روحی و روانی، و عادات فردی بستگی دارد.
بی شک حواس پرتی بیرونی آسانتر از عوامل حواس پرتی درونی بر طرف می شود . پس می توان بدون توجه به عوامل محیطی مانند: سرو صدای زیاد، شلوغ بودن محیط و حتا داخل مترو، سرویس و هنگام مسافرت تمرکز حواس خود را حفظ کرد. اما نمی توان در حال گرسنگی و یا تشنگی شدید، نگرانی و ناراحتی و دگرگونی فکر و اندیشه با تمرکز مطالعه کرد و یا کار دیگری را با تمرکز انجام داد و مطالعات و یا تجربیات زیادی این موضوع را تائید کرده است که یک انسان می تواند در محل پر سرو صدا و نا آرامی با تمرکز و توجه کافی مطالعه کند.
روشهای تقویت تمرکز حواس:
تمرکز حواس هنگام مطالعه کلید اصلی و اساسی درک و فهم مطالب است. و کلید اساسی تمرکز حواس استفاده از روش هایی است که باعث تقویت و پرورش ومهارت در برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می شوند. بنابراین بدون تمرکز حواس ممکن است درک و فهم مطلبی که فقط یک ساعت وقت لازم داشته باشد، ساعت ها وقت بگیرد اما به خوبی فهمیده نشود و امر مطالعه بی فایده است و اثر مثبتی نخواهد داشت. لذا کاربرد روش ها و فنونی که به خواننده کمک می کند تا هنگام مطالعه فعال باشد، تمرکز حواس را تقویت و مهارت فرد را در ایجاد تمرکز حواس هنگام مطالعه افزایش می دهد این روش ها عبارتند از:
1-آمادگی برای مطالعه:
برای شروع مطالعه، ابتدا بایستی خود را از جهات گوناگون آماده کرد، زیرا حداکثر آمادگی، مقدمه ای برای علاقمندی به مطالعه، ایجاد تمرکز حواس و یادگیری بهتر می باشد. منظور از آمادگی پیدایش تمام شرایطی است که شخصی را قادر می سازد تا با اطمینان به موفقیت و اعتماد به نفس، به تجربه خاصی بپردازد.
آمادگی بدنی:
به رشد و تکامل طبیعی بدن، تندرستی و نداشتن نقص های بدنی مربوط است. گاهی وجود بیماری هایی مانند زخم معده، میگرن، سردرد و نظایر این ها باعث از بین رفتن تمرکز حواس و مانع مطالعه فرد می شود و فرد تا به دست آوردن تندرستی کامل قادر به برقراری تمرکز حواس و مطالعه ثمر بخش نیست و انگیزه کافی هم برای مطالعه ندارد.
آمادگی ذهنی:
آمادگی ذهنی را می توان از خصوصیاتی نظیر رشد گویای سالم، قدرت تفسیر و تعبیر اشکال، توانایی درک همانندی ها و نا همانندی ها میان کلمات و … شناخت دانست.
آمادگی اجتماعی:
به ماهیت و وسعت تجارب فرد بستگی دارد که می توان آن را با تجربه و تحلیل زمینه خانه و خانوادگی، محیط وسیع اجتماعی که او در آن تجربه اندوخته است و تربیت پیشین او تعیین کرد.
آمادگی روانی:
آمادگی روانی به شکل پیچیده ای با رشد و تکامل بدنی، ذهنی و اجتماعی آمیخته است. خستگی، بی قراری، بی تابی، کوتاهی زمان، دقت نداشتن تمرکز در مطالعه، واکنش های منفی نسبت به خود و دیگران، ضعف اعتماد به نفس و نظایر آن ها همگی نشانه نبودن آمادگی روانی، بدنی، ذهنی و اجتماعی دانش آموزان و دانشجویان، اجرای برنامه های آموزشی، تمرکز حواس و فرایند یادگیری را آسان تر و مطلوب تر می کند.
2- داشتن علاقه به مطالعه:
مطالعه ثمر بخش از دو عامل متاثراست: یکی علاقه نسبت به مطالب خواندنی، دیگر کاربرد ماهرانه فنون مطالعه نسبت به مطلب خواندنی.
سبب می شود تا شخص به مطالعه بیشتر بپردازد، مطالعه بیشتر منجر به بهتر شدن فنون مطالعه می شود، کاربرد فنون بهتر، مطالعه را آسان تر، سریعتر و لذت بخش تر می سازد؛ در نتیجه علاقه خواننده نسبت به مطالعه افزایش می یابد.
پس تا زمانی که فرد تمایل یا علاقه به انجام کاری نداشته باشد نمی تواند برانگیخته شود. لذا وقتی خواننده به موضوعی علاقه مند می شود، خود به خود بر آن تمرکز می کند، بیشتر دقت می کند و به راحتی مطالب را به حافظه می سپارد و بعدا هم خیلی راحت به خاطر می آورد. پس ازعلاقه پیدا کردن نسبت به مطالب، گام بعدی تعیین هدف مطالعه است زیرا هدف زیر بنای انجام کاری است و به فعالیت انسان جهت و نیرو می دهد . هدف ارزشمند، فرد را به خواستن و طلب کردن وادار می کند و نیروی لازم را برای فعالیت در وی بوجود می آورد وسبب پیدایش تمرکز در او می شود. لذا هر فرد برای مطالعه باید هدف مشخصی داشته باشد.
« زیرا تعلیم و تربیت علم اهداف است و همه بر این باورند که بدون داشتن هدف، یادگیری کاری بس دشوار و غیر ممکن است»
همان طور که فرانکین معتقد است انسان بدون هدف مانند گلوله ای است که بدون هدف شلیک می شود. علاوه بر آن مطالعه بدون هدف یکی از عادات غلط مطالعه بشمار می رود.
3- تعیین زمان و مکان مطالعه:
یکی از راه های برقراری تمرکز حواس این است که مطالعه در آن ساعت از روز انجام گیرد که برای فرد مناسب تر است. اما تعیین مناسب ترین زمان برای مطالعه کاری دشوار است و به عادات فردی بستگی دارد. برخی افراد عادت دارند تا نیمه های شب بیدار بمانند و با استفاده از سکوت و آرامش شبانه با خیالی راحت و آسوده مطالعه کنند برخی دیگر عادت دارند شب زود بخوابند و صبح زود از خواب بیدار شوند وبه مطالعه بپردازند. با این توصیف تعیین زمان و مقدار مطالعه باعث آگاهی از تمام زمینه مطالعه، برقراری تمرکز حواس، عدم سردرگمی، جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی و فهم بهتر مطالب می شود.
والتر پارک در کتاب خود به نام « چگونه درس بخوانیم؟» چنین می نویسد: « موفقیت یا عدم موفقیت شما در تحصیلات دانشگاهی، مستقیما به این امر بستگی دارد که چگونه از وقت خود استفاده می کنید؟ موفقیت در دانشگاه و البته در مقاطع تحصیلی پایین تر نیز بستگی به استفاده اشتباه از زمان دارد .»
«محیط آشنای یک اتاق مشخص، در حین مطالعه موجب انصراف کمتر و تمرکز بیشتر حواس می شود ،زیرا لوازم آن اتاق هر روز پیش چشم شما است و کمتر توجهتان را به خود جلب می کند . به علاوه اگر هر روز به وقت مطالعه در اتاق معینی بودید کم کم ذهنتان عادت می کند که به محض رسیدن به آن اتاق آماده تمرکز حواس و فراگیری شود. »
بنابراین ثابت بودن مکان مطالعه و مشخص بودن آن به علت دسترسی به آن و فراهم بودن وسایل مورد نیاز از قبیل کتب درسی، دفاتر، کتاب لغت، خط کش، قلم و نظایر آن جهت مطالعه موجب تمرکز حواس بیشتر و آمادگی ذهنی هنگام مطالعه می شود.
پس یکی از بهترین راه های برقراری تمرکز اختصاص دادن یک اتاق مجهز به آنچه لازم دارید، در موقع مطالعه است. این اتاق خیلی زود مناسب تمرکز و یادگیریتان شده و کار شما را به طور خودکار راحت تر می کند و بعد برایتان یک عادت مفید می شود. « برای داشتن تمرکز به هنگام مطالعه ابتدا باید خود را از دنیای خارج جدا کنید و محیط مناسبی برای مطالعه بر گزینید. چنین محیطی باید آرام، روشن و دارای هوای مناسب باشد. هیچ چیز به اندازه سر و صدا، خسته کننده و مانع تمرکز حواس نیست. ایجاد محیط کار مناسب، به دلیل ایجاد آرامش و شرایط مناسب اهمیت دارد و زمینه ای است برای تمرکز و دقت».
3- یاد بگیر که بگویی «نه»:
« زمانیکه تصمیم گرفتید باید مطالعه کنید اما دوستان یا هم اتاقی های شما در خواست می کنند که دور هم جمع شوید ؛ هنر گفتن «نه» را در خود تقویت کنید. اگر این اراده در شما ضعیف است، می توانید روی در اتاق مطالعه خود بنویسید « مزاحم نشوید» اگر موفق نشدید می توانید کارهای دیگری انجام دهید که نشان دهد شما دوست ندارید که کسی باعث از هم گسیختن افکار شما شود».
4- ترک افکار منفی و داشتن افکار مثبت:
مطالعه عمیق و یادگیری ثمر بخش وقتی حاصل می شود که فرد تصور مثبتی از خود داشته باشد و به خود اعتماد کند. زیرا اعتماد به خود در موفقیت مؤثر است و مهارت را بیشتر و نیرو را افزایش داده و مغز را سالمتر می کند. وقتی می خواهید کاری انجام دهید از گفتن کلماتی همانند: نمی خواهم ، نمی دانم، نمی توانم بپرهیزید. جمله «این کار محال» است را از دفتر زندگی خود خط بزنید، ترس و بدگمانی و بی ارادگی را از ذهن خود دور کنید. هرگز به خویشتن اجازه ندهید که هیجانات و افکار منفی شما را در خود غرق سازد و تمرکز حواس شما را مختل کند.
اعتماد به نفس داشته باشید و پیوسته به نزد خود تکرار کنید که قادر به انجام کار هستم ، می توانم انجام دهم و باید انجام دهم . بدین طریق تفکر مثبت را در خود پرورش دهید. قوی بودن اعتماد به نفس احساس شعف و شادی را در شما بوجود می آورد و در حالت شادمانی از تمرکز حواس خوبی برخوردارید. بهتر فکر می کنید، بهتر مطالعه می کنید و نتیجه کارتان بهتر می شود.
مارگریت کوربت می نویسد « انسان در بحر اندیشه های خوشایند حافظه بهتری پیدا می کند و ذهن در حالت آرامی قرار می گیرد و میل به یادگیری را در خود بوجود می آورد» لذا خودپنداری مثبت مهمترین کمک برای تمرکز و یادگیری است. اگر بتوانیم تصورات غلط ومنفی را از ذهن خود دور نموده و تصورات مثبت را جایگزین کنیم ، می توانیم علاقه به مطالعه و یادگیری را در خود ایجاد کنیم چرا که علاقه به مطالعه شرایط اصلی و اساسی ایجاد تمرکز حواس به هنگام مطالعه است. آلفردآدلر روانشناس مشهور ، در دوره جوانی در درس ریاضی بسیار ضعیف بود. معلمش این موضوع را با والدینش در میان گذاشت آن ها باور کردند که آدلر در درس ریاضی ضعیف است، آدلر هم این موضوع را پذیرفته بود. یکی از روزها که معلم مسئله ای را روی تخته نوشته بود و شاگردان کلاس از حل مسئله عاجز مانده بودند، آدلر جواب مسئله را پیدا کرد ، پای تخته رفت و در میان حیرت همگان مسئله را حل کرد. فهمید که توانایی درک و فهم مطالب درس ریاضی را دارد، استعدادش را باور کرد، تصورات مثبت را جایگزین تصورات منفی کرد و از آن به بعد یکی از دانش آموزان ممتاز درس ریاضی شد.
5- طرح سئوال:
طرح سئوال یکی از شیوه های مطالعه دقیق و فعالانه است که در تمام اوقات مطالعه، مفید است. طرح سئوال پیش از مطالعه دقیق، فرد را وادار می کند تا به طور فعالانه و با تمرکز و دقت کافی و با انگیزه و علاقه به مطالعه بپردازد. طرح سئوال هنگام مطالعه یکی از روش هایی است که خواننده را فعال و به طور عمقی او را در گیر مطالعه می کند و سبب برانگیختن جدیت و تلاش وی به هنگام مطالعه می شود و فرد برای یافتن پاسخ به سئوالات بایستی تمرکز حواس خود را حفظ نماید، زیرا در هنگام مطالعه، نمی توان بدون تمرکز پاسخ سئوالات را پیدا کرد. بعد از خواندن مطالب با طرح سئوال می توان میزان فراگیری خود را ارزش یابی نموده و به نقاط قوت و ضعف خود پی برد و سبب ایجاد نظر انتقادی نسبت به مطالب در فرد می شود. خواننده در مطالعات بعدی برای از بین بردن نقاط ضعف خود با دقت و تمرکز بیشتری مطالعه می کند.
6- آگاهی از شیوه های صحیح مطالعه و یادگیری:
برخی از والدین به طور مدام به فرزندان خود می گویند درس بخوانید، مطالعه کنید، ولی هرگز نمی گویند چگونه مطالعه کنید و روش های صحیح مطالعه را نمی دانند.
بنابر این آگاهی از شیوه های صحیح مطالعه و یادگیری چون: تند خوانی ، عبارت خوانی، خواندن اجمالی ، خواندن تجسمی، و … به خواننده کمک می کند تا تمرکز حواس خود را هنگام مطالعه حفظ نمایند.
تند خوانی:
تند خوانی باعث توجه و تمرکز بیشتر و فهمیدن مطالب و در نتیجه باعث یادگیری بهتر می شود. فکر و ذهن ما قادر است هزاران کلمه را در دقیقه از خود عبور دهد ولی اگر سرعت مطالعه ما پائین باشد، ذهن وقت اضافی می آورد و ناچار به این شاخه وآن شاخه می پرد و در نتیجه حواس پرتی ایجاد می شود. اما مطالعه سریع و یا تند خوانی فرصت جولان به ذهن نمی دهد و سبب برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می شود.
عبارت خوانی:
عبارت خوانی یعنی خواندن عبارات و جملات به عوض خواندن کلمات.
عبارت خوانی به نوع دیگری به تمرکز حواس کمک می کند. از این طریق خواننده باید با سرعتی که نزدیک به سرعت اندیشیدن اوست، بخواند. اگر سرعت آنقدر کم باشد که ذهن از حالت فعال بودن باز بماند، احساس دلزدگی ایجاد می شود و چیزهای دیگری ذهن فرد را مشغول می کند و از روند مطالعه خارج می شود . بنابراین اگر سرعت خواندن با سرعت اندیشیدن هماهنگ باشد باعث افزایش تمرکز حواس می شود.
خواندن اجمالی:
روش خواندن اجمالی مبتنی است بر یک نمونه گیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزئیات، در این روش خواننده مطالب را سازمان بندی می کند، آن گاه هدف از مطالعه خود را مشخص نموده و مقدار زمان مطالعه و میزان دشواری کتاب را تخمین می زند و سپس از طریق سئوال کردن، کنجکاوی ، علاقه، دقت و تمرکز حواس فرد ، افزایش میابد.
خواندن تجسسی:
منظور از روش تجسسی طرح انواع سئوالات جزئی و کلی و مطالعه عمیق و اثر بخش در جهت دست یافتن به پاسخ این سئوالات است … کسی که به دنبال چیزی می گردد به احتمال بیشتری آن چیز را پیدا می کند لذا هدف خواندن تجسسی افزایش دامنه تمرکز و درک عمیق تر معانی است. به همین دلیل خواندن تجسسی تمرکز حواس و علاقه فرد را افزایش می دهد و به او کمک می کند تا مطالب دشوار را تجزیه و تحلیل نموده و آن ها را بهتر بفهمد. فهمیدن مطالب موجب تحکیم آن ها در حافظه می شود پس خواندن تجسسی برای غلبه بر تنبلی، حالت کسلی، پرتی حواس، از طریق تحریک حس کنجکاوی و شرکت فعالانه در مطالعه به کار می رود.
جدیت در مطالعه:
به محض نشستن پشت میز مطالعه خواندن را با جدیت شروع کنید، چرا که اگر سریع مشغول به کار مطالعه شوید، تمرکز حواس زود به دست می آید « این ضرب المثل چینی را به یاد داشته باشید که: فتح ستارگانی که هزاران فرسنگ از ما دور هستند با بر داشتن قدم اول امکان پذیر است» شک و تردید حاصلی جز حواس پرتی یا انحراف حواس و تسلیم به تخیلات واهی ندارد، اجازه ندهید چیزی جز مطالعه ذهن شما را مشغول کند. با خود تصمیم بگیرید تا مقدار زمانی را برای مطالعه مشخص کنید و خود را به مدت زمانی خاص محدود کنید. در این زمان از مطالعه دست نکشید، به مطالعه ادامه دهید، اما زمان مطالعه را طولانی نکنید بیهوده وسواس به خرج ندهید، بهانه تراشی نکنید به خود تلقین کنید که فرد با اراده ای هستید و می توانید هر درسی را به خوبی یاد بگیرید. جدی باشید و با علاقه و انگیزه مطالعه کنید تا هنگام مطالعه دچار حواس پرتی نشوید.
استفاده از رهنما:
یکی از شیوه های برقراری تمرکز حواس، استفاده از یک رهنما چون ؛ انگشت سبابه، مداد و … به هنگام مطالعه است. زیرا استفاده از یک رهنما هنگام مطالعه باعث تمرکز حواس بهتر، افزایش سرعت مطالعه، عادت به روان خواندن، جلوگیری از برگشت دوباره خوانی و اتلاف وقت و جلوگیری از خستگی چشم و ذهن می شود.
خط کشیدن زیر مطالب مهم:
استفاده از این روش یکی از شایعترین راهبردی است که اغلب دانش آموزان و دانشجویان از آن استفاده می کنند.
لذا هنگام مطالعه باید با استفاده از یک مداد، ایده ها و مطالب مهم و اساسی را علامتگذاری نمود. زیرا برای مشخص نمودن ایده ها و مطالب مهم و اساسی و خط کشیدن زیر آن ها لازم است با تمرکز حواس و دقت خاصی به مطالعه مشغول شد. پس خط کشیدن زیر مطالب مهم باعث برقراری تمرکز حواس و جلوگیری از حواس پرتی می شود.
یاداشت برداری هنگام مطالعه:
یاداشت برداری نوعی تکرار درس است که هم سبب تمرکز حواس و هم موجب بیشتر به خاطر سپردن مطالب می شود. یاداشت برداری خوب، کاری جدی و فعال است که با اندیشیدن ملازمه دارد، لذا برای یاداشت برداری باید هنگام مطالعه فعال بود و لازمه فعال بودن، داشتن تمرکز حواس است و برای برقراری تمرکز حواس جهت نوشتن، هماهنگی چشم و مغز به منزله نوعی یادگیری تجسمی چند بعدی با قدرتی بی نظیر است که تمرکز حواس را تقویت نموده و فهم مطالب و سرعت یادگیری را افزایش می دهد.
پیشنهادات:
1- سعی کنید با ایجاد انگیزه های نیرومند و در نظر گرفتن اهدافی که برایتان مهم و جالب توجه است نسبت به مطالعه در خود شوق و علاقه ایجاد کنید. زیرا علاقه داشتن نسبت به موضوعی سبب تمرکز حواس در هنگام مطالعه آن موضوع می شود.
2- موقعیت هایی که نمی توانید در آن ها تمرکز حواس داشته باشید، تجزیه و تحلیل کنید، احساسات خود را مورد بررسی قرار دهید و بدانید که چه عواملی افکار شما را دگرگون می کنند. افکار منفی و بیمارگونه را از خود دور کنید و هر موقعیت را تا حدی که می توانید به طور منطقی تعبیر و تفسیر کنید.
3- موضوع های مطالعاتی خود را تقسیم بندی کنید یعنی هر موضوعی را که می خواهید مطالعه کنید، آن را به قسمت های کوچکتر تقسیم کرده و به تدریج در زمانهای مختلفی آن ها را مطالعه کنید.
4- هر وقت مصمم شدید مطالعه کنید یا کار دیگری انجام دهید، بکوشید بر عزم خود پا بر جا باشید تا آن کار را به اتمام برسانید .
5- زمان های مطالعه خود را با فعالیت های متنوع تقسیم نمائید تا این که بتوانید تمرکز حواس خود را برای مدت زمان طولانی تری حفظ کنید و مطالعه را در آن ساعت از روز انجام دهید که برای شما مناسب تر است.
استفاده از یک استراحت کوتاه در هر ساعت، انرژی لازم برای حفظ تمرکز حواس را برای مدت زمانی طولانی تر در اختیار فرد می گذارد.
6- هرکاری به جای خویش نیکوست پس برنامه مطالعاتی داشته باشید و برای هر کاری وقت به خصوص تعیین کنید.
7- با آگاهی ازفنون مطالعه و بکارگیری آن ها در هنگام مطالعه در خود ایجاد تمرکز کنید زیرا کاربرد فنونی که خواننده را در عمل مطالعه فعال می سازد، کلید اساسی ایجاد تمرکز است.
8- به جای این که بکوشید دنیای خارج را تغییر دهید، خود را تغییر دهید و لازم نیست که دیگران و یا رفتار آن ها را مطابق دلخواه خویش تغییر دهید.
9- چند برگ کاغذ روی میز مطالعه خود داشته باشید و مواردی از افکار منحرف کننده و مزاحم را یاداشت کنید و بعد از مطالعه نسبت به حل آن ها در حد امکان اقدام نمائید.
10- ممکن است حواس پرتی شما ناشی از گرسنگی و تشنگی شدید، بی خوابی ، خستگی، و یا علت یا علل درونی دیگری باشد، در چنین موقعیتی هرگز مطالعه نکنید.
11- هنگام مطالعه لباس راحتی به تن کنید، لباسی که نه بسیار زبر باشد نه بسیار نرم، نه بسیار گشاد باشد نه بسیار تنگ.
12- مطالعه در حالت هایی نظیر دراز کشیدن، به پشت خوابیدن، در حال راه رفتن تکیه زدن به دیوار و امثال این ها مفید نمی باشد. زیرا در چنین موقعیت هایی نمی توان تمرکز حواس خود را حفظ نمود، بنابراین هنگام مطالعه سعی شود خم شدن کمر عادت نشود و فاصله کتاب تا چشم سی سانتیمتر باشد.
13- محرک های محیطی از قبیل صدای رادیو، تلویزیون، تلفن و… که باعث حواس پرتی شما می شوند از موقعیت مطالعه خود حذف کنید.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی اخبار گروه های پزشکی
چگونه خودم را به مطالعه علاقهمند کنم؟!
66 نکته درباره مطالعه
در فصل تابستان فرصتهای تازهای برای مطالعه و تفکر مهیا میشود و همزمان با گشایش اوقات فراغت، در دستان پرنشاط و پرانرژی جوانان کتاب و نشریه جای تازهای باز میکند . به قول آدریل جانسون، مطالعه خواه مفید و خواه مضر یکی از موضوعات بسیار وسیع برای فعالیت است . درسهایی که میتوان از آن آموخت هیچ گاه پایان نمیپذیرد و به عبارتی همیشه میتوان چیزی راجع به آن گفت .
از این رهگذر گلگشت این شماره قصد دارد از دریای بیانتهای مطالعه نکاتی نغز و آموزنده به خوانندگان کتابخوان پرسمان هدیه کند و چند نکته کلیدی و مشکل گشا را ارمغان تعطیلات تابستانی جوانان سازد .
مطالعه و کتابخوانی کاری بسیار حساس و مهم است . جانسون در کتاب «هنر کتاب خواندن» میگوید: «کتب میتوانند در شمار دوستان ما در آیند . ما میتوانیم به جست و جوی آنها برویم تا ما را به خودمان بشناسانند . اما این توانایی را نیز دارند که در ما تاثیر کنند و درهای زندگی را به روی ما بگشایند یا ببندند . میتوانند ما را در پناه خود گیرند یا از میان بردارند . از ما پشتیبانی کنند یا منکوبمان سازند . کتابها چون زبانند که بهترین و در عین حال بدترین چیزها است» .
8 نکته در ارزش مطالعه:
1 . حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: یک ساعت تفکر از شصتسال عبادت برتر است .
2 . کاردیل میگوید: آنچه را میتوان بعد از بیستسال تجربه آموخت، مطالعه صحیح در یک ساعتبه ما میآموزد .
3 . دکتر مانفرد وسپل در کتاب «چگونه فرزندم را به مطالعه علاقهمند کنم؟» به نکته بسیار زیبایی در ارزش مطالعه اشاره میکند . یادگیری، آموزش، رشد و تکامل شخصیتحتی در جوامع مدرن، با خواندن و نوشتن مرتبط است . در سدههای اخیر که وسائل صوتی - تصویری پیشرفته و وسائل الکترونیکی مانند کامپیوتر و امکاناتی چون اینترنت و . . . یک حرکت دسته جمعی را برای قبضه نمودن جهان آغاز کردند، برخی از متخصصان، خبر از پایان دوره کتاب و کتابخوانی دادند . اما چه در مورد بزرگسالان و چه در مورد کودکان، با وجود افزایش توجه به وسایل ارتباط جمعی مذکور، میزان مطالعه عمومی کاهش نیافته است . این نکته بسیار قابل تاملی است .
4 . بارباراکینگ میگوید: نباید مطالعه روزانه را ترک کنیم; زیرا بدین وسیله میتوانیم از میان ازدحام شتاب آلود زندگی روزمره، لحظهای آرامش به دست آوریم .
5 . شکسپیر: کتاب بزرگترین اختراع بشر است .
6 . ریچارد استیل: مطالعه همان اثری را در وجود آدمی میگذارد که ورزش در بدن انسان ایجاد میکند .
7 . مونتسکیو: مطالعه کتاب یعنی تبدیل ساعات سلامتبار به ساعات لذتبخش .
8 . همو میگوید: کتاب عمر دوباره است که میتوان با مقداری پول تجربه تمام عمر بزرگترین عقلای عالم را تصرف کرد .
9 نکته در مکان مطالعه:
دکتر فیل ریس در کتاب «500 نکته درباره مطالعه» و دکتر عین الله خادمی در کتاب «مطالعه روشمند» آوردهاند:
1 . برخی افراد ترجیح میدهند در سکوت مطالعه کنند و برخی در سروصدا . بعضی صندلی راحتی را میپسندند و بعضی دراز کشیدن یا نشستن رسمی را . اصلا وسواس به خرج ندهید و در هر حالتی که راحتتر هستید مطالعه خود را آغاز کنید .
2 . اگر مکان مطالعه شما کمی آشفته و به هم ریخته است مرتب کردن آن را به نیم ساعت پس از مطالعه موکول کنید; چرا که در این صورت در حین مرتب کردن اتاق به مطالبی که مطالعه کردهاید فکر خواهید کرد و زمان مفیدی را از دست نخواهید داد .
3 . گاهی اوقات از مکانهای استثنایی و هیجانانگیز استفاده کنید تا مطلبی که مطالعه میکنید همراه آن خاطره در ذهن شما ماندگار شود; مثلا در یک شب بارانی با یک چتر و یک چراغ قوه زیر باران روید و مطلب را مطالعه کنید و یا در یک مکان تاریخی و قدیمی به تفکر و مطالعه در مورد مطلب مورد علاقه خود بپردازید .
4 . اگر امکان داشته باشد موضوع مورد مطالعه شما با مکانی که انتخاب میکنید هماهنگی و سنخیت داشته باشد، به افزایش بهرهوری شما کمک بسیار میکند . این هماهنگی همچنین شامل وجود ابزار و لوازم مورد نیاز نیز میشود .
5 . قبل از انتخاب محل مطالعه خود، چند خصوصیت عمده و ایدهآل برای مکان مطالعه در ذهن خود لیست کنید تا راحتتر بتوانید آن را بیابید .
6 . در مکان مطالعه شما راهی برای خیره شدن به دور دست وجود داشته باشد; چرا که توقف در مطالعه و چشم دوختن به بینهایت در افزایش کارآیی مطالعه بسیار سودمند است . حداقل گاه گاهی به سقف اتاق خیره شوید!
7 . هیچگاه مطالعه خود را به حضور در مکان خاصی مشروط نکنید; زیرا در این صورت بهانهای مییابید که در سایر مکانها از مطالعه بگریزید . به یاد داشته باشید که در حقیقت «مکان مطالعه جایی است که شما هستید» .
8 . دقت کنید میزان نور، دمای محیط، فرم صندلی و سایر شرایط در مکان مطالعه شما به گونهای نباشد که شما را خواب آلوده کند .
9 . تهویه خوب و هوای پراکسیژن در مکان مطالعه شرطی حیاتی است .
10 نکته در روش مطالعه:
1 . به قول آدریل جانسون، خوب کتاب خواندن را نمیتوان از خواص مادرزادی دانست . برای قرائت، بدون شک پرورش خاصی لازم است .
2 . بهترین روش کتابخوانی در مجموع روشی است که خواننده در این کار بتواند زیباییهای چیزی را که میخواند دریابد و به هنگام لزوم معایب آنها را بفهمد و این البته از راه پرورش و ممارستحاصل میگردد .
3 . در معانی کلماتی که برای نخستین بار به آنها بر میخورید دقت کنید . بیهوده تصور نکنید که سیاق مطلب آن معانی را برای ما کشف میکند . همان زمان بهترین وقتبرای رفتن به سراغ فرهنگ لغت است .
4 . امیل فاگه، نویسنده فرانسوی، عقیده دارد که باید در خواندن کتاب استقامت داشته باشیم . استقامت لجاجت نیستبلکه نوعی بردباری است که ذوق ما را میپرورد و درک ما را عمیق میکند .
5 . مون تنی، دانشمند شهیر فرانسوی، در باره انتخاب کتاب و روش کتابخوانی نظرهایی بسیار بدیع و زیبا دارد . یکی از این عقاید آن است که برای وصول به عمق معنای یک کتاب خوب باید آن را دوبار بخوانیم و با آن تماس دائمی داشته باشیم . یک اثر پربها ما را مدتها سعادتمند میسازد . نمیتوانیم با یک بار خواندن به این درجه از خوشبختی برسیم; هر چند در این یکبار دقت فوق العاده به کار بریم .
6 . همچنین وی معتقد است، اگر بخواهیم از کتابی که خواندهایم نظر صائبی پیدا کنیم باید راجع به آن گفت و گو کنیم . کتب خوب باب گفتوگوهای پرثمر را به روی ما میگشایند . این همان چیزی است که ما آن را مباحثه مینامیم .
7 . در کتاب «500 نکته درباره مطالعه» آمده است که یکی از روشهای خوب مطالعه استفاده از یادداشتبرداری است . فقط توجه کنید که به جای یادداشت، رونویسی نکنید! طرحهای گوناگون بریزید . نکات مهم یادداشت را برجستهتر بنویسید . اگر مطلبی را درک نمیکنید، به صورت سؤال یادداشتبردارید .
8 . در کتاب «روشهای تسریع در خواندن و درک» پیشنهاد شده است هنگام مطالعه ابتدا خلاصه مطلب را که اغلب در ابتدای مقاله یا کتاب آمده است، بخوانید . سپس عنوانها و فهرست اجمالی کتاب را مطالعه کنید سپس چند سطر از ابتدای هر عنوان را مطالعه کنید; زیرا مهمترین مطالب معمولا در همین خطوط اولیه هستند . در نهایتسایر توضیحات و تفاسیر کتاب را بر اطلاعات خود بیفزایید .
9 . از همان زمان مطالعه، برای به کار بستن آنچه میآموزید برنامهریزی کنید . به قول تولد: «مطالعه و عمل نکردن مانند شخم زدن و بذر نپاشیدن است» .
10 . بیکن جمله زیبایی در این باره دارد: «برخی کتب را باید چشید، بعضی دیگر را باید بلعید و قلیلی را هم باید جوید و هضم کرد! .
5 نکته در موضوع مطالعه:
1 . امام علی (علیه السلام) جستن دانشی را نیکو میشمارند که موجب اصلاح وجود آدمی گردد . «دانشی که تو را اصلاح نکند گمراهی است .»
2 . دکتر آدریل جانسون میگوید: ما وقت نداریم و نمیتوانیم هر چه را که منتشر میشود بخوانیم . باید انتخاب کنیم; ولی اگر در این انتخاب خود را به دست تصادف بسپاریم، ممکن استبه راههای پیموده شده برسیم و اگر در انتخاب خود بینا نباشیم، ممکن است در راهی بیفتیم که دیگران فرسنگها از آن را پیمودهاند . بنابراین، بهتر است قبل از انتخاب موضوع مطالعه خود به چکیده مقالات و خلاصه آثار مهم در زمینه علمی که به آن علاقهمندیم سری بزنیم تا جایگاه خود را در موضوع مطلوب خود دریابیم .
3 . همچنین او عقیده دارد، هنگام انتخاب یک کتاب ابتدا از خود بپرسیم خصوصیات فکری ما و طبع کنجکاو و حساس ما که منبع بسیاری از شعفها و حزنهای ما است طالب چیست؟ شعر؟ روانشناسی؟ حکمت؟ هنر؟ بدین ترتیب، زمینهای برای کار در موضوعی که بدان علاقه داریم فراهم میآوریم و حدودی برای خود ترسیم میکنیم; چه همان طور که گفتیم دانستن همه چیز غیر ممکن است .
4 . آندره مورو عقیده دارد، بعد از کتب آسمانی شریفترین و مفیدترین کتابها بیوگرافیها هستند . به قول رنه دکارت مطالعه یگانه راه آشنایی با بزرگان روزگار است که قرنها پیش از این در دنیا به سر بردهاند و اکنون زیر خاک منزل دارند .
5 . ارل . اف - رسکامون میگوید: چنان که در انتخاب دوستبرای خود دقت میکنید، در انتخاب نویسنده نیز برای خواندن خود دقت کنید .
12 نکته در کارآیی مطالعه:
1 . کیفیت مطالعه را بالا ببرید . به روخوانی سطحی در حالت پراکندگی فکر قناعت نکنید . با مفهوم ومعنای مطلب ارتباط برقرار سازید تا آنچه را که مورد نیاز استبه خوبی درک کنید .
2 . حجم مطالعه حواس شما را پرت نکند . مطالعه بیشتر و سریعتر تنها بهانههایی برای بیشتر دانستن است . پس ابتدا آنچه را میخواهید بدانید و بفهمید برداشت کنید و آن گاه با کلمات «سرعت» و «بیشتر» وسوسه شوید .
3 . قبل از آن که از موضوع اصلی کتاب منحرف شوید و به مطلب دیگری بپردازید، قسمتهایی را که دوست دارید به خاطر بسپارید، مشخص کنید .
4 . حتما برای مطالعه خود برنامهریزی داشته باشید . این که قصد یادداشتبرداری دارید یا خیر، در مورد چه موضوعی باید تمرکز کنید، چه سؤالاتی در ذهن دارید که در این کتاب جواب آنها را میجویید و . . . همه باید از قبل برنامهریزی شده باشد .
5 . باید کتابی که مطالعه میکنید مختص به خود شما باشد تا به راحتی در آن علامتگذاری و نکته نویسی کنید . استفاده از مداد یا ماژیک رنگی به شما امکان میدهد تا در مراجعه مجدد به کتاب بهره بیشتر ببرید . هر چند نباید این خطوط رنگی استفاده شما از سایر خطوط کتاب را کاهش دهد .
6 . هنگام مطالعه همواره یک قلم در دست داشته باشید; زیرا مطالعه آنگاه کارآیی مطلوب مییابد که همراه با مطالعه سؤالات ذهن خود را با آموزههای کتاب تطبیق دهید و در حاشیه آن یادداشت کنید .
7 . میان مطالعه و سایر کارهای خود تعادلی به وجودآورید که هم از خواندن خسته و دلزده نشوید و هم تجربه و عمل را به بهرهوری مطالعه خود بیفزایید .
8 . مطالعه پراکنده باموضوعات متنافر و متناقض موجب کاهش بهرهوری شما میشود . حتی الامکان در نوع کتابی که برای مطالعه انتخابی میکنید مطالعات قبلی خود را در نظر آورید تا نظم فکری شما به هم نخورد .
9 . اگر بتوانید از هر کتابی که میخوانید نکات مهم و کلیدی آن را خلاصهبرداری کنید، بر کارآیی مطالعه شما میافزاید . این راهکار آنگاه ارزشمندتر میشود که خواننده به زبان و عبارات خودش مطالب را یادداشت کند .
10 . به یاد داشته باشید علاقه و انگیزه در مورد مطلبی که برای مطالعه انتخاب کردهاید به بهرهوری شما از آنچه میخوانید بسیار میافزاید .
11 . گاه مقرر ساختن یک پاداش مشروط برای مطالعه حجم خاصی از کتاب به هیجان و لذت مطالعه میافزاید و نوعی اثر تشویقی بر فرد میگذارد . این پاداشها میتواند دیدن یک برنامه تلویزیونی، رفتن به مکانی خاص، انجام یک فعالیت مورد علاقه یا حتی خوردن یک خوراکی محبوب باشد; مشروط بر آن که میزان تعیین شده مطالعه شده باشد!
12 . رنگ کاغذ، رنگ قلم، نحوه نشستن، فاصله چشم با کتاب، نور محیط و سایر شرایط مکانی نیز - همان گونه که میدانید - در کارآیی مطالعه شما کاملا مؤثر است .
8 نکته در تمرکز مطالعه:
دکتر خادمی در کتاب «مطالعه روشمند» به نکاتی چند را برای ایجاد تمرکز حواس لازم میداند:
1 . علاقه به موضوع مورد مطالعه یکی از علل مهم ایجاد تمرکز و دقت در حین مطالعه است .
2 . هماهنگی اراده و تخیل نیز در این رابطه کارساز است; به عبارت دیگر، چشمان فرد بر صفحه کتاب و افکار ش در حال پرواز به دور دستها نباشد!
3 . برخی مسائل جسمی و روحی نیز میتواند تمرکز فرد را بر هم زند; مانند گرسنگی، تشنگی، سردرد یا سایر دردها، نگرانی و اضطراب .
4 . برخی مسائل محیطی نیز از عوامل برهم زننده تمرکزند: سروصدای زیاد، نور زیاد یا کم، لباس نامناسب و . . . .
آقای حقجو در کتاب «روشهای تسریع در خواندن و درک» چند نکته مهم دیگر را نیز بر این لیست میافزاید:
5 . یکی از مهمترین عوامل بر هم خوردن تمرکز عجله و شتاب است . این حالتسطح مطالعه را نازل میکند و تمرکز را بر هم میزند .
6 . یکی از مسائل قابل توجه دیگر سنگینی معده و سیری بیش از حد است . به قول حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) «پری معده و سیری زیاد به وجود آورنده حماقت است!» این همان خواندن و نفهمیدن و به عبارتی عدم تمرکز و ارتباط با مفهوم کتاب است .
7 . انتخاب زمان مناسب از عوامل ایجاد تمرکز است; مثلا پس از استراحتخصوصا در صبحگاهان بهترین تمرکز و در ساعات خستگی و کسالت نامناسبترین تمرکز وجود دارد . البته در صبحگاهان لازم است قدری ورزش کرد تابدن آمادگی لازم را به دست آورد .
8 . نظم و انضباط در نوع مطالعه و ساعت مطالعه و مکان مطالعه همگی از عوامل ایجاد کننده تمرکز مطلوبترند .
9 نکته در سرعت مطالعه:
1 . دکتر فیل ریس پیشنهاد میکند، اگر قصد دارید سرعت مطالعه را افزایش دهید، حتما ابتدا به فهرست مندرجات کتاب نظری دقیق بیندازید تا کلیت کتاب را به دست آورید .
2 . تند خوانی همیشه مناسب نیست . در مطالبی که به تعمق و تامل نیاز دارد اصلا نباید به کار گرفته شود .
3 . مغز ما همیشه تندتر از بیان ما کلمات را دریافت میکند . برای افزایش سرعتسعی کنید عادت بلند خوانی کتاب راترک کنید .
4 . تمرین کنید، به جای درک لغتبه لغتیک جمله، به درک گروهی لغات عادت کنید .
5 . به نظر نویسنده کتاب «تسریع در خواندن و درک» یکی از عوامل کندخوانی برگشت است; یعنی آن که فرد مرتب نگاه خود را به خطوط پیشین بر گرداند . این کار تمرکز فرد را از میان میبرد و وقت زیادی را تلف میکند . هنگام مطالعه چشم باید به طور مستقیم و به موازات صفحه حرکت کند و از پریدن به سطور بالا و پایین دوری جوید .
6 . کسانی که با انگشتخط مورد مطالعه را دنبال میکنند، باید این عادت را ترک گویند; زیرا در تند خوانی فقط چشم کار میکند نه دست و نه زبان .
7 . نویسنده کتاب «مطالعه روشمند» بر این باور است که حتی تکان دادن سر هنگام مطالعه از سرعت مطالعه میکاهد . پس بهتر است این گونه بگوییم: در تند خوانی فقط چشم کار میکند نه دست، نه زبان و نه سر . برای دیدن همه صفحه کتاب اصلا به حرکت سر نیازی نیست . صفحه، خود در دامنه بینایی قرار دارد .
8 . ایشان از مشکل دیگری به نام «خالی خوانی» نام میبرد که عبارتست از سرگردانی چشم در حاشیه سفید کتاب یا لابهلای خطوط و یا هر قسمت غیر مفید صفحه . این حالت را دیدن غیر مفید نیز میگویند و موجب کاهش سرعت مطالعه میشود .
9 . حتی نوع ورق زدن نیز به صرفهجویی در وقت کمک میکند . ورق زدن درست آن است که با دست چپ واز گوشه بالایی صفحه صورت گیرد و چند لحظه قبل از پایان صفحه برای تورق آماده باشد . کسانی که با دست راست و از گوشه پایینی صفحه ورق میزنند، از سرعت و تمرکز خود میکاهند .
5 نکته در محافظت از کتاب:
در کتاب «هنر کتاب خواندن» به چند نکته جالب توجه اشاره شده است:
1 . کتابی که جلد شده باشد، از کتاب بدون جلد بهتر و سالمتر باقی میماند . این احتیاط را فوری و به محض خرید کتاب انجام دهید .
2 . کتابهای خودرا در قفسههای شیشهدار نگهداری کنید تا گرد و غبار هوا کمتر به کتابها آسیب برسانند .
3 . اگر چارهای جز استفاده از یک کتابخانه روباز ندارید، حداقل گاه کتابها را از گرد و غبار پاک کنید و برای کاهش آسیب رسانی حشره بید کتابها را ورق بزنید و هوا دهید .
4 . استفاده از هواکش و تهویه مناسب در محل کتابخانه به عمر مفید کتابهای شما میافزاید .
5 . هنریش هین میگوید: هر کجا کتاب را بسوزانند، روزی انسانها را خواهند سوزاند .
در این دنیای شتاب زده که با «بحران قرائت» روبهرو شده است، دردی از این عمومیتر نمیتوان یافت که مردم کم میخوانند، سریع و شتاب زده میخوانند، بد میخوانند و . . . . این عبارت را دکتر جانسون در کتاب خویش به کار برده و بسیار ابراز نگرانی کرده است . واقعا سرنوشت کتاب و کتابخوانی به کجا خواهد کشید؟ او میگوید: «مردم گویی امروز از کتاب میترسند . این بیماری متاسفانه عمومی و همه گیر شده و شاید بهتر باشد آن را بیماری ترس از کوشش نام نهاد .»
این آرزویی کهن و دیرینه بوده است که روزی بشر با تفکر و مطالعه انس گیرد و ساعات عمر خویش را با مطالعه پربرکتسازد; شاید حتی پیشتر از آن که سقراط بگوید: «جامعه وقتی به سعادت و فرزانگی میرسد که مطالعه کار روزانهاش باشد» .
ما نیز این گلگشت را با همان آرزو به پایان میبریم و به عنوان حسن ختام سخن دو تن از بزرگترین نویسندگان جهان و جملهای زیبا از مولای متقیان علی (علیه السلام) را زینتبخش نوشتار میسازیم .
امام علی (علیه السلام) : هر کس اهل مطالعه باشد در سایه مطالعه کتب، به آرامشی بسیار والا دست مییابد که هرگز از او سلب نمیشود .
ویکتور هوگو: خوشبخت کسی است که به یکی از دو چیز دسترسی دارد: یا کتابهای خوب و یا دوستانی که اهل مطالعه کتاب باشند .
تولستوی: در دنیا لذتی نیست که با لذت مطالعه برابر باشد .
منابع:
هنر کتاب خواندن، آدریل جانسون .
500 نکته درباره مطالعه، فیل ریس .
مطالعه روشمند، عین الله خادمی .
روشهای تسریع در خواندن و درک، محمد حسین حقجو .
چگونه فرزندم را به مطالعه علاقهمند کنم؟ ، مانفرد وسپل .
سلسله مقالات (دانش، مطالعه، کتاب)، حسین خنیفر .
4500 سخن از بزرگان، مجید اصلان پرویز .
اندیشه بزرگان، حسین رحمتنژاد .
افزایش کارآیی مطالعه
20 نکته برای تمرکز حواس در هنگام مطالعه
تمرکز، در لغت به معنی تراکم، فشردگی مجموعه و چکیده و در اصطلاح، یعنی حفظ و نگه داری ، توجه و تمرکز حواس روی موضوعی معین بدون تمرکز، حواس یادگیری، مثمر ثمر نخواهد بود. همه ی افراد توانایی تمرکز دارند؛ چون تمرکز، امری نسبی است و کسی نمیتواند ادعا کند که کاملاً حواس پرت است و یا همیشه تمرکز حواس دارد. شاید شما تا به حال خیلی به حواس پرتی فکر کرده باشید و بارها از خود پرسیده باشید که چرا گاهی به هنگام مطالعه، حواس آدم پرت میشود؟ ما نمیدانیم که شما برای این سؤوال خود چه جوابی پیدا کردهاید؛ اما پاسخ صحیح این پرسش را به شما میگوییم :
« حواس پرتی ، چیزی نیست جز تمایل ذاتی ذهن به درگیری وفعالیت».
ذهن شما، همواره میخواهد درگیر و مشغول باشد؛ بنابراین، اگر از آن چه اکنون انجام می دهید ، در شما درگیری و مشغولیت ذهنی ایجاد کند، فکر شما دیگر احساس نمیکند که جای دیگر برود و در آن جا درگیر شود؛ اما اگر در انجام این کار ، درگیری ذهنی ایجاد نشود ، ذهن شما شتابان به جایی میرود تا خود را در آنجا مشغول کند و این، همان حواس پرتی است.
ایجاد تمرکز ، اکتسابی است
بیشتر افراد گمان میکنند که تمرکز ، یک امر ذاتی و تغییر آن ناممکن است ؛ در حالی که تمرکز، یک امر اکتسابی است و باید هر روز پرورش و جهت داده شود و هرکس ، با هوش عادی خود، میتواند به آن دست یابد؛ پس گفتن این جمله که« من ذاتاً آدم حواس پرتی هستم» ،کاملاً غلط است و همین ذهنیت نادرست، باعث میشود تا انسان نتواند از تمرکزی عالی برخوردار شود.
منشأ حواس پرتی
حواس پرتی یا منشأ ذهنی و درونی دارد و یا منشأ بیرونی و محیطی.
حواس پرتی درونی و ذهنی، عبارت است از اشکالات فکری انسان و اندیشههایی که موانعی بر سر راه توجه دقیق و مطالعه و تمرکز حواس ایجاد میکنند. این موانع، شامل مواردی از قبیل درد، رنج، غم و غصه، نگرانی؛ گرسنگی و تشنگی، سردی و گرمی ، ترس ، خشم، شادی، سر دردو... میباشد.
حواس پرتی بیرونی و محیطی، به محیط پیرامون فرد و یا تحریکات غیر عادی که توسط حواس مختلف انسان ایجاد میشود ارتباط پیدا میکند؛ مانند نور شدید و ضعیف، صداهای ناهنجار، روشن بودن رسانهای صوتی و تصویری و نظایر اینها.
بیشتر حواس پرتی ها علل درونی دارند و به طبیعت فرد، ویژگی ها، حالات روحی و روانی و عادات فردی بستگی دارند. بی شک، حواس پرتی بیرونی، آسان تر از عوامل حواس پرتی درونی برطرف میشود. از این رو، می توان بدون توجه به عوامل محیطی، مانند سر و صدای زیاد، شلوغ بودن محیط و حتی داخل سرویس و هنگام مسافرت تمرکز حواس خود را حفظ کرد؛ اما نمیتوان در حال گرسنگی و یا تشنگی شدید، نگرانی و ناراحتی فکر و اندیشه، با تمرکز مطالعه کرد و یا کار دیگری را با تمرکز انجام داد.
روش های تقویت تمرکز حواس
تمرکز حواس در هنگام مطالعه، کلید اصلی و اساسی درک و فهم مطالب است و کلید اساسی تمرکز حواس ، استفاده از روش هایی است که باعث تقویت و پرورش مهارت های لازم برای این کار است. بنابراین، بدون تمرکز حواس، ممکن است درک و فهم مطلبی که فقط یک ساعت وقت لازم داشته باشد، ساعت ها وقت بگیرد؛ اما به خوبی فهمیده نشود و اثر مثبتی نداشته باشد. از این رو، کاربرد روش ها و فنونی که به خواننده کمک میکند تا به هنگام مطالعه، فعال باشد، تمرکز حواس را تقویت و مهارت فرد را در ایجاد تمرکز هنگام مطالعه، افزایش میدهد. این روش ها عبارتند از:
1. طرح سؤوال
طرح سؤوال پیش از مطالعه ی دقیق ، فرد را وادار میکند تا به طور فعالانه و با تمرکز ، دقت کافی ، انگیزه و علاقه، به مطالعه بپردازد. طرح سؤوال هنگام مطالعه، یکی از روشهایی است که خواننده را فعال و به طور عمیق او را درگیر مطالعه میکند و سبب برانگیختن جدیت و تلاش وی به هنگام مطالعه میشود. فرد برای یافتن پاسخ سؤوالات خود، بایستی تمرکز حواس خود را حفظ کند؛ زیرا در هنگام مطالعه، نمیتوان بدون تمرکز، پاسخ سؤوالات را پیدا کرد. بعد از خواندن مطلب وبا طرح سؤوال ، توان میزان فراگیری خود را ارزش یابی کرده ، به نقاط قوت و ضعف خود پی میبرید. طرح سوال ، سبب ایجاد نظر انتقادی نسبت به مطالب در فرد میشود و موجب میشود تا خواننده درمطالعات بعدی، برای از بین بردن نقاط ضعف خود، با دقت و تمرکز بیشتری مطالعه کند.
2. تند خوانی
تندخوانی، باعث توجه و تمرکز بیشتر و فهمیدن مطالب و در نتیجه، باعث یادگیری بهتر میشود. فکر و ذهن قادر است هزاران کلمه در دقیقه از خود عبور دهد؛ ولی اگر سرعت مطالعه ما پایین باشد ، ذهن ، وقت اضافی میآورد و ناچار به این شاخه و آن شاخه می پرد و در نتیجه، حواس پرتی ایجاد میشود. مطالعه سریع یا تندخوانی ، فرصت جولان به ذهن نمیدهد و سبب برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه میشود.
3. خواندن اجمالی
روش خواندن اجمالی، مبتنی بر یک نمونهگیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزییات . در این روش ، خواننده ، مطالب را سازمان بندی میکند و آن گاه هدف از مطالعه خود را مشخص کرده و مقدار زمان مطالعه و میزان دشواری کتاب را تخمین میزند و سپس از طریق سؤوال کردن، کنجکاوی، علاقه ، دقت و تمرکزحواس خود را افزایش میدهد .
4. جدیت در مطالعه
به محض نشستن پشت میز مطالعه، خواندن را با جدیت شروع کنید؛ زیرا اگر سریع مشغول به کار مطالعه شوید، تمرکز حواس زود به دست میآید. این ضرب المثل چینی را به یاد داشته باشید که « فتح ستارگانی که هزاران فرسنگ از ما دور هستند، با برداشتن قدم اول، امکان پذیر است». شک و تردید، موجب حواس پرتی یا ایجاد تخیلات واهی میشود. اجازه ندهید چیزی جز مطالعه ذهن شما را مشغول کند. تصمیم بگیرید و مقدار زمانی را برای مطالعه مشخص کنید و خود را به مدت زمانی خاص محدود کنید. در این زمان، از مطالعه دست نکشید و به مطالعه ادامه دهید؛ اما زمان مطالعه را طولانی نکنید. بیهوده وسواس به خرج ندهید و بهانه تراشی نکنید. به خود تلقین کنید که فرد با اراده ای هستید و میتوانید هر درسی را به خوبی یاد بگیرید. جدی باشید و با علاقه و انگیزه مطالعه کنید تا هنگام مطالعه، دچار حواس پرتی نشوید.
5. استفاده از راهنما به هنگام مطالعه
یکی از شیوه های برقراری تمرکز حواس، استفاده از یک راهنما، چون انگشت سبابه ، مدادو ... به هنگام مطالعه است. زیرا استفاده از یک راهنما هنگام مطالعه، باعث تمرکز حواس بهتر ، عادت به روان خواندن، جلوگیری از برگشت برای دوباره خواندن و اتلاف وقت و جلوگیری از خستگی چشم و ذهن میشود.
6. خط کشیدن زیر مطالب مهم
استفاده از این روش، یکی از شایعترین روش هایی است که اغلب دانشجویان از آن استفاده میکنند. هنگام مطالعه، با استفاده از یک مداد، مطالب مهم و اساسی را علامت گذاری کنید؛ زیرا برای مشخص نمودن مطالب مهم و اساسی،خط کشیدن زیر آنها لازم است.
7. داشتن علاقه به مطالعه
علاقه به مطالعه، یکی از شرایط اصلی و اساسی ایجاد تمرکز حواس ، هنگام مطالعه است. وقتی خواننده به موضوعی علاقه مند میشود، خود به خود بر آن تمرکز میکند؛ بیشتر دقت میکند و به راحتی مطالب را به حافظه میسپارد و بعد هم خیلی راحت آن را به خاطر میآورد. سعی کنید با ایجاد انگیزههای نیرومند و در نظر گرفتن هدفهایی که برایتان مهم و جالب توجه است، نسبت به مطالعه، شوق و علاقه پیدا کنید. موقعیت هایی را که نمیتوانید در آنها تمرکز حواس داشته باشید، تجزیه و تحلیل کنید؛ احساسات خود را مورد بررسی قرار دهید و بدانید که چه عواملی افکار شما را دگرگون میکند . افکار منفی و بیمارگونه را از خود دور کنید و هر موقعیت را تا حدی که میتوانید، به طور منطقی ، تعبیر و تفسیر کنید.
8. تعیین زمان و مکان مطالعه
یکی از راه های برقراری تمرکز حواس، این است که مطالعه در ساعتی از روز انجام گیرد که برای فرد مناسب تر است؛ اما تخمین مناسب ترین زمان برای مطالعه کاری دشوار است و به عادات فرد بستگی دارد. برخی افراد عادت دارند تا نیمه های شب بیدار بمانند و با استفاده از سکوت و آرامش شبانه ، با خیال راحت و آسوده مطالعه کنند. اما برخی دیگر عادت دارند شب زود بخوابند و صبح زود از خواب بیدار شوند و به مطالعه بپردازند. با این توصیف تعیین زمان و مقدار مطالعه، باعث آگاهی از تمام زمینه مطالعه، برقراری تمرکز، عدم سردرگمی، جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی و فهم بهتر مطالب میشود.
9. یاد بگیر که بگویی نه
زمانی که تصمیم گرفتید مطالعه کنید، اما دوستان یا هم اتاقی های شما درخواست میکنند که دور هم جمع شوید، هنر گفتن نه را در خود تقویت کنید . اگر این اراده در شما ضعیف است، میتوانید روی در اتاق مطالعه ی خود بنویسید: لطفاً « مزاحم نشوید». اگر موفق نشدید میتوانید کارهای دیگری انجام دهید که نشان دهد که شما دوست ندارید که کسی باعث از هم گسیختن افکار شما شود.
10. ترک افکار منفی و داشتن افکار مثبت
مطالعه ی عمیق و یاد گیری ثمر بخش، وقتی حاصل می شود که فرد، تصور مثبتی از خود داشته باشد و به خود اعتماد کند؛ زیرا اعتماد به خود، مهارت و نیرو را افزایش داده، مغز را سالم تر میکند . وقتی میخواهید کاری انجام دهید، از گفتن کلماتی مانند نمیخواهم، نمی دانم و نمی توانم، بپرهیزید و جمله ی « این کار محال است» را از دفتر زندگی خود خط بزنید. ترس ، بدگمانی و بی ارادهگی را از خود دور کنید و هرگز به خود اجازه ندهید تا هیجانات افکار منفی، شما را در خود غرق سازد. و تمرکز حواس شما را مختل کند. اعتماد به نفس داشته باشید و پیوسته با خود تکرار کنید که قادر به انجام هر کاری هستید و بدین طریق ، تفکر مثبت را در خود پرورش دهید.
قوی بودن اعتماد به نفس ، احساس شعف و شادی را در شما به وجود میآورد و در حالت شادمانی ، از تمرکز حواس خوبی برخوردار میشوید؛ بهتر فکر میکنید؛ بهتر مطالعه میکنید و نتیجه، کارتان بهتر میشود. « مارگات کوربت» مینویسد:« انسان در بحر اندیشه های خوشایند، حافظهای بهتر پیدا میکند و ذهن در حالت آرامی قرار میگیرد و میل به یادگیری را در خود به وجود میآورد». از این رو ، خودپنداری مثبت ، مهم ترین کمک برای تمرکز و یادگیری است. اگر بتوانیم تصورات غلط و منفی را از خود دور و تصورات مثبت را جایگزین کنیم ، میتوانیم علاقه به مطالعه و یادگیری را در خود ایجاد کنیم.
11. عدم هماهنگی اراده و تخیل خواننده، مانع تمرکز است
اگر تخیل خواننده با اراده اش هم سو نباشد، خواننده نمیتواند تمرکز حواس کافی و لازم داشته باشد. در روان شناسی ، ثابت شده است که در این تضاد، قدرت تخیل، قوی تر از قدرت اراده است . وقتی دانشجویی کتابی را باز میکند و به مطالعه ی آن اقدام میکند،پس از مدت کوتاهی، افکاری به ذهنش خطور میکند؛ مثلاً با دوستانش فوتبال بازی کند یا با هم به سینما بروند یا فلان فیلم را تماشا کند . این تخیلات ، باعث میشود تا خواننده ، تمرکز خویش را از دست بدهد و سرانجام ازخواندن کتاب منصرف شود. برای غلبه بر این مشکل، خواننده وقتی مایل به مطالعه درباره ی موضوعی خاص باشد، بهتر است خود را در حال و هوای مخصوص آن موضوع قرار دهد؛ مثلاً اگر کتاب شعری میخواند، خود را در حال و هوای شاعردر هنگام سرودن یا خواندن شعر قرار دهد و اگر کتاب پزشکی میخواند، خود را در حال و هوای پزشک در هنگام معالجه ی بیمار قرار دهد تا از این طریق، خیال و اراده را با هم هماهنگ کند. تا زمانی که آهنگ تخیل و اراده هماهنگ باشند تمرکز حواس حفظ میشود.
12. کاستن حواس پرتی های ناشی از شرایط بدنی
خواب نامنظم و فعالیت ها و عادات غذایی نادرست، می توانند از علایم و مشکلات مربوط به تمرکز باشند؛ به عنوان مثال، سنگینی معده و سیری بیش از حد، یکی از زمینه های عدم تمرکز به هنگام مطالعه است. شما باید از خوردن غذاهای پر حجم خودداری کنید؛ زیرا با سرازیر شدن خون به سمت دستگاه گوارش، از بنیه ی حسی و ذهنی شما کاسته میشود. هم چنین باید بدانید که صبحانه کافی و مقوی ، نقش مهمی در ایجاد و برقراری تمرکز حواس در طی روز خواهد داشت. در اولین غذای روز، همراه با کربوهیدرات ،پروتیین، نیز میل کنید؛ مثل تخم مرغ ، ماهی، پنیر یا خشکبار. سعی کنید به این ضربالمثل عمل کنید: « صبحانه مانند پادشاهان، ناهار را مانند شاهزادهها و شام را مانند فقرا صرف کنید».
13. یادداشت برداری هنگام مطالعه
یادداشت برداری ، نوعی تکرار درست است که هم سبب تمرکز حواس و هم موجب بیشتر به خاطر سپردن مطلب میشود. یادداشت برداری خوب، کاری جدی و فعال است که موجب اندیشیدن میشود. برای برقراری تمرکز حواس جهت نوشتن، هماهنگی چشم و مغز (به منزله ی نوعی یادگیری تجسمی چند بعدی) عاملی بی نظیر است که تمرکز حواس را تقویت کرده، فهم مطالب و سرعت یادگیری را افزایش میدهد.
14. برای تمرکز حواس، به دنبال سکوت مطلق نباشید
یکی از باورهای بسیار نادرست برخی از شما این است که برای تمرکز حواس، باید در سکوت مطلق باشید. واقعیت این است که هر چه محیطی ساکت تر باشد، برای تمرکز حواس بهتر است و ما محیطی را برای مطالعه انتخاب می کنیم که سر و صدای کمتری داشته باشد؛ اما به هیچ عنوان نباید در جست و جوی محیطی باشیم که سکوت مطلق بر آن حکمفرما باشد. بهترین مکان برای مطالعه ، جایی است که سر وصدا در آن از بقیه ی جاهای موجود کمتر باشد؛ مثلاً اکنون میخواهید مطالعه کنید و تنها مکانی که در اختیار دارید ، اتاقی است که در آن تلویزیون روشن است؛ مسلماً این محیط، ایدهآل نیست؛ اما شما در دورترین نقطه ی اتاق از تلویزیون و پشت به آن بنشینید و مطالعه کنید. در این حالت، شما از بهترین شرایط ممکن برای مطالعه استفاده کردهاید. مطالعه در جای کاملاً ساکت ، غلط است؛ زیرا اگر شما این گونه به محیط بسیار ساکت عادت کنید، شرطی میشوید و فقط در چنین مکان هایی میتوانید مطالعه کنید و آن وقت در محیط های دیگر، با کوچک ترین سر و صدایی ، تمرکز حواس شما به هم میریزد و ایجاد تمرکز دوباره برایتان بسیار مشکل است.
15. نظم مکانی، تمرکز حواس را تقویت میکند
اخیراً ژاپنی ها تحقیقات جالبی را روی یک گروه هزار نفری انجام داده اند. در این تحقیق، کودکان ده سالهای که از بهره ی هوشی، استعداد و توانایی ذهنی نسبتاً یکسانی برخوردار بودهاند، هر کدام در محیط متفاوتی از دیگران قرار گرفتند. محیط مطالعه ی نفر اول، بسیار در هم ریخته و شلوغ بود. اتاق نفر دوم ، آشفتگی نسبتاًکمتری داشت و اتاق نفر سوم نسبت به نفر دوم، کمی منظم تر و با وسایل کمتری بود وبه همین ترتیب تا نفر هزارم که اتاق بسیار منظم و مرتبی، با حداقل وسایل داشت؛ کتابهای یکسانی به همه دادند و به هریک ، فرصت مناسبی برای مطالعه در اتاق های مخصوص داده شد. بعد از پایان زمان تحقیق، نتیجه ی تحقیق این گونه بود: میزان مطالعه، بازدهی ، میزان به خاطرسپاری و تمرکز با میزان نظم و ترتیب اتاق ها ، نسبت مستقیم داشت؛ یعنی هر فردی که در اتاقی با اسباب و وسایل کمتر، مرتب تر و منظم تری قرار گرفته بود، بازدهی کمّی و کیفی بیشتری را در مطالعه ی خود نشان میداد. «شاکتی کوالن» در کتاب بازتاب های نور، مینویسد: « هر وضعیت درونی، انعکاسی بیرونی و محیطی دارد و هر وضعیت محیطی، بازتابی درونی»؛ یعنی وضعیت منظم پیرامون شما، به نظم فکری و درونی شما کمک میکند. بنابراین، قبل از مطالعه، دو سه دقیقه هم که شده، به مرتب کردن اتاق یا میز مطالعه ی خود بپردازید و این مسأله را جدی بگیرید.
16. بهرهبرداری از تکنیک « حالا این جا باش »
به احتمال زیاد، این فن ساده و فریبنده، بسیار مؤثر است؛ یعنی هر وقت متوجه میشوید که فکرتان از موضع منحرف شده، به خودتان بگویید حالا این جا باش و به آرامی توجهتان را به جایی که میخواهید، برگردانید؛ برای مثال، شما در کلاس درس هستید و توجهتان از سخنان استاد به تکالیفی که دارید یا به قرار ملاقاتتان معطوف میشود. در این هنگام، به خودتان چنین بگویید: « حالا این جا باش» و دوباره حواستان را متمرکز کنیدو تمرکزتان را به سخنان استاد برگردانید و تا جایی که ممکن است ، این حالت را حفظ کنید. اگر شما فردی طبیعی باشید، چه بسا این کار را صد بار در هفته انجام دهید؛ اما پس از مدتی، درخواهید یافت که هر روز نسبت به قبل، ، فاصله ی زمانی بین منحرف شدن افکارتان بیشتر میشود. بنابراین، صبور باشید و آن را حفظ کنید و ببینید که پیشرفت خواهید کرد.
17. تسلیم حواس پرتی های بیرونی نشوید
وقتی در اتاقی نشسته اید، اگر شخصی در را محکم و با سر و صدا بست، رویتان را به سمت او برنگردانید ؛ بلکه ذهنتان را به آن چیزی که مقابل شماست، متمرکز سازید. این کار را در موقعیت های متعدد، مانند موارد زیر تمرین کنید:
در کلاس های درس بگذارید افراد بیایندو بروند و سرفه کننده؛ بدون این که کوچک ترین نگاهی به آنها بکنید؛گویی آن جا نیستیدو بین خودتان و استاد، تونل برقرار کنید. وقتی با کسی در حال گفت و گو هستید، توجهتان را به اومعطوف کنید؛ به صورتش بنگرید و به گفتههایش توجه کنید و بقیه دنیا را از ذهنتان بیرون کنید.
18. یادداشت عوامل حواس پرتی
شما اگر حتی بهترین شیوه ی مطالعه را در پیش گرفته باشید . هیچ گاه عوامل حواس پرتیتان به صفر نمیرسد؛ زیرا ممکن است بعد از مدتی تمرین، حواس پرتی شما تا حد فوق العاده زیادی کم شده باشد؛ اما برخی از اوقات ، افکار دیگری غیر از موضوع مطالعه، به سراغ ذهن شما میآید و حواستان را پرت میکند. بهترین و مؤثرترین راه برای مقابله با این حواس پرتی باقی مانده، نوشتن آنها بر روی یک برگ کوچک کاغذ و اختصاص دادن زمانی برای فکر کردن درباره ی این مسایل است. اگرشما در اوج مطالعه، ناگهان به خاطر میآورید که امشب حتماً باید به دوست خود تلفن بزنید. از این لحظه به بعد، شما هر قدر هم که سعی کنید فکر خود را بر روی مطالعه متمرکز کنید، اندیشه ی تلفن کردن به دوستتان و این که « مبادا فراموش کنم»، ذهن شما را آشفته میکند و شما را آزار می دهد. در نتیجه، شما از همان لحظه ، تمرکز حواس خود را از دست میدهید؛ اما اگر به محض آن که این اندیشه به ذهن شما راه یافت، آن را بر روی کاغذی بنویسید، دیگر خیالتان راحت میشود و میتوانید به مطالعه ی متمرکز خود ادامه دهید. یادتان باشد که حواس پرتی را نیز مانند نکات مهم کتاب که فرا میگیرید و ثبت میکنید، باید جایی تخلیه کنید. اگر ننویسید و بگویید باشد برای بعد، توانایی ذهنی خود را کم کردهاید. هر چیزی را که در حین مطالعه به خاطرتان میآید و عامل مزاحم تلقی میشود، گوشهای یادداشت کنید و بار ذهنی مربوط به آن را تخلیه کنید.
19. کنترل صحبت با خود به هنگام مطالعه
خیلی ها نمیدانندکه ما به هنگام انجام تکالیف ، به شکل خاموش، با خودمان صحبت میکنیم. صحبت با خود، میتواند فعالیت ها و رفتارهایی را در ما برانگیزد و ما را مورد تشویق قرار دهد و به سر و سامان دادن آن چه بعد انجام میدهیم، کمک کند. ما از طریق صحبت با خود، بر جریان پیشرفت خود نظارت میکنیم؛ اما اگر همین گفت و گوی با خویش، بیش از اندازه ارزشیابانه یا انتقادی صورت گیرد، بر تمرکز، اثر منفی میگذارد. آیا تا به حال تجربه ی نگارش یک مقاله را داشتهاید که در همان سطر اول آن گیر کرده، ناکام شده باشید؟ در این کار، مقصر اصلی، یک ویراستار درونی بسیار سختگیر بوده است. مقایسه ی توانایی خود با توانایی دیگران و انتظارات غلط در مورد مدت و کیفیت تمرکزی که باید داشته باشید، میتواندمسؤول شکل گیری یک گفت و گوی منفی با خویش باشد. با کمی تمرین، شما میتوانید هر قضیه ی مختل کننده درونی را اداره کنید.
20. انتخاب زمان مناسب
پس از استراحت، به ویژه صبحگاهان ، بهترین حالت تمرکز و ساعات خستگی و کسالت، نامناسب ترین اوقات برای تمرکزند؛ البته هنگام صبح ، لازم است قدری ورزش کنید تا بدن، آمادگی لازم را به دست آورد.
برای مطالعه ی بیشتر، به کتابها و سایت های زیر مراجعه کنید:
1. دکتر عبدالله خادمی، مطالعه ی روشمند.
2. مجتبی حورایی ، مطالعه ی موفق با تمرکز.
3. www.irib.ir/amozesh
4. www.mashal.org .
سید مهدی موسوی زاده/ماهنامه فرهنگی اجتماعی دانشجویی پرسمان،آبان ماه 1385 ،شماره ی 50 ، صص 36 – 34
از سرعت خود نکاهید
جهان امروز ما، جهان سرعت است و روز به روز نیز بر این سرعت افزوده مىشود. براى این که از این کاروان علم و زندگى، عقب نمانیم، باید با آخرین روشهاى دستیابى به دانش آشنا شویم و از آن، براى استفاده صحیح و بیشتر از استعدادها و توانایىهاى خدادادىمان بهره ببریم. یکى از این روشها، تندخوانى است. تحقیقات نشان داده است که با خواندن سرعت متوسط دویست کلمه در دقیقه، به جاى هزار کلمه در دقیقه، مردان و زنان با تحصیلات عالى، پنج بار آهستهتر از آن چه که لازم است، مىخوانند؛ یعنى اگر آنها از توانایى حقیقى و بالقوه خویش استفاده کنند، خواندن کتابى که پنج ساعت طول مىکشد، به شصت دقیقه یا کمتر کاهش مىیابد.
ما در این مقاله، قصد داریم تا شما را به طور کلى و اجمالى، با فواید و مهارتهاى تندخوانى آشنا کنیم؛ اما اگر مىخواهید مهارت ویژهاى در این زمینه کسب کنید، باید به کتابهایى که در این زمینه نوشته شده است، مراجعه کنید و از همین امروز تمرین کنید.
آیا یک فرد معمولى مىتواند «تندخوان» شود؟
بلى، به دلیل این که تحقیقات علمى نشان مىدهد که مغز یک انسان سالم، مىتواند هر بار گروه کلمات یا شبه جملهها را به همان خوبى تک کلمهها بپذیرد و این عمل، از هر جهت، آسانتر است. ما جمله را هرگز به خاطر درک تک تک کلماتش نمىخوانیم؛ بلکه آن را براى درک شبه جملههایى که کلمات نیز در آنها هستند، مطالعه مىکنیم.
به عنوان مثال، خواندن «آن ماشین سفید کنار جاده پارک کرد»، خیلى دشوارتر است از خواندن «آن ماشین سفید، کنار جاده پارک کرد».
خواننده کند ناچار است کار مغزى بیشترى از خواننده سریع انجام دهد؛ زیرا ناچار است پس از تشخیص هر کلمه، معناى آن را به معنى کلمه بعد از آن بیفزاید. در مثال فوق، این حد به اندازه پنج تا شش کار اضافى مىرسد؛ در حالى که خواننده سریع که هر بار مجموعههاى معنىدار (شبهجملهها) را مىبیند، فقط یک اتصال ساده را بین دو قسمت انجام مىدهد.
بنابراین، مزیت فوقالعاده تندخوانى، انجام کار فیزیکى کمتر، توسط چشمان بر روى هر صفحه مىباشد. در این صورت، به جاى حدود 500 توقف توأم با تمرکز دید که چشم خواننده کند بر روى هر صفحه انجام مىدهد، خواننده سریع، نزدیک به 100 توقف در صفحه را که عضلات چشم را کمتر خسته مىکند، به انجام مىرساند.
بررسى باورهاى غلط در زمینه تندخوانى
«فرد تندخوان، قادر به احساس و درک مطلب نیست».
این باور، غلط است؛ بلکه عکس این مطلب درست است؛ یعنى خواننده کند، به خاطر توقفها و شروعهاى مکرر و پیشرفت متزلزل، امکان زیادى دارد که بىحوصله شود؛ تمرکز حواس خود را از دست بدهد؛ حضور ذهنش کاهش یابد و از درک معنى آن چه که مىخواند، عاجز بماند؛ ولى کسى که عادت کند شبه جملهها را با هم ببیند، به طور طبیعى مفهوم آنها را هم به همراه یکدیگر درک مىکند. از طرف دیگر، تندخوانى، باعث مىگردد تا مطالب کماهمیت، زودتر شناخته شوند و بر مطالب مهم، تأکید ورزیده شود. از این رو، درک تمام مطلب، براى خواننده سریع، خیلى آسانتر و دامنهدارتر از درک مطلب، براى خواننده کند مىباشد.
«خواندن بیش از 500 کلمه در دقیقه، ممکن نیست»!
این جمله، غلط است؛ زیرا با توجه به این حقیقت که در هر توقف مىتوانید تا حد شش کلمه را زیر دید قرار دهید و این واقعیت که قادرید در هر ثانیه تا چهار توقف را انجام دهید، بدین معنى است که به راحتى مىشود سرعتى تا حد 1000 کلمه در دقیقه را به دست آورد.
«سرعت بیشتر، تمرکز حواث کمترى را به دنبال دارد».
خیر، زیرا هر چه سریعتر حرکت کنیم، نیروى جنبشى بیشترى را جمع کرده، تمرکز بیشترى پیدا مىکنیم. سرعتهاى خواندن متوسط، طبیعى نیست؛ بلکه آنها سرعتهایى هستند که با آموزشهاى ابتدایى نادرست خواندن، همراه با اطلاعات غیر کافى از طرز کار چشم و مغز، در سرعتهاى متفاوت، حاصل آمدهاند.
فواید تندخوانى
1. یکى از مهمترین سودهاى تندخوانى، این است که شخص تندخوان، داراى ذهنى فعال و حسابگر مىشود و با همه چیز، دقیق و حساب شده برخورد مىکند؛ سکون، از زندگىاش رخت برمىبندد و همیشه و ناخودآگاه، فعال و پویاست.
2. یکى دیگر از آشکارترین اثرهاى تندخوانى، صرفهجویى در وقت است. صرفهجویى در وقت، باعث مىشود تا وقتهاى اضافى پیدا کنید و از آن وقتها، براى مطالعات جنبى دیگر و کارهاى شخصىتان بهره ببرید و حتى درسهاى دانشگاه را بهتر و کاملتر بخوانید. بیشتر ما از نداشتن وقت کافى، براى انجام کارهاى مورد علاقهمان شکایت داریم. اگر شما هم تا امروز چنین مشکلى داشتهاید و یا به مطالعه، زیاد علاقهمندید، ولى نمىتوانید به همه مطالب جالب مورد نظر خودتان برسید، بدانید که با تندخوانى، قادر خواهید بود به ساعات بیشترى براى مطالعه دست یابید.
3. تندخوانى، کارآیى و خلاقیت فرد را بالا مىبرد. شخص تندخوان، با هر مسئلهاى، به راحتى برخورد مىکند و آن را از پیش پاى خویش برمىدارد. دانشجویى که به مهارت تندخوانى دست یافته، از زندگى فوقالعادهاى برخوردار مىشود؛ زیرا تندخوانى، رابطه مستقیمى با دانش زیاد و درک صحیح - که از تندخوانى به دست مىآید - دارد. کسانى که سریعتر مىخوانند، بهتر نیز مىفهمند و راه پیشرفت برایشان همواره باز است.
موانع تندخوانى
موانعى را که بر سر راه سرعت عمل مغز در موقع خواندن ایجاد مىکنیم، اصطلاحاً «راهبندان» مىنامیم. حال باید ببینیم که این راهبندانهاى خواندن، چه چیزهایى هستند؛ از کجا ناشى مىشوند و چگونه مىتوان آنها را رفع کرد.
الف) تلفظ و لب خوانى
اگر شما این مشکل را داشته باشید، به هنگام مطالعه، به جاى خواندن بىصدا، صداى کلمات را در گلو ایجاد مىکنید (اداى صوت یا تلفظ) و یا آن که لبها را بدون صدا حرکت مىدهید (لبخوانى)؛ مثل این که کلمات را براى خود با صداى بلند مىخوانید و از این طریق، مغز خود را وادار مىکنید که مطالب را با سرعتى در حد سرعت حرف زدن، جذب کند که این سرعت، براى خواندن بىصدا، فوقالعاده کم است.
ب) کمک اضافى
کمک اضافى، چنانچه به صورت جزء اصلى عمل خواندن درآید، جزء راهبندانها به شمار مىآید و در حد شدید خود، باعث کندى حرکت چشم و عمل ذهن، در انجام عمل خواندن خواهد شد. کمک اضافى، اصطلاحاً به عمل با انگشت نشان دادن کلمه به کلمه مطلب مورد مطالعه و یا لغزاندن یک لبه صاف مانند خطکش از بالا به پایین و مشخص کردن کامل هر سطر مورد مطالعه مىباشد که در چنین وضعى، به مغز خود کمک اضافى را تحمیل کردهاید و باعث مىشود که در موقع خواندن، فکر شما، متکى به این عمل اضافه شود و هرگز نتواند به طور مستقل عمل کند.
ج) واپسنگرى
کسانى که گرفتار این عیب هستند، نمىتوانند بدون برگشتهاى مجدد بر روى کلمات و عبارات خوانده شده، به خواندن ادامه دهند و یا بدون عقبنگرىهاى مکرر از ابتدا تا انتهاى هر سطر را با نگاه طى کرده، به سر سطر بعد بروند. بارها اتفاق مىافتد که این افراد، پس از پایان هر سطر، دوباره به همان سطر برگشته، گاهى پس از خواندن چند کلمه و احیاناً تا نزدیکىهاى آخر همان سطر، متوجه اشتباه خود شده، به سر سطر بعدى مىروند.
اکثر ما، اغلب به هنگامى که مایلیم جملههایى را که خواندهایم، دوباره خوانده یا در مواردى که تمرکز کافى و حضور ذهن نداشتهایم، دوباره به عقب برگشته و قسمتى از مطلب خوانده شده را دوباره با دقت بیشترى بخوانیم، اقدام به واپسنگرى مىکنیم؛ ولى اگر این واپسنگرىها را کنترل نکنیم، به صورت عادت بسیار بدى در خواهد آمد. تصور کنید که اگر قرار باشد هر بار یک کلمه یا یک عبارت یا قسمتى از یک سطر را که خواندهایم، دوباره خوانده، باز به عقب برگشته، دوباره و سه باره بخوانیم و یا این که پس از خواندن هر سطر، به جاى رفتن به سر سطر بعدى، هر بار تا نیمههاى همان سطر را خوانده، متوقف شده، دنبال سر سطر بعدى بگردیم، چگونه رشته مطلب را گم مىکنیم و چقدر از سرعت، باز خواهیم ماند.
د) تلفظ در ذهن
این اشتباه دیگرى است که تقریباً همه گرفتار آن هستند. لبها بىحرکتند و ارتعاشى در گلو احساس نمىشود؛ ولى کلمات را در مغز خود تکرار مىکنیم؛ یعنى گرفتار چیزى هستیم که اصطلاحاً مىتوان آن را «حرف زدن ذهنى» نامید. لازم به تکرار است که هر چیزى که شباهت به خواندن با صداى بلند داشته باشد، مغز را از به دست آوردن سرعتى که قادر به رسیدن به آن است، باز خواهد داشت. باید اعتراف کرد که از میان بردن کامل این نقص، تقریباً ممکن نیست و در حال عادى، لزومى هم ندارد (مگر آن که سرعتهاى فوق العاده زیاد در خواندن، مورد نظر باشد). با این حال، هنگام خواندن، هر قدر تلفظ در ذهن خود را کاهش دهید، به همان نسبت، خواندن خود را سرعت بخشیدهاید.
ه) معکوسبینى
این مشکل، اغلب در خواندن کلمات انگلیسى اتفاق مىافتد؛ مثلاً No را On خوانده یا Saw را Was تصور مىکنیم و مىخوانیم. در خواندن فارسى نیز به ندرت کلماتى هستند که معکوس خوانده مىشوند؛ ولى ما فارسى زبانان، بیشتر در خواندن اعداد و محاسبات با این مشکل مواجه مىشویم؛ مثلاً عدد 45 را 54 و یا 32 را 23 تصور مىکنیم و مىخوانیم یا محاسبه مىکنیم. این اتفاق، اغلب به خاطر از راست به چپ خواندن مغز است و فراموش مىکنیم که کلمات انگلیسى و اعداد را باید از چپ به راست خواند. این مشکل، اغلب ایجاد سردرگمى کرده، خود موجب ایجاد مشکلات دیگرى مىشود که به آنها اشاره کردیم.
و) عدم توانایى استفاده از میدان دید چشم
در اتاقى که نشستهاید، به روبهرو نگاه کنید و به شیئىاى در مقابل خود (مثلاً پنجره) نگاه کنید؛ در حالى که به دستگیره وسط پنجره نگاه مىکنید، گوشههاى دیوارهاى دو طرف و تابلوى روى دیوار سمت چپ و در اتاق را که در دیوار سمت راست قرار دارد، مىبینید. به همین طریق، هر سطر مطلب مورد مطالعه، به راحتى در میدان دید شما واقع مىشود و براى انجام پرشهاى لازم، کافى است که فقط چشم خود را حرکت دهید. بنابراین، از حرکت دادن سر خود، خوددارى کنید و در غیر این صورت، چون سر نمىتواند با سرعت فکر حرکت کند، راهبندانى براى خواندن، ایجاد مىکند.
چگونه این راه بندانها از بین مىروند؟
خوشبختانه این مشکلات، جزء آن دسته از ناتوانىهاى خواندن هستند که مىتوان به سرعت آنها را از بین برد. از یک نظر، تمام راهبندانها، احتیاج به از میان بردن ندارند و گاهى نمىتوان آنها را به کلى از میان برد. مىدانیم که بسیارى از خوانندگان، عادت به خواندن مطلب مورد مطالعه در ذهن خود دارند. اگر توانستید تا حدودى عادت درذهنخوانى خود را کاهش دهید که بسیار مفید است. اگر این عادت زیاد عمیق نباشد، سعى کنید تا آن جا که مىتوانید، در کم کردنش بکوشید؛ ولى نگران آن نباشید و سایر قسمتها را درست انجام دهید و زیاد به خود فشار نیاورید.
در مورد لب، انگشت، حرکت سر و دیگر کندکنندههاى جسمى، بحثى نیست. هر کدام که هنوز باعث کندى خواندن شما مىشوند، باید از بین بروند که آن هم کارى بسیار آسان است.
به طور کلى، تمرین لازم است. هر گاه قانع شدید که هر کدام از راهبندانها دیگر مانع سرعت خواندن شما نیست و به قدر کافى کاهش یافته است، وقت خود را براى نابودى کاملش صرف نکنید و به جاى آن، وقت خود را صرف انجام تمریناتى کنید که مربوط به مشکلات اساسى شماست. در شدیدترین موارد، اگر به مدت دو تا سه هفته، روزى فقط چند دقیقه را صرف تمرین کنید، مسلماً عادات غلط خود در نحوه خواندن را از بین خواهید برد.
راههاى علاج بدون کمک دیگران
الف) علاج تلفظ و لب خوانى
براى علاج تلفظ، باید محل تولید صدا را پیدا کنید. براى این کار، به طریق زیر عمل کنید:
دو انگشت دست خود را در دو طرف سیب گلوى خود قرار دهید و هوا را به طور مداوم از میان لبهاى خود خارج کنید. آیا ارتعاشى احساس مىکنید؟ خیر. حالا هر آهنگى را که میل دارید، در گلو با صداى «هوم هوم» بنوازید. آیا ارتعاش وِزوِز مانندى را زیر دو انگشت خود احساس مىکنید؟ این، همان مشکلى است که مىخواهید آن را در موقع مطالعه آرام، از بین ببرید. اگر نمىتوانید آن را مهار کنید (از میان ببرید)، در موقع خواندن، هوا را از دهان خود خارج کنید.
راههاى زیادى نیز براى از بین بردن لبخوانى وجود دارد. پیشنهادهاى زیر را آزمایش کنید و هر کدام را که براى خود مناسبتر یافتید، به کار برید:
1. بین لبهایتان و نه بین دندانها، چیزى را که به قدر کافى سنگین باشد و براى نگهدارى آن، ناچار به فشار روى لبها باشید، قرار دهید و خواندن را ادامه دهید.
2. لبها را محکم به هم فشرده، در همان حال، زبان را محکم به سقف دهان بچسبانید.
3. لبها را به حال سوت زدن گرد کنید و هوا را به بیرون بفرستید؛ ولى سوت نزنید.
توجه کنید که این حالات مصنوعى را به طور موقت و تا هنگامى که بر «راهبندان» فائق نیامدهاید، ادامه دهید و این، شامل تمام دستوراتى است که براى معالجه، در این قسمت پیشنهاد مىشود.
ب) مداواى کمک اضافى
براى ترک عادت خط بردن (مشخص کردن سطرها و کلمات با انگشت) در موقع مطالعه، بهترین راه آن است که در موقع مطالعه، کتاب را با دو دست نگه دارید تا عادت نامطلوب خود را فراموش کنید و بدین طریق، مشکل را با جلوگیرى از عامل ایجاد آن، از بین خواهید برد.
ج) معالجه واپسنگرى
بهترین توصیه براى رفع این مشکل، این است که بیندیشید و خود را قانع سازید. شما باید دست از این نگرانى بردارید که امکان دارد مطالب را خوب متوجه نشوید و یا قسمتى از نکات را از قلم بیندازید. در موقع خواندن، مستقیم به کار خود ادامه دهید و با وجود این که هر میل شدیدى که براى عقبنگرى و مرور جملات و کلمات خوانده شده در خود احساس مىکنید، این کار را انجام ندهید. قوّت قلب و اعتماد به نفس، شما را در این مهم یارى خواهد کرد. همچنین قبل از رسیدن به آخر هر سطر، با استفاده از میدان دید (و از گوشه چشم راست خود)، نگاهى به سر سطر بعدى بیندازید که در این صورت، به راحتى مىتوانید پس از پایان آن سطر، به سر سطر بعد بروید.
د) رفع درذهنخوانى
از بین بردن کامل این عادت، تقریباً غیرممکن است؛ ولى این را بدانید که هر چه سرعت خواندن بیشتر شود، عملاً این مشکل کمتر مىگردد. براى تمرین بیشتر در این زمینه، به کتاب مهارتهاى خواندن، نوشته دکتر بهرام طوسى، ص 117 مراجعه کنید.
ه) از بین بردن معکوسبینى
براى رفع معکوسبینى، بهترین راه که به یادگیرى املا نیز کمک فراوان خواهد کرد، تهیه فهرستى از کلماتى است که بیشتر معکوس دیده مىشوند؛ به این فهرست مراجعه کرده، کلمهاى مانند Was را که اغلب Saw خوانده مىشود، انتخاب کنید؛ آن را روى تکه کاغذى بنویسید و با انگشت (نه با قلم و مداد)، به تک تک حروف آن اشاره کنید و سه بار هجى کنید. بعد کاغذ را برگردانده، در حالى که نام خود را با صداى بلند تلفظ مىکنید، کلمه مورد تمرین را بنویسید.
باید آن قدر در موقع هجى کردن کلمه دقت کرده باشید که بتوانید به طور خودکار، کلمه را درست بنویسید. متخصصینى که با این روش کار کردهاند، همیشه نتیجه مثبت گرفتهاند و معتقدند که اگر کلمه را با حس لامسه خود احساس کنید، هرگز آن را اشتباه تصور نخواهید کرد.
و) عدم توانایى استفاده از میدان دید
براى دیدن بیش از یک کلمه، هر بار باید از حرکت سر خود جلوگیرى کنید. این تمرین را زیاد ساده نگیرید؛ زیرا هر چه میدان دید خود را وسیعتر کنید، سرعت بیشترى به خواندن خود دادهاید.
تمرینات زیر را که مهمترین عامل در کمک به تندخوانى است، با دقت انجام دهید. پیشنهاد مىشود که از سه مورد زیر، هر کدام را که برایتان راحتتر است، انتخاب کرده، با آن حالت، تمرین کنید:
1. با قرار دادن دو انگشت در دو طرف فک خود، آن را محکم نگه دارید.
2. با یک دست، چانه خود را به گونهاى که انسان ریش خود را در مشت مىگیرد، نگه دارید.
3. یک انگشت دست خود را روى نوک بینىتان قرار دهید.
فهرست منابع
1. بهرام طوسى، مهارتهاى خواندن، انتشارات ترانه.
2. حسین صالح، تکنیکهاى موفقیت در تحصیل.
3. على اکبر سیف، روشهاى یادگیرى و مطالعه
حفظ کامل لغتنامه در 3 سوت
آیا تاکنون به دنبال روشی بهتر برای حفظ لغات زبان بیگانه بودهاید؟ این روش را امتحان کنید.
اول با مشورت رفقا یک فرهنگ لغت مناسب انتخاب کنید. اول یک نگاه سطحی به چند صفحه داشته باشید. اگر کار سختی به نظر میآید، خودتان را ناراحت نکنید، درست میشود. اول زیر کلماتی که معنی آنها را میدانید خط بکشید، حالا آن کلمات را از خودتان بپرسید، اگر معنی کلمات را میدانستید خطها را درست کشیدهاید. در قدم بعدی سعی کنید کلماتی را که با یک یا دو بار خواندن حفظ میشوید، به صورت جدا نشاندار کنید. حالا این لغات را با لغاتی که از قبل میدانستید، به ترتیب سختی یا مثلاً به ترتیب الفبایی به دستههای جداگانه تقسیم و از یک دسته شروع به حفظ کردن کنید، آن هم با روش تکرار و البته بدون عجله و اضطراب. هر کدام از بخشها را که از بر شدید بخش بعد را شروع کنید، وقتی که چند بخش را به پایان رساندید از خودتان یک تست بگیرید. تحقیقات نشان داده زمان استفادهشده برای حفظ کردن یک لغتنامه ساده با این روش، 40 درصد کمتر از روش معمولی است. اغلب کتابهایی که میخوانیم همین طوری است، میشود گفت هر کتابی سه بخش دارد: 1- مطالبی که از قبل میدانیم 2- مطالبی که با یک یا دو بار خواندن حفظ میشویم. 3- مطالبی که فهمیدن و به یادآوردن آنها به وقت زیادی نیاز دارد. برای دسته اول مطالب، راههایی مثل خط کشیدن یا نشانهگذاری کمککننده است زیرا با این کار هر وقت کتاب را باز کنید دیگر مطالب قبلی یا سطحی را دوره نمیکنید. هر وقت بخشهای سختتر را یاد گرفتید، آنها را نیز در دسته اول قرار دهید و این کار را آن قدر تکرار کنید تا کل کتاب را حفظ شوید.
هوشیاری مداوم
حتماً برای شما هم پیش آمده که وقتی کتابی را مطالعه میکنید (خصوصاً کتابهای درسی) مطالب اضافهای در ذهن شما پرسه میزند و مانع تمرکز شما روی مطلب اصلی میشوند. هوشیاری یک اصل مهم است و بدون آن فرایند یادگیری و حفظ کردن مختل میشود. دانشآموزی را در نظر بگیرید که تکالیفش را همیشه انجام میدهد، اما در امتحان نمره نمیآورد. دلیل، عدم تمرکز هنگام مطالعه است.
اگر شما فیلمی ببینید که جذاب نباشد اصلاً به نام بازیگران آن توجه نخواهید کرد ولی اگر در یک فیلم دیگر آنها را دیدید، میگویید که اسم او را فراموش کردم همچنین اگر جای دقیق کشورهای همسایه را نمیدانید به دلیل آن است که هیچگاه با علاقه به نقشه آنها نگاه نکردهاید.
اگر کاری را بر مبنای اطلاعاتی شروع کنیم که پایه و اساس درستی نداشته باشد، نتیجه نیز چندان مطلوب نخواهد بود. مارک تواین، رماننویس مشهور جایی نوشته است که «بخش اصلی آموزش را چیزهایی تشکیل میدهند که نیاموختهایم». پس مراقب باشید که اگر این نوع اطلاعات در پایه فکر شما بیش از حد فعال باشند ممکن است برای جبران اشتباهات دیگر انرژی و وقت لازم را نداشته باشید. مردم اغلب اشتباه شروع میکنند، چون مثبتنگر هستند، یعنی نکتههای صحیح که برای شروع کار لازم است را اگر چندان مفید به نظر نیایند رها میکنند و فقط نکتههایی را که حس مثبت به آنها میدهد یاد میگیرند. یکی از مهمترین راههای تقویت حافظه این است که اگر میخواهید کاری را شروع کنید، عجله نکنید و به کیفیت کار اهمیت زیادی بدهید. برای این کار بهتر است از یک راهنما استفاده کنید، زیرا چیزی را نادرست حفظ کردن و سپس فراموش کردن و دوباره یاد گرفتن یک سه بارهکاری بیهوده است.
اول بفهم، بعد ...
برای به خاطر سپردن باید هر مطلبی را اول یاد گرفت و برای یاد گرفتن 2 تکنیک به کار میرود: اول اینکه میتوانیم یک عمل را به صورت عادت درآوریم و دوم اینکه آن مسأله را از راه فهمیدن درک کنیم. راه اول که همان انجام عملی کارها است معمولاً سریعتر جواب میدهد و کسانی که کارها را از این راه میآموزند علاقه بیشتری در انجام سریع امور دارند، پس برای اشخاصی که کارهای ساده انجام میدهند این نوع آموزش کارآمدتر است. اما فراموش نکنید که این افراد در مقابل شرایط سخت و نامتعارف کار، بسیار آسیبپذیرند و در صورت ترک عمل یا ایجاد فاصله بین آموزش و شروع به کار، مقدار زیادی از آموختههای خود را از دست میدهند. اما یادگیری از راه فهمیدن و تجزیه مسائل باعث میشود که حتی در صورت تغییر شیوه کار، شخص بازدهی قابل قبولی داشته باشد. هر قدر بتوان مطالب بیشتری را با هم ارتباط داد، به همان نسبت هم مطالب بهتر درک و در حافظه ذخیره میشوند. یک کارشناس امور رایانه را در نظر بگیرید، اگر او تخصص خود را از راه فهمیدن مبانی کار با کامپیوتر به دست آورده باشد بسیار راحت میتواند نسخههای جدید یک نرمافزار را درک و برای خود تحلیل کند و دیگر برای هر تغییر کوچکی نیاز به آموزش مجدد ندارد.
به ماهی فکر کن
اگر کسی به نتیجه کار خود اعتماد نداشته باشد، قصد انجام او فقط یک امیدواری است و این طرز فکر باعث میشود شخص به اصطلاح قبل از مسابقه بازنده شود. اگر شما مرتباً به خود القا کنید که فلان درس مشکل است و من آن را نمیفهمم، هیچگاه نمیتوانید برداشت کاملی از مطالب آن درس داشته باشید. و اکثر افرادی که فکر میکنند دارای حافظه ضعیفی هستد بیشتر جریمه عدم اعتماد به نفس خود را پرداخت میکنند. یادتان نرود که حافظه شما مانند یک خدمتکار است، باید به او اعتماد کنید.
ظرفیت حمل ماهی: حداکثر 7 عدد!!!
تحقیقات دانشمندان علوم رفتاری نشان داده است که حداکثر میتوان هفت مورد مستقل را در یک جلسه به خاطر سپرد. اما هرگز فکر نکنید که این برای شما یک محدودیت است و کارآیی ذهن را پایین آورده، بلکه کاملاً برعکس، فرض کنید یک کامیون بلوک ساختمانی در مقابل شما است و شما مجبور هستید که تمام آن را جابهجا کنید و ظرفیت شما در هر مرحله فقط به اندازه تعداد کمی از آنها است. به نظر شما این، مانعی برای رسیدن به هدف میباشد؟!
اگر برای انجام کارها برنامهریزی و دستهبندی داشته باشید ظرفیت هفتتایی ذهن بسیار هم مؤثر و مفید است. گاهی اطلاعات مانند یک درخت بزرگ است که اگر بخواهیم آن را حمل کنیم بهتر است به قطعات کوچکتر تقسیم شود و گاهی مانند شاخههای درختان میباشد که برای حمل لازم است که آنها را در دستههای بزرگتر جمعآوری کنیم. این دستهبندیها باید تا حد امکان ساده باشند و از پیچیده کردن بیمورد آنها اجتناب شود. مثلاً اگر یادگیری یک زبان خارجی را شروع کردهاید در ابتدا به گرامر و لغات استثنا کاری نداشته باشید و فقط سعی کنید که افعال، حروف اضافه و ضمایر را بشناسید و در مراحل بعد به سراغ سایر نکات بروید.
ضبط صوت یادت نره
بعضی مطالب آن قدر واضح و روشن است که هیچوقت از ذهن پاک نمیشود. مطالبی که برای ما بااهمیت، دارای خاطره خوب یا صادقانه باشند در ذهن روشن و زنده باقی میمانند و تقریباً پاکناشدنی هستند. اگر بخواهید مطالب کوچکتر را نیز به همین صورت یا با انرژی کمتری به یاد بیاورید باید دایماً از آنها در ذهن خود یاد کنید و به عنوان مثال با دیدن یک شیء کمی درباره جنس، رنگ و باقی مشخصات آن فکر یا با دیدن یک دوست به نام او، رابطه خود با او و مسائلی از این قبیل فکر کنید. به این صورت سرعت پردازش ذهن شما هم به مرور زمان بالا میرود.
گام پنجم: ماهیگیری ابزار هم دارد
از قدیمالایام ابزارها و شیوههای مختلفی برای یادآوری ابداع شده است که هر کدام کاربرد خاص خودشان را داشتهاند. مثلاً در گذشتههای دور چاپارها برای حفظ نامهها از خطر گم یا ربوده شدن، آنها را از برمیکردند و برای این کار هرگاه در طول مسیر جای خلوتی مییافتند، متن نامه را با خود تکرار میکردند. آیا فکر کردهاید چرا در فرهنگ ما هزاران کتاب شعر علمی و عرفانی به صورت نظامی کامل و جامع تدوین شده و مقصود از این کار چه بوده است؟ امروزه کاربرد این روش (یعنی آهنگین و با وزن حفظ کردن مطالب) از نظر علمی کاملاً ثابت شده و در آموزشهای کودکان نیز کاربرد دارد.
برای ماهیها رمز بگذار
یکی از سادهترین و قدیمیترین روشهای کمکی حفظ کردن، رمزگذاری است. مثلاً میتوانید کلمات را مخفف کنید (یعنی حروف اول آنها را به هم بچسبانید) یا اینکه کلمات را مختصر کنید (یعنی بعضی نامها یا حالتها را با روش خاص بیان کنید) مانند نام یگانهای نظامی، سازمانهای بینالمللی یا برخی شخصیتهای تاریخی. یکی دیگر از راههای بسیار قدیمی و مفید حفظ کردن مطالب، مخصوصاً نامها و کلمات، تفسیر عددی آنها است که در منابع غربی به آن «اختراع لایبنیتز» میگویند و ما خودمان هم در «حروف ابجد»مان همین کار را میکنیم. یعنی برای هر یک از حروف عددی در نظر گرفته میشود و کلمات را به اعداد تبدیل میکنند و بالعکس. شما میتوانید همین روش قدیمی را عیناً تکرار کنید یا اینکه برای خودتان روشی جدید ابداع نمایید که برای شما قابل فهمتر باشد و چه بسا از تمام روشهای قبلی نیز بهتر و کارآمدتر باشد.
هرچند محدودیتی برای استفاده از این روش وجود ندارد، اما باید مراقب بود که عاملی برای فراموشی مطلب اصلی شود و در ضمن نیازی نیست تا حتماً با استفاده از روشهای دیگران این کار را انجام دهید، بلکه میتوانید با استفاده از هوش و ذکاوت خود این نوع کلمات را برای خود بسازید و از آنها استفاده کنید.
یک ماهی مثل ماهیهای قبلی بگیر
یکی دیگر از روشها برای یادآوری، استفاده از تشابهات دوتایی است. یعنی اینکه شما میتوانید هر چیزی را در هنگام به خاطرسپاری با یک ارتباط ساده به چیز دیگری مربوط کنید و در هنگام یادآوری از این ارتباط استفاده نمایید، مثلاً چتر ← باران، آتش ← گرما، برگ ← درخت. برای فراموش نکردن نام دوستان میتوانید از این کار استفاده کنید؛ به عنوان مثال اگر نام شخصی «بزرگی» است، فوراً نام او را با چهره و اندام او ارتباط دهید و اگر خیلی قوی هیکل است بگویید که آقای بزرگی واقعاً بزرگ است و اگر خیلی بزرگ نیست عکس این را بگویید یا نام او را با شغلش ارتباط دهید یا با سایر جوانب شخصی او این رابطه را برقرار کنید. این روش برای به خاطرسپاری چیزهایی مثل لغات زبانهای بیگانه خیلیخیلی مفید است. نوع دوم این روش که استفاده از یک رابطه غیر منطقی است، همراه با یک لیست کلیدواژه کاربرد دارد و مبنای این روش همان روش حافظه «رات» میباشد و در بسیاری از کتابها مورد بررسی و توصیه قرار گرفته است. در این روش از یک سری کلیدواژه استفاده میشود که دارای 100 عضو است، مانند 1- کلاه 2- مرغ 3- ران خوک 4- خرگوش و ... حال شما هر چیز را که میخواهید به خاطر بسپارید به ترتیب با این لیست ارتباط میدهید، این رابطه باید کاملاً غیر منطقی باشد، آن هم به این دلیل که روابط غیر منطقی برای مدت کوتاه به خوبی در ذهن میمانند و شما میتوانید آنها را سریع به خاطر بیاورید. این روش برای استفاده در مواردی مانند مسابقههای تلویزیونی که چندین شیء را به فرد نشان میدهند و سپس از او میخواهند آنها را به یاد بیاورد، کاربرد دارد و شرط لازم برای استفاده از آن، دانستن کامل کلیدواژه است. از نواقص و شاید معایب این روش این است که اگر بخواهید چند بار با فواصل کوتاه از آن استفاده کنید، خیلی زود دچار تداخل میشوید. پس برای جلوگیری از تداخل، بعد از هر بار استفاده از آن باید موارد را از ذهنتان خارج کنید.
ماهیها رو به هم بچسبون
استفاده از توالی کلمات یکی دیگر از ابزارها است که در آن نیازی به دانستن یک لیست کلیدواژه نیست و میتوان کلمات بیربط را به خاطر سپرد. مثلاً چراغ و گاو را میتوان به وسیله یک ارتباط مثل «چراغ را روشن کن گاو را بدوش» به خاطر سپرد. از این روش میتوان در حفظ کردن متنهایی استفاده کرد که نیازی به یادآوری کلمه به کلمه تمام آن نیست، مثل آماده شدن برای یک سخنرانی که باید یک سری کلمات کلیدی را یادداشت کرد و در هنگام سخنرانی آنها را دنبال و به وسیله آنها افکار را به هم پیوند زد.
گام ششم: ماهیگیری سخت است، نترس
یکی از مشکلات حافظه، فراموشی موضوعاتی است که در میان موضوعات دیگر گم میشود؛ مثل انجام ندادن یکی از کارهای روزانه، فقط به دلیل آنکه آن را فراموش کردهایم. برای جلوگیری از این کار نیاز به یک فهرست از کارهایی که باید انجام دهیم داریم. مثل اساتیدی که برای تدریس موضوعات درسی از فهرست مطالب استفاده میکنند، شما هم برای کارهای روزانه خود یک لیست تهیه کنید و مطمئن باشید استفاده از یادداشت، دفتر تلفن، تقویم رومیزی و امثال آنها اصلاً نشانه حافظه ضعیف یا حواسپرتی نیست، بلکه شما با این کار ذهن خود را از مشغلههای بیهوده آزاد میکنید و آن را برای کارهای مفیدتر آماده نگه میدارید.
یادآوری موضوعات به دو عامل زمان و مکان نیز وابسته است. یعنی اگر قرار است کاری در ساعت معین انجام دهید، حتماً برای خود یک ابزار یادآوری مثل یادداشت روی آینه یا زنگ موبایل تهیه کنید که زمان آن کار را به شما یادآوری کند. البته این کارها برای اعمالی است که فقط یک بار قصد انجام آنها را دارید و برای کارهایی که به صورت روزانه باید تکرار شود، باید انجام آن را در میان کارهای روزانه برای خود تبدیل به یک عادت کنید. اگر هم قرار است کاری را در مکانی معین انجام دهید، قبل از رسیدن به آنجا پیش خود چندین بار مراحل انجام کار را تصور کنید و اگر کاری را در مکان معینی مرتباً فراموش میکنید، برای جلوگیری از این کار برای خود یک یادآورنده تهیه کنید و برای این کار از این نمونه کمک بگیرید. یکی از دوستان من طبق مقررات محل کار خود باید هر روز کارت ورودش را همراه خود میبرد، اما اکثر اوقات این کار را فراموش میکرد، به همین خاطر روی یک برگه نوشت کارت و داخل منزلش روی درب خروجی نصبش کرد، از آن روز دیگر این اتفاق برایش تکرار نشد. شما برای جلوگیری از دوبارهکاریهای روزمره و تکراری مانند چندین بار مراجعه به آشپزخانه آن هم فقط برای اینکه از بسته بودن شیر گاز اطمینان حاصل کنید، میتوانید بعد از انجام کار بلند با خود بگویید که «خب این کار را هم که انجام دادم» و مطمئن باشید که دیگر از یاد شما نخواهد رفت.
ماهیها رو بشمار
یادآوری اعداد یکی از عمومیترین مشکلات حافظه است. از مهمترین دلایل فراموشی اعداد، بیمعنی بودن آنها است؛ مثلاً اگر شما یک عدد 10 رقمی متشکل از تعدادی رقم زوج و فرد را فقط به وسیله روش تکرار حفظ کنید، در آیندهای نزدیک همگی یا بخشی از آن را فراموش خواهید کرد. پس اگر میخواهید عددی را حفظ کنید، تا آنجا که میتوانید باید آن را برای خود تفسیر کنید و این کار مانند حفظ کردن یک تصویر است. یعنی اینکه شما باید ابتدا نکاتی کلی را مثل عدد اول یا آخر به خاطر بسپارید و بعد بین آنها ارتباط برقرار کنید و به عب ای خارجی میشود، عدم آشنایی کامل و مواجهه عینی با این زبانها است. حافظه در این مورد هم مانند بسیاری نکات دیگر به عامل محرک و تقویتکننده انگیزه نیاز دارد. اگر شما آموختن یک زبان خارجی را از روی اجبار شروع کنید به طور حتم در طول کار با مشکل مواجه خواهید شد و حتی اگر در پایان کار مثلاً در امتحان آخر دوره نمره خوبی هم کسب کنید، مدت بقای اطلاعات در ذهن شما بسیار کوتاه خواهد بود. اما ناامید نشوید، دیدن کسانی که به زبان خارجی مسلط هستند برعکس میتواند انگیزهای برای شما باشد. فکر کنید که آنها وقت زیادی را برای این کار صرف کردهاند یا مانند کارشناسان زبان روابط میان زبانها را پیدا و روی آن وقت زیادی صرف کردهاند، در حالی که شما نه وقت این کار را داشتید و نه نیازی برای انجام این کار احساس میکردید. حالا که نیاز پیدا شده، باید سعی خودتان را بکنید. این نکات هم میتوانند مفید باشند: 1- سعی کنید یک راهنمای خوب بیابید تا با او مرتباً مکالمه کنید و در خواندن از او کمک بگیرید. 2- اخبار عمومی را در نشریات به هر دو زبان مطالعه کنید. 3- از متنهای ساده که به صورت دو زبانه منتشر میشوند استفاده کنید. 4- فیلمهای با زیرنویس نیز مفیدند. 5- به املا و تلفظ درست کلمات دقت کنید و این کار را عادت خودتان قرار دهید. 6- از یک نظام حافظهای مانند دفترچه یادداشت که بتوانید آن را مرتباً دوره کنید، استفاده نمایید. 7- با کلماتی که میبینید جمله بسازید یا به عبارتی آنها را با زندگی واقعی ربط دهید تا در ذهن شما دارای شکل و بار عاطفی شود. 8- بین زبان خود و زبان بیگانه ارتباطها را پیدا کنید، زیرا این کار بسیار مفید خواهد بود و از تداخلهای ذهنی جلوگیری میکند. 9- مطمئن باشید یاد گرفتن زبانهای بیگانه کار سختی نیست و فقط کافی است آن را برای خود جذاب کنید.
گام هفتم: ماهیها ماهر میشوند
خب تا حالا متوجه شدیم که برای تقویت حافظه دو شرط وجود دارد: علاقه و دقت. اما بیاید کمی عملیتر صحبت بکنیم. شما یک دانشآموز یا دانشجو هستید و دلتان میخواهد از وقتی که صرف درس خواندن میکنید، بیشترین نتیجه را بگیرید. پیشنهادهای ما این نکات کاربردی زیر است:
تمرکز، توجه، تمرکز
اگر بخواهید همزمان با تماشای برنامه تلویزیونی مورد علاقهتان مطالعه هم بکنید، شک نکنید که ضرر خواهید کرد؛ چون نه از کتاب چیزی خواهید فهمید و نه از تلویزیون. اگر در بین چند نفر که مشغول تماشای مسابقه فوتبال هستند نشستهاید، اصلاً سعی نکنید که بر روی مطالعه کتاب تمرکز کنید، زیرا موفق نمیشوید. بعضی افراد دوست دارند که هنگام مطالعه به موسیقی گوش دهند که این کار اشکالی ندارد، اما بهتر است حواسشان باشد که موسیقی همراه با خواننده نباشد، اولین بار نباشد که آن آهنگ را میشنوید و موسیقی فراز و فرودهای زیادی هم نداشته باشد.
وسایل کمکماهیگیری
از جمله بهترین و مهمترین نکات در مطالعه، کمک گرفتن از وسایل کمکی برای چشم است. در کتابهای آمار به این نکته بسیار اشاره شده که یک شکل خوب بهتر است از صد مطلب و شما نیز حتماً به این نکته واقف هستید. شاید یک دوره کامل درسی را بتوان با یک نمودار خلاصه کرد یا نتیجه یک تحقیق بزرگ را روی یک شکل نشان داد یا با کمک کاریکاتور بتوان یک حادثه بزرگ را یادآور شد، اما درک و بهرهبرداری از تصاویر هنری اکتسابی است که به مرور زمان و بر اثر مطالعه کسب میشود. یکی دیگر از مزایای این وسایل صرفهجویی در وقت است. مثلاً شما میتوانید برای آدرسدهی کروکی آنجا را بدون پیچیدگی خاصی رسم کنید. شما با ابداع چنین وسایلی، مطالب سخت و پیچیده را ساده میکنید، از یادگیری مطالب و مطمئن میشوید، اطلاعات را از راههای گوناگون جذب میکنید و با درگیر کردن خود در مطالب به آن علاقهمند میشوید و خلاقیتهای خود را بروز میدهید. یادتان باشد این وسایل حتماً لازم نیست برای همه جالب باشد و فقط کافی است که برای شما مفید باشد.
راههای رسیدن به ماهی زیاد است ولی ...
اگر محصل هستید حتماً برای شما اتفاق افتاده است که ساعتها مطالعه کردهاید اما در آخر دریافتهاید که مطالب مورد مطالعه شما هیچ ارزش خاصی نداشته و بهتر بود که اصلاً آنها را نمیخواندید. باید قبل از مطالعه هر متنی ارزش آن را تعیین کرد و برای این کار جز تمام راههایی که شما خودتان میدانید، یک راه مؤثر هم هست: قبل از خرید کتاب، نظر چند نفر که آن را مطالعه کردهاند را جویا شوید؛ به نویسنده، مترجم، شاعر و دفعات چاپ آن توجه کنید؛ به توضیحات یا پیشگفتار متن توجه نمایید تا هم از بار علمی و فرهنگی آن را بسنجید و هم ارتباط موضوع را با خود، مورد بررسی قرار دهید؛ نظام نوشتاری آنها را دریابید یعنی پیشگفتار، خلاصه و نتیجه آن را اول بخوانید. برای مرور مطالعات اول باید عادات مطالعهای را که از کودکی داشتهاید (مانند راه رفتن یا بلند خواندن) ترک کنید آن هم به دو دلیل: اگر مفید نیستند دلیلی برای تکرار آنها وجود ندارد و اگر هم خیلی مفید هستند، آنها را با تکرار بیهوده کماثر نکنید و برای یادگیری، موارد واقعاً سخت به کار ببرید و در مرحله بعد سعی کنید نگاه جدیدی به متون پیدا کنید یا به عبارتی دیدگاه خود را نسبت به متون تغییر دهید و دیگر مانند گذشته هر متنی را به صورت تعدادی حروف دنبال هم نبینید و ارزش کلمات را درک کنید. در ضمن جملات را جدا از هم نخوانید و سعی کنید متون را روان و با تسلط ادامه دهید، زیرا اگر بیش از حد کند بخوانید اصل موضوع را فراموش میکنید و اگر بیش از حد تند بخوانید به احتمال زیاد مطالب را درک نخواهید کرد. به خصوص در متونی که از نظر اندیشهای ارزش دارند مانند یک متون فلسفی یا اخلاقی، روی هیچ کلمهای توقف نکنید زیرا فهمیدن اندیشهها نیازی به فهمیدن همه کلمات ندارد یا به عبارتی «اندیشهها را مطالعه کنید نه کلمات را». ولی در متونی که ارزش جمله به جمله دارند مانند متنهای تخصصی و فنی جملات جدید را چند بار تکرار نمایید و هرگز فکر نکنید کندخوانها بهتر از تندخوانها یاد میگیرند. همیشه سعی کنید سرعت خواندن خود را با سرعت فکر کردن خود هماهنگ کنید. در کل عوامل تعیینکننده سرعت خواندن به این ترتیب است: 1- منظور و هدف شما از خواندن 2- مقدار آشنایی شما با زبان متن 3- میزان سختی و سبک نوشتاری متن.
دسته پارو یادت نره
شاید شما هم دیده باشید در اکثر سخنرانیها سخنران دستنوشتهای همراه دارد که گهگاه نگاهی به آن میاندازد. نوشتن را به عنوان یکی از راههای مؤثر به خاطرسپاری از یاد نبرید. فراموش نکنید که کتابها ابزار کاری هستند برای پیشرفت شما و هرگز از علامتگذاری در آنها به بهانه اینکه نباید کثیف شوند خودداری نکنید. با این کار شما برای دفعات بعدی، دسترسی خودتان به نکات مهم را آسان میکنید. در هنگام مطالعه اگر به سؤالی برخوردید یا با مطلبی مخالف بودید سریعاً آنها را در کتاب یادداشت کنید و سعی کنید نظرات خود را بیکموکاست یادداشت نمایید. اگر امکان این کار را ندارید (کتاب امانت است یا دلتان نمیآید) یادداشت دستی بردارید که این یادداشتها باید 1- مرتب و خوانا باشند. 2- فقط اندیشهها یا نکات اساسی در آن قید شده باشد. 3- عبارات نه آنقدر طولانی باشد که خستهکننده شوند و نه آنقدر کوتاه که در مراجعات بعدی نتوانید متوجه منظور خود شوید. 4- مطالب سخت را به گونهای نکتهبرداری کنید که برای ارتباط دادن آنها با هم در آینده دچار مشکل نشوید.
زور بالای سر
آیا تاکنون معلم یا استادی داشتهاید که آزمون مطالب تدریسشده در هر روز را سریعاً همان روز برگزار کند. یا در آخر کلاس سؤالی را مطرح کند که مجبور شوید آموختههای خود را دوره کنید؟ حتماً این چنین مطالبی بسیار بهتر در ذهن شما مانده است، دلیل این امر ضرورتاً تکرار مطالب در ذهن است و در کل مطالبی که در ابتدا و انتهای هر جلسه ارایه میشود را بهتر میتوانید در ذهن نگه دارید. ولی اگر میخواهید یک تصویر را در ذهن نگه دارید یا یک متن را خوب درک کنید، سعی نمایید در هر دور مطالعه از یک زوایه جدا به مطالب توجه کنید تا برای شما خاطرهانگیز شوند، یا اگر میخواهید که جملاتی از زبانهای دیگر را حفظ کنید جمله را بخوانید و بعد از چند بار تکرار با آن یک جمله بسازید و آن را نیز تکرار کنید.
وقت خوب ماهیگیری
اینکه شما بخواهید تمام یک متن را که نیاز به 8 تا 10 ساعت مطالعه دارد در یک نوبت مطالعه کنید، درست مثل این است که ورزشکاری که هر روز 2 ساعت تمرین دارد، تمام 12 ساعت تمرین هفته خود را در یک روز انجام دهد. سعی کنید برای هر کاری فواصل مشخص زمانی را تعیین کنید تا دچار تداخل ذهنی، خستگی، بیانگیزگی و در نتیجه فراموشی نشوید. هرچه مطالب برای شما آموزندهتر و جالبتر باشد بهتر در ذهن شما باقی میماند و نیاز کمتری به تمرین با فاصله دارند و برعکس تکالیف حفظی یا دارای تشابهات زیاد با سایر متون، نیاز بیشتری به این نوع تمرین دارند. همچنین اگر یک مطلب برای شما تنشزا باشد و در ذهن شما ایجاد تنش کند نکات آن بهتر در ذهن شما میماند. به عنوان مثال اگر یک مطلب را که در چند روز آینده باید امتحان دهید به صورت ناتمام مطالعه کنید و مطلب دیگری را که قرار نیست امتحانی برای آن برگزار شود را به صورت کامل مطالعه نمایید و ماندگاری هر دو را در یک زمان تست کنید، خواهید دید نکات مطلبی که در چند روز آینده باید امتحان دهید تقریباً 80 درصد بهتر در ذهن شما مانده است. پس به توصیههای زیر توجه کنید
1- اگر وقت کافی برای مطالعه یک درس ندارید مطالعه آن را آغاز نمایید و هر قدر که باقی ماند را باقی گذارید تا در وقت بهتری ادامه دهید. 2- هرگز در تمرینها دچار مکررخوانی یا همان «خرخوانی» خودمان نشوید. 3- فاصله بین مطالعه را شخصاً مشخص کنید. 4- برای یادگیری مطالبی که ارزش کاربردی در زندگی شما دارند، محدودهای زمانی قرار ندهید تا همیشه در ذهنتان پویا بمانند. 5- در بین مطالعات و یادگیریها از انجام کارهای ذهنی پرهیز کنید. 6- فاصله بین تمرینها آن قدر نباشد که دچار فراموشی طبیعی شوید.
البته درباره مدت زمان یک مطالعه یا به عبارت بهتر زمان یک جلسه آموزشی، مطالب بسیاری گفته شده است که بیشتر آنها روی این مطالب اتفاق نظر دارند: 1- مدت یک قسمت از کلاس آموزشی باید 25 تا 35 دقیقه باشد و در طول روز نهایتاً سه نوبت یک درس مشابه تدریس شود و اگر در طول روز کار دیگری انجام نمیشود، چهار نوبت. 2- اگر قرار است در طول صحبت واژه جدیدی ارایه شود بهتر است قبلاً آنها در یک لیست به حاضران ارایه داد. 3- تعداد واژهها یا نکات ارایهشده در هر بخش از تدریس نباید بیش از 7 عدد باشد.
حتی ماهیها هم باید بخوابند
به طور حتم شما ضرورت خواب یا نقش آن را در زندگی میدانید و در اینجا نیز مجال کافی را برای مطالعه این بحث نداریم، اما نکاتی را در اینباره ذکر میکنیم: 1- سعی کنید یک خواب راحت داشته باشید؛ یعنی در جایی ساکت و نسبتاً تاریک 2- مطالبی که قبل از خواب مطالعه میکنید را با دقت انتخاب کنید، زیرا خیلی خوب بر روی ذهن شما تأثیر میگذارند 3- خواب باید نیمه عمیق باشد، یعنی نه آنقدر طولانی که دچار کسالت شوید و نه آنقدر کوتاه که بعد از مدتی موجب سردرد یا بیحوصلگی شود.
ظرفیت داشته باش
اگر دقت کرده باشید حتماً دیدهاید که اکثر بازیگران تئاتر دیالوگهای خود را تا چند لحظه قبل از اجرا میخوانند و حتی در اجراهای بعدی نیز این کار را تکرار میکنند. مطمئناً آنها انسانیهای کمحواسی نیستند و دقیقاً بر کار خود مسلطاند. آنها سعی دارند مطالب را بیکموکاست در ذهن خود ذخیره کنند تا در هنگام اجرا دیگر انرژی خود را صرف یادآوری متنها نکنند بلکه آن را برای بالا بردن کیفیت کار ذخیره نمایند. این کار ابداً معنی «خرخوانی» نمیدهد، بلکه یک روش بسیاربسیار مؤثر است. در یک تحقیق این نتایج به دست آمده است:
برای مطالعات خود یک روش سازماندادهشده انتخاب یا ابداع کنید. مانند این روش که یکی از بهترین روشهای مطالعه برای موفقیت امتحان است:
در طول روزهای قبل از امتحان 1- متن را خوب بخوانید.2- نکات را خوب تحلیل کنید.3- نکات فرمولی را عیناً و نکات مفهومی را تقریباً شبیه به اصل آن یادداشت کنید. 4- درک کلی خود را از مطالب یادداشت کنید.
در یک یا دو روز مانده به امتحان مطالبی که به عنوان درک کلی از درس داشتهاید و نکات یادداشتشده را مطالعه کنید و اگر مشکلی بود سریعاً به کتاب یا جزوه خود مراجعه نمایید.
در شب امتحان نکات را نگاهی بیندازید و چند ساعت قبل از امتحان مجدداً آنها را دوره کنید.
در کل این مراحل هرگز ارتباط با دوستان همکلاسی را فراموش نکنید؛ زیرا همیشه نکاتی هست که از دید شما مخفی میماند و ضمناً بهترین راه یادگیری آموزش است.
دیگر هیچ گامی در کار نیست
ماهی، ماهی، ماهیها
حافظه خوب به یک دانشنامه یا دایرهالمعارف شبیه است که در دست یک دانشمند ارزش واقعی خود را پیدا میکند. زیرا که دانشمند، هم میتواند آن را بخواند و هم در ادامه آن مطالبی را بنویسید. از این رو است که تأکید داریم هرچه بیشتر بدانید بیشتر میآموزید و شما هیچگاه در راه رسیدن به خوشبختی سعی نکنید خاطرات تلخ را در ذهنتان مدفون کنید، زیرا این کار به پاره کردن صفحاتی از آن دانشنامه میماند که خطرات و نامهربانیها را یادآور شده است و نتیجه آن گرفتاری در مشکلاتی است که به راحتی میتوانستید از آنها گذر کنید. پس بیایید با هم جمعبندی کنیم: خوشبخت کسی است که ذهنی کممشغله، راحت و در عین حال پذیرای هرگونه ناکامی و نارسایی در زندگی داشته باشد. در راه تقویت حافظه آنانی که استعداد بیشتری داشته باشند سریعتر از سایرین پیشرفت خواهند کرد و آنانی که روی روشهای یادگیری خود تکیه میکنند، میتوانند به حد مطلوب حافظه دست یابند. ارت دیگر از راههای زیادی میتوان اعداد را با معنی تلقی کرد. یکی از این راهها پیدا کردن اعداد کلیدی است. برای مثال جهت حفظ کردن و به کارگیری جدول ضرب اعداد بهتر است که ابتدا سه ستون مربوط به مضارب اعداد 5 و 10 را حفظ کرد و بعد برای تسریع در محاسبه، به جای سعی در یادآوری 8 × 6، میتوان گفت 8 × 5 = 40 و اگر 8 واحد دیگر به آن اضافه کنیم جواب حاصل میشود. اگر این کار را برای خود به صورت یک تمرین و سرگرمی درآورید تا در اغلب محاسبات بتوانید از آنها استفاده کنید، بعد از مدتی متوجه خواهید شد که هم برای محاسبات، ذهنی مساعد پیدا کردهاید و هم برای روابط ساده دیگر نیازی به تلاش ندارید. حالا میتوانید به روابط مشکلتر مثل فکر کنید. باز میتوان اعداد را با وسایل دیگری از این نوع مانند «خاطرات 25 سالگی» یا «25 روز کار در ماه»، برای خود منطقی کرد. اعدادی که برای شما جنبه اطلاعات عمومی دارند مانند مساحت کشورها و چیزهایی شبیه به این را بهتر است که به طور دقیق حفظ نکنید و فقط به عدد گردشده توجه نمایید. فقط وقتی که باید اعداد شبیه به هم را حفظ کنید لازم است که به جزئیات دقت نمایید. نکته دیگر آنکه سعی کنید اعداد را درست یاد بگیرید و اگر آنها را در جایی ثبت میکنید باید این کار طوری باشد که در آینده دچار اشتباه نشویم. حالا به مثالهای زیر دقت و به روابط آنها توجه کنید:
* 222 مساوی است با 3 تا 2، 6810 مساوی است با 3 رقم زوج که از 6 شروع شده است، 279 برابر است با 2+7 که شود 9، 125119 مساوی با شماره تلفن آتشنشانی و ساعت گویا است، 1357 همان چهار رقم اول فرد یا سال پیروزی انقلاب است، 181 یکی از اعداد اول است، 121 یعنی مجذور 11، 1359 برابر یک سری اعداد فرد که به جای 9،7 آمده است میباشد، 2467 یعنی رقم اول زوج که آخرش خسته شده و به جای 8 نوشته 7، 1236 میشود 1+2+3= 6 و خیلی مثالهای مشابه دیگر.
شما میتوانید اعداد را به صورت آهنگین یا روشهای دیگر حفظ کنید. فراموش نکنید که اینها تنها تعداد محدودی از مثالها است و شما با استفاده از هوش خود میتوانید رابطههای زیادی را پیدا کنید که اعداد را در ذهن شما حک کنند.
ماهی را نگهدار یا چگونه حافظهمان را در هفت گام تقویت کنیم؟
شاید شما هم از آن دسته آدمها باشید که این جور حکایتها را با حس ناامیدی مطلق گوش میدهید و بلافاصله میروید سراغ مقایسه با حافظه خودتان و این حس ویرانگر که تا حالا چقدر چیزها را فراموش کردهاید! اما باور کنید که حافظه بد وجود ندارد. شما فقط باید حافظهتان را تقویت کنید. همین، تنها آن دسته از افراد که دچار نقص مادرزادی یا بیماری شدید مغزی هستند، حافظه ضعیفی دارند و مطمئناً شما از این دسته نیستید، چون اگر اینطور بود، این متن را برای خواندن انتخاب نمیکردید.
گام اول: از فرار ماهیها ناراحت نشو، درس بگیر
تا به حال چند بار اتفاق افتاده است که یکی از دوستان از یک خاطره مشترک با شما صحبت کرده و شما در کمال تعجب گفتهاید که «چیزی یادم نمیآید»؟ اما با این حال شما مطمئن هستید که میلیونها چیز میدانید، اگر اینطور فکر نمیکنید کافی است به دور و برتان نگاهی بیندازید. آیا صدها چیز اطرافتان برای شما دارای معنی مشخصی از نظر جنس، رنگ و کیفیت نیستند؟ شما حتی درباره چیزهایی میدانید که هرگز ندیدهاید، مانند یک کشور خارجی و خیلی چیزهای دیگر. ممکن است چیزهایی را از یاد برده باشید اما آیا دیگر چیزی را به خاطر نمیآورید؟ پس تعجب نکنید اگر چیزی را فراموش میکنید؛ تعجبانگیزتر بهخاطرآوری آن همه مطلب است. بله، درست متوجه شدهاید، شما یک حافظه درخشان دارید و فقط چون از کارکرد آن رضایت کافی ندارید این متن را دنبال میکنید و این عدم رضایت اصلاً بد نیست. حالا اگر حرف ما را قبول ندارید و میخواهید حتماً قدرت حافظه خود را اندازه بگیرید، پیشنهاد میکنیم خیلی به تستهای موجود در نشریات عمومی توجه نکنید، زیرا معمولاً دارای ارزش علمی نیستند. تستهای معتبر فقط در اختیار روانشناسان است و آنها نیز روش تفسیر آن را بلدند. تستهای حافظه باید ذهن را خیلی سریع ارزشیابی کنند و ضریب عامل هوش باید حداقل باشد. مثلاً یک کودک 10 ساله با بهره هوشی متوسط میتواند دوسوم از اعداد را که به صورت شش رقمی به او گفته میشود را تکرار کند، البته به شرطی که تعداد اعداد از سه بیشتر نباشد. یک بزرگسال متوسط میتواند دوسوم از سه دسته عدد هفت رقمی را تکرار کند و یک بزرگسال باهوش میتواند یک سری عدد هشت رقمی و بیشتر را عیناً و برعکس تکرار کند. حال شما میتوانید با اطرافیانتان این تست را انجام دهید. البته این تست هنگامی جواب درست میدهد که شما شرایط تست را دقیقاً رعایت کرده باشید و با طرف مقابلتان هم هیچ خصومتی نداشته باشند و ایشان هم نسبت به شما. توجه داشته باشید چون این تست از نوع تستهای شنیداری است، باید اعداد را شمرد و کامل تکرار کرد و در جواب تست، ضعفهای احتمالی شنوایی فرد ارزیابیشونده را نیز در نظر گرفت.
حالا شما قدرت تقریبی حافظه خود را میدانید و کاملاً آماده فراگیری سایر مراحل تقویت حافظه هستید.
گام دوم: ماهیها را بشناس
برای اینکه بتوانیم فرایندی را تقویت بکنیم، باید اول بدانیم که آن فرایند دقیقاً چه چیز و چطور است. تا امروز مطالب زیادی درباره ذهن و هوش شنیدهاید و شاید فکر کنید که حافظه بخشی از مغز است، در حالی که این ذهنیت چندان درست نیست. حافظه یکی از کارکردهای ذهن است و ذهن فعالیتهای دیگری نیز دارد. از طرفی رابطه حافظه با هوش مستقیم میباشد و به خاطر همین است که در اغلب تستهای هوش حافظه یکی از بخشهای اساسی محسوب میشود. حال در اینجا چندین تعریف استاندارد از حافظه را که از نشریات و کتب علمی استخراج شده است را برای شما ذکر میکنیم تا شما نیز به فراخور دیدگاه خود آنها را به خاطر بسپارید: 1- نگهداری به مفهوم ظرفیت یادآوری، برابر است با حافظه 2- نگهداری به خاطر سپردن بالقوه است، یعنی چیزی در ذهن که ممکن است بعدها به یاد آورده شود. 3- یادآوری یعنی زنده کردن خاطرهای در ذهن که گواه نگهداری چیزی است در ذهن 4- حافظه، به کار افتادن تمام ذهن است برای یادآوری 5- یک تجربه خاص گذشته
آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا وقتی به چیزی فکر یا نگاه میکنید ناخودآگاه چیزهای دیگری به ذهن میرسد؛ به نظر افلاطون اندیشهها به وسیله پیوندهایی به یکدیگر متصل هستند، یا به نظر سقراط هنگامی که چیزی درک میشود میتواند چیزی شبیه یا مغایر با خود را زنده کند. روانشناسان اینگونه رابطه را «تداعی اندیشه» میگویند. توجه داشته باشید که هر قدر مطلبی در ذهن با مطالب دیگر بیشتر ارتباط مستقیم یا معکوس داشته باشد بهتر در ذهن میماند و ربط دادن خوب مطالب به هم میتواند راز یک حافظه خوب باشد.
و حالا یک راز دیگر؛ شما هر قدر بدانید بیشتر میتوانید ذخیره کنید و هر چه بیشتر ذخیره کنید بیشتر میتوانید بیاموزید و این رابطه دو طرفه تا بینهایت ادامه دارد، پس از آن غافل نشوید.
رابطه حافظه و یادگیری یک رابطه مکمل است. یعنی یادگیری کاملاً متکی بر حافظه میباشد، اما از نگاه دیگر میتوان گفت که حافظه همان یادگیری است با اثر ماندگاری طولانی. ما یک سری از قوانین یادگیری سودمند که در طی تحقیقات فراوان مشخص شدهاند را برای شما جمعآوری کردهایم تا دیگر شما نیازی به مطالعه چندین کتاب برای فراگیری آنها نداشته باشید.
سه قانون مهم در مورد یادگیری وجود دارد: 1- قانون آمادگی: به «انگیزه» بیشتر اهمیت بدهید. انگیزه مهمترین عامل آغاز و انجام یک کار است، درست مانند گرسنگی برای دنبال غذا رفتن. اگر آمادگی انجام کاری در شخص نباشد شخص از انجام آن بهرهای نخواهد برد. 2- قانون تکرار (تمرین): اگر کاری با عقاید شخص مغایرت نداشته و آمادگی انجام آن در شخص وجود داشته باشد، فرد با تمرین میتواند آن را به خوبی بیاموزد، البته این قانون درباره همه علوم صادق نیست. 3- قانون اثر: هر شخص برای انحام کار خود هدفی دارد مثلاً حیوانات برای به دست آوردن غذا چیزی را میآموزند یا دانشآموزان برای کسب نمره فعالیت میکنند. مردم «بر اثر» چیزی، چیزهای دلپذیر را حفظ و چیزهای ناخوشایند را فراموش میکنند.
یک راز دیگر هم هست؛ دیدهاید وقتی بعضی از خاطراتمان را برای دیگران تعریف میکنیم برخی یا باور نمیکنند یا با وجود آنکه خود نیز جزیی از آن بودهاند آن را به یاد نمیآورند. تعجب نکنید، این یکی از خاصیتهای ذهن است که همه چیز را به دلخواه ذخیره مینماید و اگر هم چیزی دوست نداشته باشد آن را یا حذف میکند یا به گونهای تغییر میدهد که دوستداشتنیتر شود. درست مانند دستگاه گوارش که ماهیت بسیاری چیزها را تغییر میدهد تا قابل جذب شود. این اتفاق البته ناخودآگاه است ولی میتوان آن را کنترل کرد. این خاصیت همان «پندار» یا «خیال» شماست.
میماند رابطه حافظه و مغز؛ دقیقاً مشخص نیست که عمل ضبط حافظه توسط کدام قسمت از مغز انجام میشود اما میتوان گفت که هر چیز که یاد گرفته یا تجربه میشود یک ردّ عصبی در مغز است. درست مثل اینکه چیزی در مغز حک شود؛ مانند نوشتن کلمهای روی یک طومار بلند که شاید هرگز نتوان به راحتی آن را پیدا کرد، اما مهم این است که آن مطلب در جایی ماندگار است. چون در اینجا قصد نداریم درباره ساختمان مغز صحبت نماییم فقط یادآوری کنیم که به عقیده روانشناسان اگر مغز آسیب فیزیکی ندیده باشد تقریباً چیزی را فراموش نمیکند، یعنی اگر مطلبی وارد ذهن شد دیگر هرگز به طور کامل حذف نمیشود.
گام سوم: ماهیها فرار میکنند چون ...
حافظه همزادی دارد به نام فراموشی. البته فراموشی همیشه هم چیز بدی نیست و فقط باید آن را کنترل کرد.
اگر فکر میکنید چیزی را فراموش کردهاید، احتمالاً به این دلیل است که آن را ناقص به خاطر سپردهاید یا اصلاً حفظ نکردهاید.
اگر از ذهن خود مانند یک خدمتکار توقع بیش از حد داشته باشید قطعاً جواب خوبی دریافت نخواهید کرد. پس هرگز از به خاطر نیاوردن چیزی که برای به یاد ماندنش تلاش نکردهاید ناراحت نشوید. این مطلب برای چیزهایی که به آنها علاقه ندارید نیز صادق است. اگر آدم گوشهگیری هستید و اطرافیان و کلاً اشخاص را به سختی به یاد میآورید یا اگر علومی را که دوست ندارید از روی اجبار مطالعه میکنید به طور حتم دچار گرفتاری بزرگی شدهاید، پس این را فراموش نکنید که تنها راه رهایی «ایجاد علاقه» است.
آیا تا به حال به عکسهای بیکیفیت دقت و تفاوت آنها را با عکسهای خوب احساس کردهاید؟ یکی از اساسیترین نکات که موجب عدم کیفیت در عکسها میشود متمرکز نبودن روی هدف یا تمرکز روی چندین هدف است. این مثال دقیقاً مثال ذهن شماست، یعنی اینکه در یک لحظه نمیتوان بر روی دو مطلب تمرکز کرد، بعضی از دانشآموزان یا دانشجویان آنقدر حواسشان متوجه نگرانیها و دلمشغولیهای شخصیشان است که نمیتوانند بر روی هیچ مطلبی تمرکز کنند و به همین دلیل دچار افت تحصیلی میشوند. اما اگر باز هم فکر میکنید که زیادی فراموشکارید و مسائل مورد علاقه خود را نیز فراموش میکنید، اینها را از خودتان بپرسید: 1- به چه موضوعی علاقه دارید؟ 2- آیا درباره موضوع مورد علاقه خود مطالعه کردهاید یا درباره آن با کسی مشورت داشتهاید؟ 3- آیا درباره آن موضوع میتوانید با کسی بحث کنید یا درباره آن چیزی بنویسید؟ مطمئن باشید که اگر بتوانید به دو مورد آخر جواب مثبت دهید احتمال فراموشی آن مطالب بسیار کم خواهد بود.
نکتهاش این است که تمرکز، خودش از فوائد فراموشی است، یعنی برای اینکه بتوانید روی یک موضوع تمرکز کنید باید سایر موضوعات را فراموش نمایید که این نوع از فراموشی را «فراموشی ارادی» مینامند. اینکه مطالب خوشایند بهتر از مطالب ناخوشایند در ذهن میمانند یک امر غیر ارادی است. نوع دیگری از فراموشی که «فراموشی تدافعی» نام دارد باعث میشود ما مطالبی را که به ضرر خود میدانیم فراموش کنیم، مثل خطاهایی که مرتکب میشویم و بعدها دیگر آن را یا مربوط به خود نمیدانیم یا دیگر صحتشان را تأیید نمیکنیم. این نکته باز هم اشاره دارد به اینکه خاطرات خوب بهتر در ذهن میمانند، اما فراموش نکنید که خاطرات بد نیز فراموش نخواهند شد و فقط به گوشههای تاریک ذهن رانده میشوند.
فراموشی ارادی یا تدافعی را میتوان با استفاده از روشهای زیر کنترل کرد تا کارایی ذهن بالا رود: 1- روی موضوع اصلی تمرکز نمایید و به سایر مطالب توجهی نکنید. 2- از جمع کردن خاطرات بیمصرف بپرهیزید زیرا بعد از مدتی در ذهن خود با یک صندوقچه پر از لباس کهنه مواجه میشوید که از تمام محتویات آن شاید یکی دوتای آنها به کار شما بیایند اما یافتن آنها نیز کاری بسیار سخت و گاهی غیر ممکن است. 3- از خاطرات بد و آزاردهنده فرار نکنید زیرا که آثار فرار کردن از آنها بسیار زیانبار است، پس آنها را بسیار با حوصله و دقت بررسی نمایید و هر وقت که دیگر آزاردهنده نبود آن را قبول کنید.
صید را توی دریا یاد بگیر
یک راه خوب دیگر برای پیشگیری از فراموشی، «تجربه عملی» است که در آموزش به عنوان کار عملی از آن یاد میشود. به عنوان مثال اگر در دوران مدرسه سنگها را در درس زمینشناسی آن هم در محیط کلاس مطالعه کنید احتمال عدم موفقیت در شناسایی آنها در محیط بیرون زیاد است، اما اگر آنها را در محیط کوهستان دیده باشید بدون مطالعه نیز در آینده میتوانید آنها را از سایر سنگها تشخیص دهید، اما اگر میخواهید مهارت خود را حفظ کنید نباید برای مدت دراز دست از تمرین بکشید و نیز توجه داشته باشید که فراموشی بر اثر عدم استعمال، یک امر طبیعی است و برای اینکه بعد از یک مدت طولانی مطلبی را به خاطر نمیآورید خود را سرزنش نکنید.
در یک پژوهش دانشگاهی این نتایج به دست آمده است: افرادی که علوم ریاضی و جبر را یک سال به کار نبردند بعد از این مدت حدود 60 درصد از مطالب را فراموش کردند و اشخاصی که مطالب مربوط به درس شیمی را در طول تابستان تکرار نکردند، حدود نیمی از آن را فراموش کردند. اما افرادی که درسها را در طول تابستان مرور نمودند بعد از پایان تحصیلات تقریباً بیش از نیمی از مطالب سالهای اول را نیز به یاد داشتند.
جز عدم استعمال، یک عامل دیگر هم در فراموشی مؤثر است. عاملی به نام «تداخل». تا به حال برایتان پیش آمده که در حالی که عمیقاً درگیر مسألهای هستید رانندگی کنید و بدون آنکه متوجه شوید از چراغ قرمز یا از خیابان مورد نظر عبور نمایید. در اینجا یا مواردی مثل این، یک عامل احساسی موجب تداخل در توجه شما به محیط شده است. یک احساس نیرومند مانند علاقه نیز میتواند باعث تداخل شود. شما هم احتمالاً در بین اطرافیانتان کسانی را دیدهاید که وقتی به کسی علاقهمند شدهاند نظم و انسجام قبلی زندگی خود را از دست دادهاند. تأثیر این عامل میتواند بسیار قوی و حتی دایمی باشد. البته احساسات غیر رومانتیک نیز میتوانند باعث تداخل شوند و نیز این عوامل میتوانند آن چنان روی تمرکز فرد تأثیر بگذارند که دیگر قدرت تصمیمگیری سریع در لحظه را از او بگیرند. مانند رانندگان عصابی یا خیلی ترسو.
فراموشی چندتایی عامل مؤثر دیگر هم دارد که کاربردیتر از بقیه، بیخوابی و کمخوابی است. خواب یکی از مهمترین عوامل در یادگیری و یادآوری و کمخوابی عاملی برای فراموشکاری است. اگر فردی بتواند بعد از یک ساعت خواب روزانه 50 درصد مطالب را به خاطر بیاورد بعد از یک ساعت کار روزانه حداکثر میتواند 20 درصد مطالب را به یاد بیاورد.
گام چهارم: فوت و فنهای ماهیگیری
قبلاً هم گفتیم رمز اصلی موفقیت در این کار، فقط علاقه است. یاد گرفتن چیزهایی که به آن علاقه ندارید دشوار است و دشوارتر آنکه بخواهید این آموختهها را برای مدتی در ذهن خود نگه دارید. درست مانند خوردن داروی تلخی که باید آن را مدتی هم در دهان نگه داشت. اما نکته در اینجا است که ما مجبوریم چیزهایی را یاد بگیریم که به آنها علاقه نداریم و در بیشتر موارد باید آنها را در ذهن بایگانی هم بکنیم؛ چه باید کرد؟
مسائل ناخوشایند در ذهن زیاد نمیمانند، پس چارهای نیست جز اینکه به آنها علاقهمند شوید. کار سختی است اما شما میتوانید آن را انجام دهید. هر چه بیشتر بیاموزید بیشتر علاقهمند میشوید و هر چه بیشتر علاقهمند شوید، بیشتر میآموزید. راههای دیگری هم هست. میتوانید برای خود از شیوههای تلقین طبیعی، تشویق و حتی تنبیه استفاده کنید .